دورکیم خودکشی را این گونه تعریف می کند: " خودکشی به هر حالتی از مرگ اطلاق می شود که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم عملی باشد که شخص قربانی آن را انجام داده و از نتیجه عملش آگاه بوده است ".
امیل دورکیم جامعه شناس بزرگ فرانسوی، بر اساس شرایط اجتماعی یا فرهنگی خودکشیها، چند نوع خودکشی را تعریف کرد.
یکی از خودکشیها از نظر دورکیم، خودکشی رسمیت یافته است که مورد تایید میباشد. دورکیم نام این خودکشی را خودکشی خودخواهانه گذاشت (سالمندانی که بعد از فقدان دوستان یا خانواده خودکشی میکنند)، ذیل این نوع خودکشی میگنجد.
خودکشی استیصالی ، نتیجه ی اخلالهای بارز، از جمله از دست دادن یک شغل سطح بالا است.
سرانجام خودکشیهای قَدَری که ناشی از کنترل نداشتن بر سرنوشت خود است. خودکشی دسته جمعی پیروان کیشِ دروازهی بهشت در سال ۱۹۹۷، نمونه ای از این نوع خودکشی است چون زندگی آنها تا حد زیادی در دست رهبر کبیر و پرجذبهی آنها، یعنی مارشال اَپلوایت بود.
علاوه بر خودکشی کامل و موفق، رفتار خودکشی سه شاخص مهم دیگر، به نام فکر خودکشی (فکر کردن به خودکشی به صورت جدی) نقشهی خودکشی (صورتبندی ذهنی روش خودکشی) و اقدام به خودکشی (خودکشی کردن و زنده ماندن) هم مطرح است.
خودکشی یک عمل اتفاقی نیست بلکه یک ناراحتی چند بُعدی در انسانی نیازمند که با شکست در حل مسائل زندگی خویش، این راه را انتخاب میکند ، خودکشی یک بحران تمام عیار است که بدون استثناء و شدیداً شخص در رنج روانی قرار دارد و رفتاری پیچیده که از تمایل و فکر خودکشی تا اقدام منجر به مرگ را در برمی گیرد. بحران خودکشی ،معمولاً توسط یک تجربه ی آسیب زا و یامجموعه از تجارب ،که احساس ارزشمندی شخص را پایمال میکنند، ایجاد میشود.
ماهیت خودکشی در جامعه ما یک کنش اعتراضی است: وقتی از افراد خودکشی ناموفق می پرسیم چرا اقدام به خودکشی کردی؟ می گوید: «در اعتراض»... اعتراض به چه؟. در واقع جوان امروزی برای جلب توجه، قانع کردن، ترساندن، رهایی، پوچی و بی هدفی در زندگی به همه چیز اعتراض می کند. خودکشی در جامعه ما فارغ از سن و جنسیت یک ماهیت اعتراضی دارد. اعتراضی به فقر، خشونت، بیکاری ، تفکیک جنسیتی ، تضاد طبقاتی زیاد و ...
خودکشی یعنی مرحله ای که فرد نه صدایش و حرفش شندیده، نه چهره اش دیده نه به خواسته اش توجه می شود.
اکثر خودکشی های ایران کشور قابل پیشگیری و کنترل هستند. چون هدف واقعی مرگ نیست، بلکه اعتراض و جلب توجه و رسیدن به اهداف است. ولی متاسفانه خانوادها و اطرافیان آگاهی و مهارت های لازم برای کمک را ندارند. فرد منتحر نیز توانایی عبور از بحران ها در زندگی را ندارد.
بر اساس مطالعات موجود اکثر خودکشی های ایران بعد از خشونت ها، توهین ها، تحقیرها، در شرایط فقر و محرومیت، ضعف و بی قدرتی و در اعتراض به شرایط پیش رو اتفاق رخ می دهد. ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه ما با مختصات طایفه گرای، قوم گرایی، مکان گرایی، خانواده گرایی شناخته شده که نشان دهنده روابط اجتماعی و انسجام اجتماعی (نظارت اجتماعی شدید، دخالت شدید در زندگی) است. این ساختار فرهنگی سفت و سخت موجب ناکامی و شکست، افسردگی، تحقیر و طرد اجتماعی و بروز تنش ها و اختلافات خانوادگی می شود.
صرف نظر از سن، در تمام کشورهای دنیا به جز چین و هندوستان ، احتمال اقدام به خودکشی مردها چهار برابر زنها است.تنها در چین و هند است که زنها به ویژه در نواحی روستایی، بیش از مردها خودکشی میکنند.
تردید درباره ی خودکشی:
خرده گروه اول ، معمولا تردید با افکار خودکشی همراه است. برخی افراد (اغلب زنان) واقعا دوست ندارند بمیرند، بلکه در عوض میخواهند پیام غمانگیزی را در مورد پریشانی خود به دیگران برسانند اقداماتِ خودکشی آنها، روشهای غیرمهلکی مانند بلعیدن جزئی دارو یا بریدن خفیف مچ دست را شامل میشود. آنها معمولا اوضاع را طوری ترتیب میدهند که مداخلهی دیگران تقریبا حتمی باشد.
خرده گروه دوم، در مقابل خرده گروه اول ، اقلیت کوچکی از افراد خودکشیگرا ظاهرا قصد مردن دارند. آنها کسی را از نیت خود با خبر نمیکنند و عموما برای خودکشی از روشهای خشونت آمیزی مانند شلیک به خود یا پریدن از مکانهای مرتفع استفاده میکنند .
خرده گروه سوم در مورد مردن تردید دارند و مسئلهی مردن را به سرنوشت واگذار میکنند. فردی که در این گروه قرار دارد، ممکن است تامل کرده و از روشهایی مانند بلعیدن دارو استفاده کند که اغلب خطرناک هستند، اما به کندی تاثیر میگذارند. احساسی که در مدت این اقدامات وجود دارد را میتوان به این صورت جمع بندی کردند ( اگر بمیرم، تعارض حل شده است، اما اگر نجات یابم در این صورت به معنی آن است که باید باشم).
دورکیم فقر را انضباط بخش می داند و معتقد است: فقر مانع رؤیاهای بلند پروازانه و عامل نگهدارنده فرد در درون جامعه است.اما بی قدرتی و ضعف و شاید هم بیکاری و درنهایت فقر یکی از دلایل مهم خودکشی است.
خودکشی قَدَرگرایی که ناشی از بی قدرتی افراد در برابر جامعه است. مهمترین عامل خودکشی در ایران ضعف و ناتوانی زنان تحت خشونت، جوانان با سطح قدرت پایین تر از پدران قدرتمند سنتی است.
خودکشی های جامعه ما باید با رویکردها و روش های جدید و بیشتر به دنبال شرایط و اقتضائات فرهنگی ، اجتماعی وجامعه خود باید تحلیل کرد. در جامعه ای که خرده فرهنگ هایی مثل تعصبات ناموسی، انگ های اجتماعی، باورهای فرهنگی منفی و رفتارهای ضد اجتماعی، در درون روابط در هم تندیده اجتماعی و خانوادگی وجود دارد می تواند مولد فقر، خشونت، افسردگی و طرد اجتماعی باشد. مشکلات حل نشده و بحران ها در واقع حکم زلزله رو برای فرد که اقدام به خودکشی کرده دارد. .ولی از قبل همین فرد گسل غیر فعالی داشته است. دقیقا شکاف های غیرفعال زیادی وجود دارد که توسط این متغیرها فعال شده ، وبه علت نبود مهارتهای لازم تخلیه و مدیریت نشده و به خودکشی منجر می شوند.
