تاريخ: ۱۳۹۹ سه شنبه ۹ ارديبهشت ساعت ۱۴:۲۲ بازدید: 1562      نظرات: 0      کد مطلب: 14613

چرا این روزها اسیر لذت زودگذر انتقامیم

دکتر شفیع بهرامیان – روزنامه‌نگار


مدتی است چرخ احوال مردم ما، چندان بسامان نمی‌چرخد! پاندمی کرونا و درهای فعلاً بی‌درمانش، تورم، بیکاری، ترس و استرس عمومی و سقوط قیمت نفت و طلا و غیره ازیک‌طرف و از سوی دیگر آفت‌های خطرناک امروزین جامعه چون درهم‌ریختگی ساختارها، کاهش شدید اعتماد اجتماعی، فقدان همبستگی جمعی، سرریز شدن کاسه صبر شهروندان، افزایش روحیه انتقام‌جویی و کینه‌پروری، شکاف‌های بین نسلی و روند نزولی مدارا و عفو و گذشت، از هر طرف، نوید روزهای خوبی را برای جامعه و مردمان آن نمی‌دهد.
روزگاری ریش‌سفیدان ملجأ و مرجع حل‌وفصل دعاوی و خاموش کردن آتش فتنه و نزاع خانوادگی، طایفه‌ای و غیرازآن بودند اما اکنون دیگر کسی به آنان وقعی نمی‌نهد، سالیانی نه‌چندان دور، بزرگان خانواده منبع نهایی تصمیم و صلح و سازش و جنگ بودند اما این روزها کسی دیگر آنها را جز سالمندی قابل‌ترحم به‌شمار نمی‌آورد!
اصولاً این سال‌ها، همه ما پرخاشگرتر، نامحترم‌تر، ناامیدتر، ترسوتر، بی‌اعتمادتر، ناآرام‌تر و سخت کینه‌جو و انتقام‌گیرتر شده‌ایم، فرقی هم نمی‌کند که کی هستیم و کجا هستیم و تحصیلات و شغل و پایگاه و جایگاه اجتماعی‌مان کجاست!
در موقعیت‌های مختلف، با افراد زیادی مواجه می‌شویم که حس انتقام‌جویی در آنها بسیار شدت داشته به‌طوری‌که این ذهنیت را دارند که تا انتقام خود را از فرد موردنظر نگیرند، این آتش در درون آنها خاموش نخواهد شد. آنان برعکس همه دنیا، گذشت و عفو را مظهر درماندگی و زبونی خود تفسیر کرده و آن را موجب سرافکندگی اجتماعی در میان هم‌سلکان و نزدیکان خود می‌دانند! 
تأسف‌انگیزتر اینکه همیشه و همواره نیز آماده نزاع و پرخاش و خشونتیم؛ هر صبح با ذهنی مشوش و روانی ناآرام از خانه بیرون می‌زنیم و با کمترین تحریکی، بساط ناسزا و دعوایمان براه است!
گرچه ریشه برخی از این رفتارها در کمبودهای روانی است اما در بسیاری از موارد نیز درهم‌ریختگی ساختارهای اجتماعی و کمرنگ شدن جایگاه رهبران فکری و گروه‌های مرجع خانوادگی، طایفه‌ای و ایلی در سایه زندگی شهرنشینی، عامل مهم تحریک حس انتقام‌جویی و تضعیف روحیه مدارا و گذشت و سازش است.
برای کاهش همه‌گیری حس انتقام‌جویی اجتماعی می‌توان با بازتعریف اهمیت گروه‌های مرجع و رهبران فکری، بازگرداندن جایگاه بزرگان خانواده و طوایف، تقویت وجدان و نهادینه شدن ارزش‌ها و توجه به نتایج و ثمرات افزایش آستانه تحمل و استفاده از عفو و گذشت و فروخوردن خشم بجای پرخاش و انتقام متقابل، استفاده کرد.
انتقام‌جویی رفتاری تماماً اکتسابی است و ژن آن در وجود انسان وجود نداشته بلکه این رفتار زاییده یادگیری اجتماعی است، یادگیری از محیط، رسانه‌ها، والدین و همه‌چیزهایی که اکنون الگوهای ما شده‌اند؛ بنابراین می‌توان با کار بر روی این عوامل، تاحدودی اسب سرکش انتقام‌جویی و حقد را در جامعه با کمک وجدان و اخلاقیات، مدیریت و کنترل نمود.
نهادهای اجتماعی چون خانواده، گروه همسالان، رسانه‌های جمعی، انجمن‌ها و تشکل‌های مدنی و مدرسه و جامعه، در انتقام‌جو شدن و یا مدیریت هیجانات رفتاری ما نقش مهمی برعهده ‌دارند و می‌توانند سبب ترویج روحیه صبر و گذشت و سازش در میان مردم بهنگام مواجهه با موقعیت‌های دشوار و تخاصم برانگیز شوند. البته این امر مستلزم صرف زمان و توان زیادی است و نمی‌توان یک‌شبه آتش خشم انتقام را تبدیل به گلستان آرام و دل‌انگیز گذشت و بخشش کرد.
براین اساس همه مردمان و دلسوزانی که این روزها سعی در صلح و سازش بین طرفین دعوا و همچنین گرفتن رضایت از اولیای دم برای عفو و گذشت از قصاص نفس داشته و دارند حتی اگر در کوتاه‌مدت موفق به ایجاد نتایج ملموس و آنی نشوند در درازمدت می‌توانند سبب گسترش و ترویج فرهنگ مدارا و گذشت و صلح در میان آحاد مردم شده و همچنین باعث ایجاد بستری مناسب برای کاهش خشم و خشونت و قطع زنجیره بی‌پایان کینه‌ورزی و انتقام‌جویی خانوادگی، طایفه‌ای و شهری شوند.
البته قبل از هرچیز باید در درون خویش بستر مناسب را برای جابجایی ارزشی مصادیقی چون گذشت و ایثار و صبر با انتقام و پرخاش، فراهم سازیم.



ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد