تاريخ: ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ساعت ۲۲:۳۷ بازدید: 2565      نظرات: 0      کد مطلب: 14678
به بهانه‌ی‌درگذشت ِ نجف دریابندریِ بزرگ

دریابندری و قاضی ، مترجمان ادبیِ نامکرّر

دکتر احمد احمدیان


اردیبهشت‌ماه 1381 بود_ و اکنون درست در تقارن زمانی آن یادبود قرار داریم، بعد از گذشت 18سال کە در نمایشگاە بین‌المللی کتاب تهران همایش یادبودی برای نجف دریابندری ترتیب داده‌ بودند و این بندە از بخت بلند خود در آن‌ جمع‌ حضور داشتم. سخنرانی‌های ممتّع و مشبع ِ دانشمندان و بزرگانی چون استاد بهاالدین خرمشاهی، زنده‌یاد دکتر علیمحمد حق‌شناس، زبانشناس و مترجم و فرهنگ‌نگار بلندآوازه‌ی ایران (که همزمان‌باآن در دانشگاه علامه‌طباطبایی استاد مدعو بود و این بنده افتخار تلمذ در محضر پربرکتشان را در دوره‌ی کارشناسی ارشد داشتم)، دکتر معصومی همدانی ، استاد  کیوان ، استاد علی دهباشی، استاد عبداللە کوثری، مترجم ادبی شهیر و پرکار و ممتاز، اسداللە امرایی ، مترجم‌‌‌ ادبی بزرگ معاصر را به گوش جان نیوشیدم.
بعد از پایان همایش، که آخرین سخنران خود ایشان بود و خیلی طنزپردازانه و صمیمانه  و در عین حال دانشورانه و اندیشورانه سخن راندند، حضور دریابندری صمیمی و دوست‌داشتنی و بزرگ رفتم و ضمن  اظهار ارادت  و ابراز اینکه از خواندن ترجمه‌هایش  به‌غایت  متلذّذ و و متمتّع و بهره‌یاب گشته و درسها آموخته‌ام ، پیشنهاد مصاحبه‌ی کوتاهی در خصوص زنده‌یاد استاد محمد قاضی را به او دادم و گفتم همشهری قاضی‌ام و زبانشناسی خوانده‌ام و شاگرد دکتر حق‌شناس‌‌بوده‌ام و هستم. ایشان با انگشت سبابه‌اش اشاره‌ای به جمعیت بیشماری کردکه در همایش یادبود او بودند(کە غالبا" ارباب ادب و هنر و اهل بخیە بودند) و با لحنی سوزناک و از سر شوق و درد و دریغ و با قاطعیت تمام گفتند:"پسرم ! قاضی هنرمندی نامکرّر و مترجمی نامکررّ و انسانی نامکرّر بود  و با  تمام این عالیجنابانی‌ کە اینجا می‌بینی، از هر‌ جنبه، متفاوت و متمایز بود، مثل  هیچ یک  از اینان نبود،  قاضی نامکرّر بود در ترجمه‌ی‌ادبی ودر خلاقیت ادبی و در هنر انسان بودن". بعدها  همین  سخنان  دریابندری عزیز را  همراە فرازهایی چند کە همان لحظه گفتند  و من یادداشت  میکردم ، چندین بار در یادبودهای استاد محمد قاضی در نشریات گونه گون انتشار داده‌ام(و از جملە در روزنامە اطلاعات در سال 1389)، آری بدین صمیمیت و سادگی مصاحبه با من را درخصوص قاضی بزرگ پذیرا شدند .
شباهت‌های فراوان_ونیز تفاوت های وافر  _بین آثار و شخصیت قاضی و دریابندری وجود دارد.

  رئوس اهمِ شباهت‌های استادان قاضی و دریابندری:
1.هر دو شهرستانی بودند ودر پایتخت و بە تبع آن درایران به اوج اشتهار ادبی و فرهنگی رسیدند؛
2.هر دو محبوب و مرادِ طیفهای متعدد و گونه‌گون و وسیعِ ادبی ، هنری ، فرهنگی ، روشنفکری و سیاسی معاصر بودند؛
3.هر دو روشنفکر و دغدغە‌مند و متوغّل در عوالم روشنفکری بودند؛
4.هردو خودساختە و خودآموخته بودند؛
5.هر دو پرکار و پرثمر بودند؛
6.هر دو از زبان اصلی ترجمه می‌کردند و هردو به‌غایت درجه و در حد اعلی مسلط بر "زبانِ" مبدا و مقصد و نیز بر "ادبیات"ِ زبان مبدا و مقصد و نیز بر "فرهنگ"ِ زبان مبدا و مقصد بودند؛
7.هر دو متوغّل و مستغرق در دریای پهناورِ ادبیات  کلاسیک فارسی بودند؛
8.هردو طنز پرداز و طنزنویس بودند ؛
9. هر دو در تشویق و تحریض و دستگیری و استعانت ِ مستعدان  به جدّ  شایق و علاقمند بودند؛
10. هر دو مترجمان ادبی نامکرّری بودند ، قاضی  در ترجمه‌ی ادبیات فرانسه و دریابندری در ترجمه‌ی ادبیات انگلیسی.
 
برخی از تفاوت‌ها  و تمایز‌هایشان :
1. دریابندری در حوزەهای متعدد و متکثری ترجمه کرده‌اند از سیاست و ادبیات گرفته تا فلسفه و سینما و هنر و در جمیع این زمینه‌ها تلالو و درخششی مشعشع و فروزان داشت  ولی قاضی تنها در سپهر ترجمه‌ی ادبیات داستانی کلاسیک خرامان درخشید و به میزانی کمتر در سپهر ادبیات سیاسی و ادبیات کودکان و نوجوانان
2. دریابندری  در  روزنامە‌نگاری و مقالە‌نویسی و نقدنگاری و بویژە در هنر شامخ ویرایش استادی سترگ بود ، ولی قاضی در سرایش شعر فارسی چیره و توانا بود و نیز در بداهه‌سرایی و گپ و گفتِ طنزپردازانه‌   و رندانه‌ی محفلی و ارتجالی
3.دریابندری سیاسی‌تر بود و چند سالی  پس از  جریانات 28 مرداد در فضای محبس تنفس‌کرده‌بود ؛
4.دریابندری متفنّن بود و خطر می‌کرد و نبردگاههای نوینی را می‌آزمود و غالبا" بە طرز چشمگیری کامیاب و پیروز از گود بیرون می‌آمد، مثال بارز آن نگارش کتاب شاهکار"کتاب مستطاب آشپزی،از سیر تا پیاز " دردو مجلد بزرگ است کە شگفتی جمیع ارباب هنر و ادب و فن را بە بار آورد و این کتاب بسیار نفیس و شاذ از هر لحاظ مورد مداقه و تامل و ارزیابی قرار گرفت حتی از منظر دانش مردم‌شناسی و نیز از  دریچه‌ی دانش معادل‌گذاری و مورد تجلیل و تبجیل بزرگانی چون دکتر شفیعی کدکنی و دکتر انوری و دیگران قرار گرفت ؛ قاضی اما  محتاط پیش می‌رفت و خطر نمی‌کرد چون هزینه‌اش در چند بار پرداخته‌ بود.
 
 



ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد