تاريخ: ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۶ اسفند ساعت ۱۵:۳۳ بازدید: 1330      نظرات: 0      کد مطلب: 14374

امسال بهتر می توان حلبچه را درک کرد

قسیم خضری


دنیا تحت سیطره کرونا ویروس خوفناک قرار گرفته است.رهبران ،پزشکان ، کارشناسان بهداشتی و مردمان سرتاسر جهان بسیج شده اند که آن را نابود سازند. توصیه و تاکید فراوانی به جهت مقابله با آن انجام می گیرد. حال آنکه ۲٥ سال قبل بدون هیچگونه اطلاعی حکومت بعث مردم مظلوم حلبچه را کیمیا باران کرد. رژیم بعثی همانند همه حکومتهای دیکتاتور تاب تحمل هیچ مانعی بر سر راهش را نداشت.این جنایت به دستور شخص سید الرئیس (صدام حسین )انجام گرفت و بنابه گفته خودش دستور داد تا افکن(حشره کش) بزنند بدین معنی که محل ومردمان آن بی ارزشند، این ماده نامبارک را از پیشرفته ترین لابراتورهای جهان با افتخار خریداری کرده بودند. شاید آن قدرتمندان عالم هم خیلی وقت پیش منتطر بودند که دستاوردهای علمی خود را روی انسان ها آزمایش نمایند در آن برهه زمانی شرایط هیچ ملتی مساعد تر از مردم مظلوم و بی پشتیبان کرد نبود. جوانه سر از خاک می دمید و هوای تازه سرمای زمستان را به باد نسیان می سپرد. از آغاز پائیز دستمال رنگارنگ چوپی در صندوقچه ای منقوش و مزین به انتظار روزهای خوش  نهاده شده بود تا هلهله و شادی کنان به استقبال بهار روند،غافل از آنکه هاله ای از دود و باروت و ترکیبی از خطرناکترین مواد سمی برسرشان باریدن خواهد گرفت.و چو روز قیامت هیچ کس را مجال نجات نخواهد بود. نونهالان زیادی در آغوش مادر نفس هایشان بندآمد.دختران و پسران بسیاری با آمال و آرزوهای خود در منزل ،کوچه،خیابان وصحرا ناخواسته در نهایت نامرادی وداع نمودند. آن پیر مرد متفکر مجرب که با کشیدن بار رنج و ملالت یک ملت درطول سالیان متمادی به کوژی گرایده بود در کنار یار و غمخوار روزهای سختش، بی رمق  بار غم و حسرت خود را به بغل گرفت تا مستند آن را در دادگاه الهی ارائه نماید. آری آن روزها رویا وخیال نیستند، نه نیستند بلکه سرنوشت نکبت بار یک شهر و نماد یک ملت با همه بود و نبودهایش بود، که با دستان جلاد زمان رقم خورد.این سطور بخشی از آن تراژدی چند صد دفتری است که غرور وخودخواهی ،نخوت و تکبر آن را خلق کرد. هیچ کس نمی تواند آنچنانکه شایسته است آن را ترسیم نماید ویا به قلم بیاورد  تو گویی که بشر امروزی تقاص همان جفا و ستم ها راپس نخواهد داد؟ بی شک عکس تو نیکی کن و در دجله انداز هم باید باشد. اکنون کرونا هراسی ، آن روزها را در ذهن متبادر می کند. اتفاقات امروزی ریشه در گذشته دارند و رفتاری فعلی ما آینده را رقم خواهد زد. بشریت به حد اعلای دانش وتکنولوژی رسیده است.فصل تازه فرا تکنولوژی سرنوشت تمام آحاد افراد را بهم گره زده هیچ کس نمی تواند از آثار و تبعات آن مبری گردد. خام خواری چند جانور در چین در در اقصی نقاط جهان لرزه بر پیکر انسان انداخته است.یک ویروس میکروسکوپی یا به فرض یک سلاح بیولوژیکی شبیه همان گاز خردل حلبچه گریبانگر همه ممالک جهان شده است. و فعلا  هیچ سلاحی به جز خانه نشینی یارایش نیست. آیا وقت آن نرسیده انسان به خود آید؟ آیا خود محوری و تکروی کافی نیست؟ آیا تکنولوژی و بکارگیری آن صرفا با اهدافی خاص به منظور حصول سرمایه برای صاحبان قدرت می تواند حال و آینده خوشبینانه ای رقم زند ؟ آیاوقت آن نیست که با طبیعت آشتی کرد؟ و چندین سوال محوری دیگر که جواب آن به عملکرد جامعه جهانی بصورت اعم و مدیران و قدرتهای جهانی بطور اخص بستگی دارد. و بشریت را از دور راه بیشتر گریزی نیست. یا درادامه روند غرور و زیاده خواهی و به پشتوانه تکنولوژی خود ساخته ،با اضطراب و بی عدالتی ،ایجاد جنگ، تبعیض ونابرابری، آلودگی محیط زیست، اقدام به نابودی خود نماید .یا اینکه دوباره به بازسازی خود بپردازد و با نگاهی ژرف و عمیق و آگاه و هوشیار کمر همت ببندد و زخم ها را تیمار نماید.و از در سازش و همکاری با طبیعت به در آید وبا رعایت همه جوانب و بازگشت به اصول انسانی و ارزش های اخلاقی محیطی امن و سالم تحویل نسل های آتی بدهد. به یاد داشته باشیم دوراز انتظار نیست پس از گذر از کرونا  در چند سال آینده بشریت با چالش های بیشتر و بزرگتری از جمله برخورد با موجودات فرازمینی رودرو شود. که تنها راه مقابله با آنان بصیرت و هوشیاری و دوری از تمامیت خواهی و خودپسندی است . به امید که عاملان و  کارگردانان جنایت حلبچه و همه جنایت های علیه بشریت بدان درجه از آگاهی برسند که با وجدانی بیدار به دادگاهی و ملامت خود بپردازند. 



ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد