به گزارش هاژه به نقل از ایرنا، در ابتدا به نظر میرسد سینما یک مفهوم غربی باشد اما ژاپنیها ثابت کردهاند هر پدیدهای در فرهنگ آنها هویت دستنیافتنی خودش را دارد.
سینمای ژاپن بیشتر از آن که با فیلمهای تحسینبرانگیزش شناخته شود با انیمیشنهایی معروف شده که نام انیمه را یدک میکشند. اگرچه صنعت انیمیشنسازی ژاپن یکی از قویترین ابزارهای فرهنگی این کشور دوستداشتنی است اما سینمای ژاپن هم به اندازه انیمههایش موفق و تاثیرگذار بوده که کمتر دیده شده است. سینمای سرزمین آفتاب همیشه دغدغهها و پرسشهای مهمی را مطرح کرده و برای ساخت فیلمهای چالشبرانگیز اشتیاق بسیار زیادی داشته که بخش عظیمی از احترام منتقدان به این سینمای فرهیخته را میسازد.
در تاریخ سینمای ژاپن، فیلمهای ارزشمندی بسیار زیادی وجود دارد. در ادامه تعدادی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن را به شما معرفی میکنیم. اگر دوست دارید شناخت بیشتری از سینما، فرهنگ و جامعه ژاپن به دست آورید تماشای این فیلمها را فراموش نکنید.
Seven Samurai (هفت سامورایی)
نمره منتقدان: ۱۰۰ از ۱۰۰
«هفت سامورایی» با اختلاف شناختهشدهترین فیلم تاریخ سینمای ژاپن است که تاثیر بسیاری روی سینمای سایر کشورهای جهان بهویژه سینمای ایالات متحده داشت. فیلمهای وسترن «هفت دلاور» که چندین بار توسط استودیوهای هالیوودی بازسازی شدهاند با الهام از فیلم «هفت سامورایی» ساخته شدند. نوشتن فیلمنامه این فیلم حدود شش هفته زمان نیاز داشت. در این دوران، نویسندگان فیلمنامه «هفت سامورایی» در انزوا قرار گرفتند. پیش تولید فیلم سه ماه طول کشید. فیلمبرداری آن هم که برای ۱۴۸ روز پیشبینی شده بود در نهایت حدود یک سال زمان برد. «هفت سامورایی» داستانی حماسی را روایت میکند که شاید مضامین سیاسی، اجتماعی و فلسفی آن پررنگتر از داستان اصلی آن باشند.
خلاصه داستان: اهالی یک روستا به دلیل حمله بیپایان راهزنها، بخش عظیمی از درآمد خود را از دست دادهاند و زندگی خوبی ندارند. تنها راه آنها پیدا کردن چند سامورایی برای محافظت از روستا در مقابل غارت راهزنان است. چند نفر از اهالی روستا به شهر میروند تا ساموراییهای شجاع را پیدا کنند. آنها در نهایت با یک سامورایی شریف به نام کامبئی شیمادا به توافق میرسند.
An Autumn Afternoon (بعد از ظهر پاییزی)
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
یاسوجیرو اوزو در سال ۱۹۰۳ متولد شد. بنابراین بخش عظیمی از دوران فعالیت او در سینما همزمان با سینمای صامت بود. اوزو ۵۳ فیلم را کارگردانی کرد. او تا پیش از مرگ در سن ۶۰ سالگی تنها در ژاپن مشهور بود اما پس از مرگ بود که زبان و سبک فیلمسازی او سینمادوستان جهان را تحت تاثیر قرار داد. فیلم «بعد از ظهر پاییزی» آخرین فیلم او بود که تنها یک سال پیش از مرگش به پایان رسید. شاید جالب باشد بدانید که اوزو هرگز ازدواج نکرد و در خانه کنار مادر سالخوردهاش زندگی میکرد. مضمون بیشتر فیلمهای او پیرامون درگیریهای خانوادگی و مشکلات اعضای خانواده است. فیلم «بعد از ظهر پاییزی» هم از این قاعده پیروی میکند. سینمای اوزو، سینمایی ساده و دوستداشتنی است که شاید موضوعات تکراری از جذابیت آن بکاهند اما همچنان یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان ژاپن است. او با فیلم «داستان توکیو» هم شناخته میشود.
خلاصه داستان: هیرایاما، یک کارمند پا به سن گذاشته است و تصمیم میگیرد را دوستش کاوایی را ترغیب کند تا همسری برای دخترش پیدا کند. هیرایاما امیدوار است دختر دوست صمیمیاش یعنی میچیکو با مردی که دوست دارد ازدواج کند.
The Face of Another (چهره دیگری)
نمره منتقدان: ۱۰۰ از ۱۰۰
فیلم «چهره دیگری» در سال ۱۹۶۶ و توسط هیروشی تشیگاهارا ساخته شد. تشیگاهارا یکی از کارگردانان شناخته شده سینمای ژاپن است و به اعتقاد بسیاری از منتقدان فیلم «چهره دیگری» احتمالا بهترین اثر او باشد. این فیلم درام که ریشههایی از داستانهای علمی تخیلی را نیز درون خود یدک میکشد، تعاریف فلسفی و عمیقی از تغییرات ظاهری و باطنی انسان ارائه میدهد.
