تاريخ: ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۹:۴۷ | بازدید: 2048 نظرات: 2 کد مطلب: 15120 |
صلاح عزیزیان
فعاليت و آزادی رسانهها به عنوان ركن چهارم دموكراسی تنها محدود به انتشار اخبار نیست، بلکه بازنمايی واقعيتها و كمک به بازسازی و بهبود جامعه با اهرم نقد است، امری كه با افزايش پذيرش و پرهيز از نقد هراسی و رسانه هراسی مسوولان محقق میشود.
در خصوص اهمیت رسانه در جامعه دانشمندان و فیلسوفان بسیاری اتفاق نظر دارند. آلوین تافلر تـمـدن بـشـرى را بـه سـه مـرحـله تـقـسـیـم مـىکـنـد کـه شامل مرحله کشاورزى، مرحله صنعتى و مرحله فراصنعتى یا عصر ارتباطات و اطلاعات است. در عـصـر فراصنعتى ، قدرت در دست کسانى است که شبکه هاى ارتباطى و اطلاعاتى را در اختیار خود دارند.
مانوئل کاستلز نظریه پرداز و جامعه شناس مطرح جهان نیز ارتباطات نوین را ارتباط جمعی میداند، چراکه میتواند بصورت بالقوه به مخاطبان در مقیاس جهانی قابل دسترس باشد، وی همچنین ارتباط بین قدرت و رسانه را همچون سایر نظریه پردازان بی ربط نمیداند و معتقد از با استفاده از رسانه و ارتباطات جمعی میتوان معادلات قدرت را جابجا کرد.
به باور این نظریه پرداز نبردهای فرهنگی نبردهای قدرت در عصر اطلاعات هستند. این نبردها عمدتاً در رسانهها و یا از طریق آنها صورت میگیرد.
در یک دهه گذشته رسانههای نوین در جامعه ایران رشدی بسیار سریع داشتهاند. تخمین زده میشود که در حال حاضر بیش از 50 میلیون کاربر اینترنت در ایران وجود داشته باشد که اثرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی شناختی این رسانههای نوین در جامعه اجتناب ناپذیر است.
در سالهای گذشته شاهد رشد چشمگیر رسانهها، ارتباطات جمعی و شبکههای اجتماعی در شهرستان مهاباد هستیم، این مهم موجب شده برخی مسائل و مشکلات شهر مهاباد نظیر فرسودگی شدید زیرساختهای حمل و نقل، بهداشت و درمان، ارتباطات و وضعیت نابسامان و توسعه نیافته شهر از سوی رسانهها و ارتباطات جمعی در فضای مجازی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
بررسیهای موشکافانه رسانهها و کاربران به آگاهی جمعی شهروندان نسبت به کمبودها و کمکاریها منجر شده و در این بین مدیرانی که عملکرد مطلوبی از خود نشان دادهاند در بین جمع کثیری از شهروندان شناخته شده و افرادی هم که در سمتهای مختلف نتوانستهاند انتظارات شهروندان را برآورده سازند و یا پاسخگوی مطالبات مردم باشند همواره آماج انتقادات و نقد بودهاند.
مجموعه شورا و شهرداری مهاباد از زمان ظهور رسانهها و شبکههای اجتماعی در این شهر به عنوان یکی از سازمانها و نهادهایی که مستقیما با مطالبات مردمی سروکار دارند همواره بدلیل نارساییها مورد نقد و انتقاد قرار گرفتهاند اما پایان دوره قبل و وعیده افراد منتخب دوره پنجم بارقههای امیدی را در دل شهروندان ایجاد کرد.
ناگفته نماند تخلفات اداری و مالی در مجموعه شورای شهر و شهرداری مستقیما بر پیکره شهر و برخورداری شهروندان از امکانات و سرانهها نمایان است و همین امر موجب شده مردم حساسیت بیشتری نسبت به آن داشته باشند.
مطرح کردن شورای شیشهای، جلسات علنی، کمک از نخبگان و مشارکت آنها در اصلاح امور جزو وعده و وعیدهای اغلب اعضای شورای شهر و شهرداری دوره پنجم بود که به سرعت رنگ باخت و جای خود را به عدم پاسخگویی، شکایت از رسانهها و منتقدین، جدل و کینه توزی با نخبگان شهری، برگزاری جلسات غیرعلنی و عدم انتشار مفاد و محتوای جلسات جهت آگاهی و اشرافیت مردم بر نحوه مدیریت داد.
