ماهها از حمله فراگیر ویروس منحوس کرونا به سرتاسر جهان میگذرد، ماهها گذشت و سرتاسر جهان درگیر این ویروس شدهاند. اکنون جهان در جبهه مبارزه با این بلای عالمگیر است... چهار ماه از ورود این ویروس به ایران میگذرد. چهار ماه است که ایران هم مثل همه جهان به خاکریز اول مبارزه با این ویروس پیوسته است. در ماههای ابتدایی فراگیری این ویروس در ایران راهکارهایی مثل قرنطینه و اعمال محدودیتها و اجرای بسیار دقیقتر پروتکلهای بهداشتی اجرا شد که تا حد زیادی راه را بر کرونا بسته بود و امیدواری بسیاری وجود داشت که در همان ماههای اول شکستش بدهیم ولی عدم امکان ادامه همه آن محدودیتها و نبود امکان بسته ماندن بازار و قرنطینه شهرها به دلایل بسیار موجب شد که اکثریت قریب به اتفاق از همشهریان بعد از اتمام قرنطینه و محدودیتها این ویروس را تمام شده بدانند و حتی کمترین موازین بهداشتی را که زدن یک ماسک ساده بود رعایت نکنند تا متاسفانه بشود آنچه نباید میشد. درست از زمان پایان محدودیتها و بازگشایی بازار شاهد رشد انفجار مانند این بیماری بودیم که متاسفانه مهاباد که در ماههای اول مدیریت خوبی را اعمال کرده و تا حد زیادی در پیشگیری از شیوع این بیماری موفق بود حالا در پیک حاد این بیماری قرار دارد و در استان جایگاه دوم را دارست... در این شرایط برماست که پرستاران و پزشکان، فرشتگان سفید پوش خط مقدم مبارزه را دریابیم و به یاریشان بشتابیم رزمندگانی که ماهها مبارزه با این بیماری در خط مقدم توانی برای آنها نگذاشته است. فرشتگانی که عزیزترین و باارزش ترین دارایی خود را که جان عزیزشان است برای دفاع از ما در کف دست گرفتهاند. در هنگامهای که هریک از ما با دیدن عطسه و سرفه یکی از اطرافیان هراسان شده و فاصله زیادی از آنها دور میشویم آنها بی مهابا و بدون ترس مشغول خدمت رسانی به بیمارانی هستند که به صورت قطعی به این بیماری مبتلا هستند و بعضی از آنها که پدران و مادران با بیماریهای زمینهای دارند به خاطر حفظ سلامتیشان ماههاست از دیدار عزیزترینهای زندگیشان بیبهره و بینصیب ماندهاند. ماهها تلاش شبانهروزی جسم و جانشان را فرسوده است. تعداد زیادی از آنها خود مبتلا گشتهاند نمونهاش دکتر ناصر فرخ پزشک فداکاری که نامش را با بیش از صد روز مبارزه بیامان در صف اول و در تماس مستقیم با بیماران مبتلا در تاریخ مهاباد ماندگار کرده و خود مبتلا گشته و خوشبختانه سلامتیش را باز یافته. آنها از آخرین توانشان برای فداکاری برای ما استفاده میکنند. ماهها تلاش طاقت فرسا بیوقفه و با استرس همیشگی ابتلای به این بیماری توانشان را گرفته است. در این حال ما برای آنها چه کرده ایم؟ آیا جز این است که با رعایت نکردن کمترین موارد ایمنی و بهداشتی باری سنگین بر دوش آنان بودهایم؟ آیا جز اینست که هدیه ما هر روز چندین و چند مورد جدید بیمار مبتلا بوده است؟ آمار هر روزه بستری شدن و تستهای مثبت اعلام شده هر روزه نشان میدهد که ما از کوچکترین نکات بهداشتی و ایمنی برای پیشگیری از ابتلا سرباز زدهایم. حالا تنها دو راه پیش رو داریم یا سربازانمان را در خط مقدم و با دشمن قوی و شیرافکن تنها بگذاریم و شاهد از دست دادن آخرین سربازانمان باشیم یا طرحی نو در اندازیم و با رعایت همه نکات بهداشتی و ایمنی و توصیه شدهای که در توانمان است واقعا" و به صورت عملی به کمکشان بشتابیم باور کنیم که آنها هر چه در توان داشتهاند برای ما گذاشتهاند. نوبت ماست که هر چه در توان داریم برایشان دریغ نکنیم توقع زیادی نیست که هر کسی در هر شرایطی تا حد توان رعایت کند. حتی با کمترین و سادهترین روش یعنی زدن ماسک اگر واقعا به علت کارهای ضروری و کسب و کارمان در خانه ماندن برایمان مقدور نیست حداقل موارد ایمنی و بهداشتی را رعایت کنیم. بال پرواز فرشتگان سفید پوشمان باشیم به جای اینکه بال فرشتگان محافظمان را قطع کنیم.