خلاصه داستان: مردی که در یک آتش سوزی دچار سوختگی از ناحیه صورت میشود تقریبا همه بافت صورت خود را از دست میدهد. او از سوی یک روانپزشک درمان میشود و نقابی بسیار جذاب از او دریافت میکند. مرد که حالا صورتش را بازیابی کرده تلاش میکند تا همسر خودش را فریب دهد و در این راه موفق میشود. اما همسرش به او اعلام میکند از همان ابتدا از هویت واقعی او با خبر بوده است.
Onibaba (اونیبابا)
نمره منتقدان: ۸۳ از ۱۰۰
کانه تو شیندو با فیلم «اونیبابا» به تنهایی موفق شد موج نوی سینمای ژاپن را آغاز کند. شاید «اونیبابا» یکی از سیاسیترین فیلمهای شیندو باشد که تلاش میکند روایتی ترسناک از خشونت خانگی را ارائه دهد. در فرهنگ ژاپن، اونیبابا نماد زنی خونخوار و شبیه دراکولا است که در این فیلم به شخصیت خشن مادر شوهر اشاره دارد. در بیشتر فیلمهای کانه تو شیندو خشونت به عنوان یکی از اصول رفتاری انسانها به نمایش درمیآید که نشان از انتقاد او از رفتارهای به ظاهر انسانی بشریت است.
خلاصه داستان: در دوران جنگهای داخلی در قرن چهاردهم ژاپن، زنی به همراه عروسش زندگی میکند. آنها با قتل ساموراییهایی که در آستانه مرگ هستند، وسایل آنها را برای فروش میدزدند. اما بازگشت همسایه آنها از جنگ همه چیز را تغییر میدهد. او به زن خبر میدهد که پسرش در جنگ کشته شده است. بنابراین تصمیم میگیرد با دختر زن که حالا همسرش را از دست داده ازدواج کند.
The Naked Island (جزیره خلوت)
نمره منتقدان: ۱۰۰ از ۱۰۰
پیشتر با فیلم «اونیبابا» به عنوان یکی از متفاوتترین ساختههای تاریخی سینمای ژاپن آشنا شدید. اما یکی دیگر از فیلمهای کانه تو شیندو هم به اندازه «اونیبابا» تحسینبرانگیز و دوستداشتنی است. فیلم «جزیره خلوت» عنوانی بدون دیالوگ اما درگیرکننده است که کشش و ناتوانی ذاتی انسان در برابر طبیعت را نشان میدهد. سکانسهای نفسگیر فیلم، تنهایی انسان را به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر میکشد.
خلاصه داستان: خانوادهای در یک جزیرهی دورافتاده زندگی میکنند. این جزیره هیچ امکاناتی برای زندگی ندارد اما این خانواده بهسختی تلاش میکنند تا زندگی خود را تامین کنند اما تنها روزی آنها گرفتاری و درماندگی است.
The Ballad of Narayama (تصنیف نارایاما)
نمره منتقدان: ۱۰۰ از ۱۰۰
فیلم «تصنیف نارایاما» نخستین بار در سال ۱۹۵۸ و با کارگردانی کیسوکه کینوشیتا ساخته شد. این فیلم کاندید دریافت جایزه شیر طلایی ونیز هم شد اما چند سال بعد و در سال ۱۹۸۳ کارگردانی به نام شوهی ایمامورا تصمیم به بازسازی آن گرفت. آنچه به عنوان «تصنیف نارایاما» امروز در میان سینمادوستان شناخته میشود، بیشتر به فیلمی بازمیگردد که ایمامورا کارگردانی کرد. احترام به خانواده جایگاه ویژهای در فرهنگ ژاپنیها دارد اما «تصنیف نارایاما» یک روایت متفاوت را به تماشاگرش نشان میدهد.
خلاصه داستان: یک سنت بسیار قدیمی در کشور ژاپن وجود دارد که بر اساس آن فرزندان و اعضای خانواده، بزرگان و افراد کهنسال خانواده که دیگر توانایی زندگیکردن را ندارند به به کوهستانی به نام نارایاما می برند و در آنجا رها می کنند. اما پسری که براساس این سنت مجبور است مادرش را به کوهستان ببرد از انجام این کار بسیار ناراحت و افسرده به نظر میرسد.
Samurai Rebellion (شورش سامورایی)نمره منتقدان: ۱۰۰ از ۱۰۰
تماشای فیلم «شورش سامورایی» ساخته ماساکی کوبایاشی یک منبع بینظیر سینمایی برای شناخت دوران مهمی از تاریخ کشور ژاپن است. داستان این فیلم در دوران توکوگاوا رخ میدهد؛ بخش مهمی از تاریخ ژاپن که از سال ۱۶۰۳ تا سال ۱۸۶۸ طول کشید. در این دوران، ژاپن به صورت فئودالی اداره میشد. اگرچه آن روزها ژاپن به ۲۷۰ منطقه فئودالی تقسیم شده بود و اربابهای هر منطقه اختیارات بسیار زیادی داشتند اما در نهایت زیر نظر دولت مرکزی که در توکیوی امروزی وجود داشت، اداره میشدند. به اربابهای این مناطق دایمیو گفته میشد. ژاپن پس از عبور از این دوران، وارد عصر مدرن شد. فیلم «شورش سامورایی» با یک روایت بینظیر و دقیق از این دوره تاریخی یک داستان بهیادماندنی ثبت میکند.