دیری نپایید که عدم پاسخگویی و توجه به مطالبات شهروندان در دوره فعلی به سرعت در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در کمترین زمان ممکن انتشار یافت و برخلاف گذشته سرعت انتشار اخبار و آگاهی جمعی بر این روند دربین شهروندان و افراد مطالبهگر آشکار شد، کار به جایی رسید که عملا مجموعه شورا و شهرداری در تقابل با رسانهها، افراد منتقد و برخی شهروندان مطالبهگر عمل کردند.
این تقابل و عدم پاسخگویی به خط زدن رسانهها و شبکههای اجتماعی و مقابله با آنها تبدیل شد و سو استفاده از نام مهاباد و حساسیتهای این شهر به محدود کردن رسانهها و مدیریت در پشت درهای بسته تبدیل شد، ناگفته نماند در این بین سکوت توجیه ناپذیر مسوولان رده بالای شهرستان موجی از بی اعتمادی و بی تفاوتی در بین شهروندان ایجاد کرد.
عدم پرداخت حقوق کارگران در چند سال گذشته همواره مورد انتقاد رسانهها و شهروندان مهابادی قرار گرفته است که تا این لحظه نیز ادامه داشته است.
بارها مسوولان مجموعه شهرداری و شورا از طرق مختلف با اعمال فشار و تهدید رسانهها و خبرنگاران سعی در لاپوشانی احقاق حقوق کارگرانی کردند که بدهی آنها کمتر از حجم تخلف مالی یکی از پروندههای زمینخواری و فسادی است که برای آن دستگیر شدهاند.
عدم آسفالت و روکش خیابانهای شهری که به واسطه کیفیت آسفالت و خیابانهایش در جنوب استان زبان زد خاص و عام بود جای خود را به خیابانهای فرسوده و آسفالتهای بی کیفیت داد، عدم تمایل به اجرای طرحهای فاخر، ایجاد پارک و فضای سبز در شهر و همچنین بی سلیقگی در طراحی المانها و مبلمان شهری صدای بیشتر شهروندان را درآورده و مهاباد را انگشت نمای سایر شهرهای همجوار کرده است.
اگرچه دستگیری اعضای شورای شهر و برخی کارکنان شهرداری نشان دهنده سوء مدیریت در مجموعه مدیریت شهری است اما با استقبال گسترده شهروندان مهاباد روبرو شده به نحوی که بیشتر شهروندان بر این باورند به یکی از مطالبات خود رسیده و این برخورد نتیجه اعتراض و آگاهی آنها به وقوع تخلف، فساد، کم کاری و سوءمدیریت در این مجموعه است، لذا شدت برخورد با مفسدین و متخلفین قطعا به بازگرداندن اعتماد عمومی منجر خواهد شد.
واضح و مبرهن است که محدود کردن رسانه و یا سکوت در قبال برخورد با رسانههای مطالبهگر در شهر، به تخلف، فساد و زمینخواری منجر خواهد شد و این فروپاشی مدیریت شهری مهاباد نتیجه اخراج و عدم پاسخگویی مسوولان به رسانهها و خبرنگاران است.
لازم به ذکر است که فساد و تخلف در شهری که زمینهای آن حکم گنج و طلا را به جهت کمبود زمین دارند، محدود به مجموعه شورای شهر و شهرداری نیست و کم نیستند افرادی که بصورت شبکهای، روابط را جایگزین ضوابط کرده و از این راه پولهای کلانی بدست میآورند. تداوم این روند نه تنها فساد و بی اعتمادی به مسوولان در شهر را رواج میدهد بلکه به افزایش شکاف اجتماعی و تنشها در جامعه شهری دامن میزند که خود سرآغاز بسیاری از ناهنجاریها و مشکلات است.
بارها موقعیت و جایگاه حساس مهاباد به دستاویزی برای خفه کردن مطالبه گری و روشنگری رسانهها و نخبگان تبدیل شده و هر بار که موضوعی در خصوص احتمال زمینخواری و تخلف به کانون توجهات تبدیل شده با اتهاماتی نظیر آشوب در شهر، لطمه زدن به عملکرد دولت، مسوولان، نظام و ... سعی در انحراف موضوع کردهاند، درحالیکه از زمان گسترش رسانههای جمعی و ارتباطی در مهاباد تاکنون موردی از تشویق یک رسانه به آشوب مشاهده نشده و چه بسا فعالیت رسانههای مورد اعتماد شهروندان از وقوع برخی مشکلات و رویدادهای تلخ نیز جلوگیری میکرد.
آزادی رسانه و مصلحت اندیشی مسوولان همواره یکی از دوراهیهای سخت مسوولان رده بالای شهرستان است که انتخاب هر یک میتواند سرنوشت توسعه و تعالی یک شهر را تغییر دهد.