تاريخ: ۱۳۹۹ شنبه ۱۵ شهريور ساعت ۱۶:۱۷ | بازدید: 2680 نظرات: 3 کد مطلب: 15198 |
نگرانی اصلی اسرائیل مستقر شدن ترکها در دریای مدیرانه است. اسرائیل میگوید پس از اینکه آنکارا اعلام کرد قصد دارد سواحل لیبی را حفر کند، این امر تاثیر منفی بر آیندهی گاز کشورش دارد و آن را با خطر جدی روبهرو میکند.
در همین حال، اسرائیل بر این باور است که اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، به شیوهای محتاطانه از بحران نظامی و اقتصادی دولت طرابلس به رهبری فائز السراج استفاده کرده و مجموعهای از موافقتنامهها و همکاریهای نظامی را به امضاء رسانده است. همچنین اردوغان قراردادی را به امضا رسانده که طبق آن به دو کشور اجازه میدهد تا بیش از 400 مایل از آبهای مرزی خود فراتر روند.
تحرکات ترکیه، به ویژه افزایش حفاریها در حوزهی انرژی اسرائیل را نگران کرده است. از این رو مسابقه با ترکیه بر سر استقرار و توسعهی میادین گازی را شروع کرد و با یونان، قبرس و مصر وارد گروه همکاری های اقتصادی و استراتژیک شد.
اسرائیل گمان میکند که نقش ترکیه در آینده پررنگتر شود و این چیزی نیست که باب میل او، مصر، یونان و قبرس باشد. حتی اگر درگیریها تنها در عرصهی دیپلماتیک روی دهد، در نهایت احتمال رویارویی فیزیکی در دریا نمیتواند دور از ذهن باشد. آنچه در لیبی نیز اتفاق میافتد، اسرائیل را به تنگنا آورده است. این امر باعث میشود کارزار سازمان یافتهای را علیه ترکیه راه بیاندازد. احتمالا اسرائیل همه ابعاد این قضیه را بررسی میکند تا در آینده همکاریهای ترکیه و فلسطین در زمینهی انرژی او را غافلگیر نکند.
همزمان در این بین اسرائیل منتظر شانس بزرگ خود، یعنی رویارویی دریایی در مدیترانهی شرقی بین ترکیه و یونان در محدودهی کرت و لیبی است. با توجه به روابط حسنهی این کشور در سالهای اخیر با یونان و قبرس، این امر مستلزم حمایت متحدانش در منطقه است. امری که اسرائیل در مواجهه با سیاست ترکها انتظارش را دارد.
در همین اثنا، اسرائیل، یونان و مصر همگی با آنچه خود «چالش ترک» مینامند مواجه هستند. مسئلهای که میتواند این احتمال را پیش آورد که با توجه به خوانش رفتار اسرائیل از ترکیه در سطح ژئواستراتژیک و اقتصادی، افزایش درگیریها در مدیترانهی شرقی به اندازهای وخیم شود که در نهایت منجر به رویارویی نظامی شود. منشاء این درگیریها میتواند تعیین حدود مرزی توسط ترکیه در مدیترانهی شرقی باشد. موضوعی که اهمیت بسیاری برای اسرائیل دارد.
اما از آنجا که این روزها، سر اسرائیل در جبههی شمالی بسیار شلوغ است، احتمالا ترجیح دهد به طور فعالانه در جنگ نظامی با یونان و مصر علیه ترکیه حضور نداشته باشد اما ممکن است با تقویت همکاریهای اطلاعاتی و خریدهای امنیتی از واشنگتن نقش خود را ایفا کند.
اسرائیل میداند که "نبرد"اش علیه بلندپروازیهای ترکیه در مدیترانه شرقی بستگی به یکسری فاکتورهای منطقهای دارد که بر تعادل قدرت تاثیر میگذارند. مصر تحت فشار مضاعف است: از جانب اتیوپی بابت سد رنسانس و حضور اخوانالمسلمین در لیبی. این دو موضوع تبدیل به اهمیت وجودی حکومت عادل فتاح السیسی شده است که میتواند باعث درگیری بین مصر و ترکیه شود.
برای اسرائیل روشن است که یونان به طور کامل از حرکتهای مصر در لیبی حمایت میکند، اما شک دارد که بتواند در مقابلهی نظامی با ترکیه دخالت کند.
در جایی دیگر و در تقابلی دیگر، اختلافات ترکیه و اسرائیل از لیبی به منطقهی قفقاز نیز کشانده شده است. به خصوص پس از آنکه معلوم شد هواپیماهای بدون سرنشینی که آذربایجان از تلآویو خریده، معیوب است. این امر میتواند اردوغان را برآن دارد تا در روابط بین باکو و تلآویو شکاف ایجاد کند و تجهیرات نظامی خود را به آذریها بفروشد.
اسرائیل از جاهطلبیهای ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت اصلی منطقه آگاه شده است. اسرائیل نیک میداند که ترکیه پس از امضای توافق نامه مرز دریایی با لیبی در زمینه انرژی، اکنون منتظر پیاده کردن مدلی مشابه نسبت به کشور خواهر، آذربایجان است.
سالهاست که ترکیه شاهد افزایش همکاریهای نظامی و اقتصادی میان اسرائیل و آذربایجان است. آذربایجان تنها کشور شیعهی مسلمان در جهان است که روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را حفظ کرده است. روابط صمیمانهای که در دههی اول قرن بیست و یکم به اوج خود رسیده است.
باید اذعان داشت زمانی که روابط بین اسرائیل و ترکیه عادی بود، ترکها به همکاری امنیتی بین آذربایجان و اسرائیل اهمیت نمیدادند. اما با وخامت روابط آنکارا و تلآویو، و افزایش جاهطلبیهای منطقهای اردوغان، تنشها افزایش یافت.
پیشبینی تنشها و احتمال برخورد فیزیکی در این مرحله بین اسرائیل و ترکیه دشوار است.باید منتظر ماند و اقدامات دو طرف را دید. آنچه در وهلهی اول محتمل است، رقابت تسلیحاتی ترکیه با اسرائیل و حذف آن از منطقهی قفقاز است.