خلاصه داستان: یک سامورایی فرمانده گروهی از محافظین قلعههای یکی از دایمیوهای دوره توکوگاوا در ژاپن است. قدرتمندان قلعه زن ارباب را به اجبار به ازدواج پسر او درمیآورند اما پس از مدتی پشیمان میشوند. آنها خواهان طلاق هستند اما سامورایی این پیشنهاد را نمیپذیرد. او تا آخرین لحظه به اربابهای خود وفادار میماند اما زمانی که احساس میکند جان تنها نوهاش در خطر است، شورش بزرگی راه میاندازد.
Ugetsu (اوگتسو مونوگاتاری)
نمره منتقدان: ۱۰۰ از ۱۰۰
وفاداری و احترام خانواده بخش عظیمی از فرهنگ عامه ژاپنیها را در برمیگیرد و فیلم «اوگتسو مونوگاتاری» یکی از دراماتیکترین روایتهای سرپیچی از این سنت فرهنگی را به زیباترین شکل ممکن نمایش میدهد. نوع روایت فیلم همواره در حال تغییر است و حضور یک راوی در پس پرده داستانهای «اوگتسو مونوگاتاری» آن را به یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن تبدیل میکند. گیرایی و تعلیقی که در فیلم وجود دارد، به تماشاگر برای تماشای پایان داستان هیجان زیادی میدهد اما از تزریق ترسهای زیرپوستی هم ابایی ندارد. این فیلم به کارگردانی کنجی میزوگوچی براساس کتابی به همین نام ساخته شده است.
خلاصه داستان: گنجورو و توبی سرپرستهای دو خانواده در روستایی در ژاپن هستند. زندگی آنها ساده است اما رویای ثروت و زندگی بهتر همیشه همراه با آنها بوده و همین باعث میشود برای یک زندگی بهتر به بازار شهر مراجعه کنند. اما در شهر اتفاقهای عجیبی رخ میدهد؛ گنجورو مجذوب زنی ثروتمند و زیبا میشود و خانوادهاش را فراموش میکند. توبی هم با تماشای جذابیتهای شهر به دنبال رویای دیرینهاش یعنی ساموراییشدن حرکت میکند و همسرش را تنها میگذارد. اما خیانت و طمع دو مرد، بهزودی پاسخ جانانهای برای آنها به همراه دارد.
Battle Royal (نبرد سلطنتی)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱٠۰
فیلم «نبرد سلطنتی» مدرنترین فیلم این لیست است. فیلمی که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد و ثابت کرد سینمای ژاپن هرگز برای روایت داستانهای خونین و وحشتناک محدودیتی ندارد. داستان تازه و بینظیر فیلم در کنار جزییات واقعا بیپایان آن، «نبرد سلطنتی» را به یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن تبدیل میکند که بارها مورد اقتباسهای دور و نزدیک هالیوودی هم قرار گرفته است. اتمسفر باورنکردنی «نبرد سلطنتی» به حدی تماشاگر را درونش خود غرق میکند که داستان بیش از حد خشن آن باورکردنیتر از قبل میشود.
خلاصه داستان: ۴۲ دانشآموز مدرسهای با دلایلی در ظاهر اقتصادی و سیاسی به جزیرهای خالی از سکنه فرستاده میشوند تا در یک رقابت واقعی با یکدیگر بجنگند و یکدیگر را به قتل برسانند. آنها تنها نقشه، غذا و اسحله دارند. همه این ۴۲ نفر نباید کوچکترین رحمی به یکدیگر داشته باشند و پس از مرگ ۴۱ دانش آموز، برنده نهایی انتخاب میشود.
Yojimbo (یوجیمبو)
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
همانطور که لیست ارزشمند را با فیلمی از آکیرا کوروساوا آغاز کردیم باید آن را با اثر دیگری از این کارگردان فراموشنشدنی سینمای ژاپن به پایان برسانیم. «یوجیمبو» مانند «هفت سامورایی» یک فیلم تاثیرگذار در سینمای ژاپن و البته هالیوود بود. سرجیو لئونه سهگانه دلار (که آن را پیشتر به شما معرفی کردهایم) را براساس این فیلم کارگردانی کرد. کوروساوا یک سال پس از ساخت «یوجیمبو» فیلم «سانجورو» را کارگردانی کرد که آن هم داستانی ساموراییمحور را نقل میکرد.
خلاصه داستان: در یکی از شهرهای ژاپن، قانونی وجود ندارد و کلانتر شهر فاسد و خودفروخته است. اما یک سامورایی برای اجرای عدالت از راه میرسد و تصمیم میگیرد شهر را از فساد بیپایانی که در آن غرق شده نجات دهد.