در حالیکه هنوز بسیاری از پروژههای در دست اقدام شهرداری به علت کمبود منابع و نامشخص بودن محل تامین اعتبار آنها خوابیدهاند و این رکود و ایستایی عملیات اجرایی در بسیاری از مکانهای دیدنی و گردشگر پذیر مهاباد باعث بوجود آمدن چهرهای زشت و نازیبا از شهر شدهاست، سخنگوی شورای شهر مهاباد خبر از آغاز یک پروژه فاخر در مسیر کوی آزادگان به تاج سد مهاباد میدهد.
هنگامیکه نتایج رقمی و سنجش پذیر مستخرج از فازهای مطالعاتی این پروژه که باید جوابگوی سطوح سلبی و ایجابی آن باشد، در دسترس نیست و به عبارتی هنوز انجام نشدهاند، البته که نمیتوان بر رد و تایید قطعی پروژه نظر داد، اما آنچه مسلم است و شهرداری تلویحا آن را تایید میکند عدم اتمام مطالعات فاز ۲ این پروژه است که بدون شک با وجود این نقیصه برآورد ریالی هزینهی و اعداد و ارقام مرتبط با سایر جزئیات پروژه در هالهای از ابهام قرار میگیرد، در حقیقت آغاز به کار این پروژهی بزرگ را بدون این الزامات باید به انداختن تاس تشبیه کرد که ممکن است خوب بیاید و البته از منظری دیگر احتمال بد آمدن و شکست آن نیز وجود دارد، داستانی که در صورت وقوع روی دوم سکه، منجر به حیف و میل بیتالمال خواهد شد و البته شهرداری مهاباد و شورای دور سوم، تجربهی تلخ موضوعی مشابه را در پل روگذر تپه قاضی دارند.
جدول اطلاع رسانی مشخصات فنی نشان میدهد که این پروژه در مسیری به طول ۲۲۹۳ متر با عرض معبر اصلی ۲۸ متری با انضمام پیادهروهای ۴ متری در طرفین اجرا خواهد شد که عرض معبر آن در محدودهی کوی پتوبافی به ۲۰ متر کاهش پیدا میکند، احداث یک میدان با شعاع ۲۴ متر و در ادامه ساخت یک دهنه پل روگذر ۲۶/۵ متری با ارتفاع آزاد ۵/۵ متر در عرض ۸ متر از دیگر مشخصات این پروژه ذکر شده است، پیش بینیهای اولیه حجم خاکبرداری لازم به منظور آغاز به کار عملیات عمرانی این پروژه را ۱۳۵۰۰۰ متر مکعب برآورد کردهاند.
در نهایت اعتبار لازم به منظور بهرهبرداری از پروژه احداث میدان و پل اتصال تاج سد به کوی آزادگان بالغ بر ۱۰۹/۴۴۰/۴۸۵/۷۷۹ ریال ارزیابی شده است.
شورای مهاباد هدف از اجرای این پروژه را تسهیل در عبور و مرور و کاستن از بار ترافیکی یکی از نقاط پرتردد و گردشگر پذیر شهر مهاباد در ایام تعطیل ذکر میکند که با توجه به موقعیت مسیر و مکان یابی دسترسیها میتواند برای مهمانان و شهروندان مشکل گشا باشد.
از پروژههای ناتمام قابل ذکر در این حوزه میتوان به پروژهی خاکبرداری و ایجاد کمربندی موسوم به داشامجید اشاره کرد، این پروژه علیرغم تخصیص بودجهی چند ده میلیاردی در شورای دور چهارم و با توجه به حجم عظیم خاکبرداری، متاسفانه هنوز به بهره برداری نرسیده است و اکنون در بن بست به سر میبرد، شهرداری ادامهی کار این پروژه را منوط به تامین اعتبار و تخصیص بودجهای میداند که در فازهای مطالعاتی احداث این کمربندی لحاظ نشده بودند و با شرایط مالی کنونی شهرداری نیز دورنمایی روشن برای تحقق آن متصور نیست.
پل پیاده گذر پارک خانواده به پشت زندان مهاباد نیز از پروژههای ناتمامی است که به علت طلب پیمانکار از شهرداری عملیات ساخت آن متوقف شده است، این پل که میتواند باعث دسترسی بخشی از محلات بلوار توحید و محمودکان و کوی بیست و دوی بهمن به پارک خانواده باشد، با تامین اعتباری به مراتب بسیار کمتر قابل بهرهبرداری و استفاده شهروندان خواهد بود.
مجموعهی تاناکورای مهاباد و پارکینک طبقاتی جوار آن نیز از پروژههای هستند که شهرداری بصورت نیمهکاره تحویل مشتریان داده است و یا هنوز نتوانسته است به تعهداتش در قبال آنها عمل کند، در حالی که هنوز که هنوز است بسیاری از مشکلات زیر ساختی بازارچهی تاناکورا حل نشده است، شهرداری یک پروژهی فاخر را کلنگ زنی میکند که بر اثر عدم اجرای تعهدات بیشتر از یک دههی این نهاد، هر آن ممکن است به بروز فاجعهی بیانجامد.
مجموعهی توریستی و تفریحی موسوم به تپه سیران مهاباد نیز از تصاویر زخمی و نازیبای مهاباد در گردشگر پذیرترین نقطهی این شهر است، مجموعهای که به مکانی امن برای معتادان و کارتن خوابها تبدیل شده است و تمایل و ارادهای از طرف شهرداری به منظور حل و فصل حقوقی آن با سرمایه گزار وجود ندارد.
پروژههایی مانند: تکمیل پل روگذر ورودی جادهی میاندواب، آسفالت و لکهگیری معابر شهری، ایجاد و گسترس فضاهای سبز، مکانیابی و انتقال سایت پسماند زباله، ترمیم و بازسازی پارک ها و فضاهای عمومی، متناسب سازی معابر و فضاهای شهری برای معلولین، ایمن سازی گذرگاها و مکانهای همکانی و بسیاری دیگر از پروژههای مهمی که درلیست وظایف اصلی شهرداری قرار میگیرند، در زمرهی موارد الویتپذیری هستند که قبل از آغاز عملیات اجرایی هر پروژهی تازهای، ضرورت تعین تکلیف آنها وجود دارد
نکته مهم دیگر قابل بیان در این خصوص حقوق و مزایای عقب افتاده کارکنان و کارگران این نهاد است، بیگمان شهرداری قبل از هر هزینهکرد و ایجاد هرگونه تعهد و بدهی جدید که بار مالی برای شهرداری ایجاد میکند،باید با ورود به چالش حقوق و مزایای معوق کارکنان و کارگران شهرداری که مطابق قانون در ردهی دیون ممتاز قرار دارد، اعتماد مجدد و امنیت روانی و مالی این قشر آسیب پذیر را تامین نماید.
داستان تکرار تاریخ این پروژه به مطالعات فاز ۲ و مشابهت آن با پل روگذر تپه قاضی خلاصه نمیشود و در یکی از دلایل طرح توجیهی آن که کاهش بار ترافیکی و انتقال بخشی از این بار به کوی آزادگان است، به نظر میرسد به حکایت کمربندی داشامجید و بن بست زمینهای شهرداری تکرار میشود، کاهش عرض کمربندی از ۲۸ متر در ابتدای مسیر به ۲۰ متر در پتو بافی و در ادامه معابر بسیار کم عرضتر در آزادگان که تجربه نشان داده است، توانایی تحمل بار ترافیکی خود و ۲ محور مکریان و جانبازان را ندارد، در حقیقت همان قصهی کمربندی داشامجید است که ضرورت محاسبات دقیقتر ترافیکی را برای این پروژه نشان میدهد.
اما آخرین و مهم ترین نکتهی این پروژه، بحث تعجیل در کلنگ زنی و اعلام اعداد و ارقام و تاریخی است که بیشتر از آنکه منشاء محاسباتی و علمی داشته باشند، به پیشگویی شباهت دارند، هنگامی که پروژهای در این ابعاد طرح مطالعاتی کامل ندارد و مراحل مناقصه و تعیین پیمانکار آن انجام نشده است و از همه مهمتر منابع مالی و تامین اعتبار آن نیز مشخص نیست، چه الزامی برای کلنگ زنی آن وجود دارد؟ آیا هدف از این شیر و خط اندازی، صرفا جبران صوری فضاهای خالی کارنامهی دولت در مهاباد است؟ آیا این کلنگ زنی قبل از اتمام پروژههای بی سرانجام قبلی، راهکاری برای صورت وضعیت سازی و پیمانکار تراشی برای شهرداری نیست؟
سوال نهایی این است: نماینده عالی دولت در شهرستان چرا باید اجازه بدهد که چنین پروژههایی که در ماهیت آنها ابهام وجود دارد، اجازهی کلنگ زنی پیداکنند؟ و آیا این موضوع از بی خبری و غفلت معاون استاندار و فرماندار مهاباد در شهرستان حکایت ندارد؟ جایگاه و سطح اطلاعات امام جمعهی مهاباد در این پروژه به چه میزان است؟ و آیا قرار است با اطلاع نمایندهی ولی فقیه در شهرستان، یک پروژهی زخمی به طرحهای ناتمام مهاباد اضافه شود؟ آیا نمایندهی مردم فهیم مهاباد از پشت پردهی این طرح خبر دارد؟ و میداند که تا دو سال آینده شاید خبری از هیچ اتصال و پل و میدانی نباشد؟ و در نهایت شواهد نشان میدهد که ماهیت طرح اتصال کوی آزادگان به تاج سد مهاباد، قابل تحسین است، اما به شرط آنکه توهین به شعور مردم نباشد!