امروز عکس نفرات برتر کنکور۹٨ منتشر شد.
دوباره نام شهرهای خوش اقبال که در کنار تهران پایتخت خودنمایی میکنند را مشاهده کردم و دوباره بینامی شهرهای خودمان را در میان سربلندان کنکور کشور با تمام وجود لمس کردم.
در اولین نگاه به این عکسها، بیمزگی استانهای محروم را به راحتی میتوان چشید، طعم و بوی تهران همهگیر است و هوا کاملا صاف و خبری از دود و هوای آلودهی آنجا نیست!
هیچ جای تعجب نیست که استانهای محروم در این عکسها جایگاهی ندارند و اگر نامی داشتند عجیب بود.سهم استانهای محروم و بالتبع استان کردستان کاملا متناسب است با آنچه که دارند:محرومیت!
گویا سرافرازی در تحصیل رابطهای مستقیم دارد با عبور ریلهای طویل قطار ،با وجود اتوبانهای عریض، با وجود کارخانجات عظیم و با وجود تمام آنچه که بوی رفاه میدهد! و لذا کاملا طبیعی و بجاست که دانشآموزان محروم نظیر کردستان در این عکسها یافت نشوند!
این محرومیتها و این اختلافها پایانی ندارند و ادامه دارند:همین فرداست که خانم دکتر ترمآخر تهرانی برای تکمیل سواد و طرح آزمایشیاش راهی شهرهایم میشود، سروری میکند و در اندک زمانیکم با کیسه پر به دیارش برمیگردد.امروز نوید فرداییست که پسران فارغالتحصیل توانای شهر و روستاهای محروم من که تمام وجودشان پر از امید و انرژی بود،سرافکنده یا برای عملگی راهی مرکز میشوند و کوچه و خیابانهای پایتخت را دستمال میکشند و یا بناچار کولبر میشوند و بهزودی باید بمیرند!حال و روز دختران سرزمینم نیز معلوم است و آیندهشان بافته شده است. به زودی مادرانی میشوند که طعم یاس و ناامیدی میدهند و آیندهسازانی با همین طعم میکارند!
مسئولان آموزش و پرورش و به ویژه استانهای محروم نظیر کردستان جا دارد این عکسها را به دقت نگاه کنند و شهرهای برتر کشور را خوب به حافظه بسپارند.شاید بیوزنی استانشان در میان سربلندان کنکور کشور، پتکی باشد که خواب بر چشم ترشان بشکند!
اینجا ایستگاه آخراست ایستگاهی که تابلوهای ٭ناعدالتی آموزشی٭ و ٭آموزش پولی٭ بسیار نمایانند،تابلوهایی که سالهاست گوشزد میشوند اما...
و اینجا هیچ رنگی از بنرهای تبریک و شادباش به چشم نمیآید.
کلام آخر اینکه این عکسها با تمام جوهرشان فریاد میزنند:
ای آدمها که بر ساحل نشسته،شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد میسپارد جان!