در جامعهشناسی خودكشي بيش از آنكه يك پديده فردي باشد يك پديده فرهنگي، اجتماعي است و يا به عبارت بهتر يك آسيب اجتماعي است و دلايل آن را بايد در ساختار و مناسبات اجتماعي جستجو كرد. با توجه به ارتباط تنگاتنگي كه بين فرد و جامعه وجود دارد كه ساخت و روابط اجتماعي بر افراد تأثیر میگذارد و درواقع رفتارهاي فرد بازتابي از ساختار و مناسبات اجتماعي هر جامعه است. ازجمله علل اقدام به خودكشي در استانهای کورد نشین غربی و شمال غربی میتوان اختلافات خانوادگی و تعصبات بیجا، نبود فرهنگ دیالوگ و گفتوگو برای حل مسئله یا مشکل، مشكلات اقتصادي و فقرمالی، فقر فرهنگی ، مشكلات روحي، مشكلات تحصيلي، سنت های اجباری، ازدواجهای اجباری و شکستهای عشقی را نام برد.
علائم هشداردهنده:
هرگونه صحبت درباره اقدام به خودکشی و مرگ
اظهارات تلویحی مبنی براینکه همه چیز میخواهد تمام بشود
داشتن طرحی باجزئیات برای اقدام به خودکشی
دست زدن ناگهانی به رفتارهای بسیارپرخطر
سابقه اقدام به خودکشی
آیا خودکشی مُسری است؟
مردم معمولا با غم و کنجکاوی به خبر خودکشی دیگران واکنش نشان میدهند. برخی هم به همان روشی که خبرش را شنیدهاند، خودکشی میکنند. خوشههای خودکشی (یعنی تقلید چندنفر از یک نفر) در بین نوجوانان زیاد دیده میشود و ۵درصد همهی خودکشیهای نوجوانان در واقع تقلیدی است.
چرا یک نفر از خودکشی دیگری تقلید میکند؟ نخست آنکه رسانهها معمولا خودکشیها را بزرگ و احساسی میکنند.
یک جوان جذاب که زیر فشار شدید بوده خودکشی میکند و برای دوستان و همسالانش نقش شهیدی را بازی میکند که از دنیای بزرگسالانهی مسئول این مشکلات، انتقام گرفته است. در ضمن رسانهها غالبا روشهای مورد استفاده در خودکشی را به دقت شرح میدهند و به این ترتیب، قربانیان بالقوه را راهنمایی میکنند. این در حالی است که دربارهی "فلج شدنها، صدمات مغزی و دیگر پیامدهای غمانگیز خودکشیهای ناقص یا ناموفق، و با رابطهی خودکشی با اختلال شدید روانی، حرف چندانی نمیزنند.
شاخص های مهم رفتاری قبل از خودکشی:
بیکاری و فقر
گسیختگی در روابط صمیمانه ی شخصی
رویدادهای پراسترس زندگی
سابقه خودکشی و اقدام درخانواده یا فرد
بیماری روانی و افسردگی
انزوای اجتماعی
سوء مصرف مواد
فقر و محرومیت مزمن
رفتارهای پرخاشگرانه در خانه یا محیط اجتماعی
تغییرات ناگهانی در رفتار مانند بیقراری و تغییر حالت غیرعادی از افسردگی به خوشی ،ناآرامی
از دست دادن همسر والدین، فرزندان نزدیکان
سابقه بستری شدن در بیمارستان روانپزشکی
صحبت مستقیم یاغیرمستقیم درباره خودکشی
به گفته رئیس سازمان پزشکی قانونی و به نقل از سایک نیوز نحوه اقدامات خودکشی موفق به صورت ذیل می باشد
۵۲ درصد شیوه خودکشی ها حلق آویز ، ۱۷ درصد مسمویت با سم ، ۷درصد دارویی ، ۶.۵درصد سوختگی ، ۶ درصد سلاح گرم و ۴ درصد سقوط از بلندی بوده است.
براساس سایت رسمی پزشکی قانونی کشور آمار متوفیات مشکوک به خودکشی در 4 ماهه اول سال 1392 ، آمار مربوط به خانمها 436 نفر و آمار مربوط به آقایان 972 نفر بوده است که در مقایسه با 4 ماهه اول سال 91 با تعداد 358 خانم و 884 آقا ، بیشتر شده است.
به گزارش ایسنا چندی پیش قدیرزاده درباره آمار خودکشی در کشور گفته بود:« آمارها نشان میدهد که 25.2 درصد از افرادی که دست به خودکشی زدهاند بین 30 تا 39 سال، 21.9 درصد بین 18 تا 24 سال و 15.9 درصد نیز بین 25 تا 29 سن داشتهاند همچنین 7.5 درصد این افراد سنشان کمتر از 18 سال بود.
در یکی از تحقیقات انجامشده بر روی آمار خودکشی در ایران، محققان دادههای رسمی منتشر شده در سالهای گذشته و همچینین تحقیقات انجام شده بر روی خودکشیها در پایگاههای علمی ایران، PubMed و Google Scholar در بیست سال گذشته را بررسی کردهاند. یافتههای این پژوهشگران نشان میدهد روند کلی مرگومیر ناشی از خودکشی در ایران افزایش یافته است. مثلاً در سال ۲۰۰۳ نرخ خودکشی ۶.۲ در ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده که تقریباً ۳۱ برابر بیشتر از سال ۱۹۹۱ است. بر اساس یافتههای این مقاله که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است، ایران در دهههای اخیر بیشترین مرگ و میر ناشی از خودکشی را در میان کشورهای منطقه شرقی مدیترانه و همچنین کشورهای اسلامی داشته است.
پیشگیری:
پیشگیری از خودکشی؛ به هر تلاشی از سوی سازمانها، دولتها، مراکز بهداشت روانی، اتحادیهها، متخصیص، شهروندان و هر شخصی برای کاهش میزان خودکشی گفته میشود.
افراد خودكشیگرا معمولاً به دنبال ناجی میگردند،بهترین راه مداخله دربحران ،سوال کردن مستقیم و غیر مستقیم ، بازکردن و بحث کردن موضوع است، اینكار به ارزیابی احتمال اقدام خودکشی کمک میکند.
الف) آموزش صحیح و توان افزایی فردی و اجتماعی
ب) آموزش مهارتهای برخورد با مشکلات و راه حل آنها
پ) متناسب با فرهنگ های محلی آموزش از طریق رسانه ها
ت) توسعه برنامهریزیهای جامعه محور برای پیشگیری از خودکشی
ث) تلاش در جهت کاهش دسترسی افراد به ابزار آسیب رساندن به خود
ج) آموزش شناخت رفتار پرخطر و ارائه خدمات درمانی مناسب و جامع
چ) تسهیل دسترسی به خدمات بهداشت روانی و راحتی ارتباط بیماران روانی و معتادان به آن
ح) کاهش خشونت خانگی و مصرف نادرست مواد از جمله راهکارهای بلند مدت کاهش مسائل مربوط به بهداشت روانی هستند
خ)افزایش اماکن تفریحی سالم برای نوجوانان و جوانان
د) افزایش زمینه های رفع بیکاری و ایجاد اشتغال
ذ) اهمیت بیشتر بر تولیدکنندگان بومی و حمایت از آنها
ر)استفاده بیشتر از نیروهای انسانی بومی
و در آخر این را بدانیم که : " بیشتر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند قبل از اقدام به این کار در مورد اینکه میخواهند در این دنیا نباشند حرف زده اند ". آنها را دریبابیم./
منابع
امیل دورکیم ، خودکشی ،ترجمه سالار زاده ، سال 1377 ، انتشارات علامه طباطبایی
دیوید اچ بارلو ، آسیب شناسی روانی ، ترجمه فیروزبخت ، سال 1395 ، انتشارات رسا
محمود متحد ، آسیب های اجتماعی ایران(مجموعه مقالات ) ، سال 1389 ، نشر اَگه
سایت رسمی سازمان پزشکی قانونی کشور
پایگاه خبری روانشناسی و سلامت میگنا
سایت اخبار روانشناسی سایک نیوز