| تاريخ: ۲۷ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۱۵ | بازدید: 274 نظرات: 0 کد مطلب: 25353 |
فضل و وقار و جدیت و مهربانی و دین و دانش را یکجا در خود جمع داشت؛ استاد محمد فاضلی، استاد استادان کشور در عربیت و نقد ادبی، اسمی با مسما داشت، محمد و ستوده بود و فاضلی یعنی اهل دانش و فضل. برآمده از حجره های ساده و بی تکلف و پرافتخار کردستان و از تبار علمای راستین و از آخرین سفرای نسل عالمان بی ادعا و مواج در دانش و علم. آنانکه علم را عاشقانه دنبال می کردند
او در ۱۳۱۷ شمسی، در روستای درگاه سلیمان در نزدیکی سقز، به دنیا آمد. پدرش حلقه درس گرمی داشت و پیشنماز روستا بود و به زهد و پارسایی شهره.
تحصیل را از محضر پدر دانشمندش، ماموستا احمد درگاه سلیمانی آغاز کرد و در ادامه در خدمت بزرگان منطقه چون شهید ماموستا کامل نقشبندی، ماموستا شیخ عزالدین حسینی و ماموستا عبدالهادی افخم زاده و علامه عبدالله احمدیان زانوی شاگردی بر زمین زد.
در سال ۱۳۴۰ به دانشگاه رفت و در کنار کار معلمی، در مدارس سقز و بعدها تهران، تحصیل را تا اخذ درجه دکترای زبان و ادبیات عرب ادامه داد. از استادان برجسته اش در دانشگاه، ماموستا محمد شیخ الاسلام سنندجی، ابوالقاسم گرجی، مجتبی مینوی و بدیع الزمان کردستانی و امیرحسین یزدگردی بودند.
از بدیع الزمانی با عنوان ابراستاد یاد می کرد؛ در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی، پس از گذراندن آزمونی سخت، جذب شد؛ بعدها با دعوت دکتر غلامحسین یوسفی به دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد منتقل شد و بنیانگذار مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترای ادبیات عرب در آنجا شد و درخت پر ثمر دانش را در این رشته پروراند و منشأ خدمات آموزشی و پژوهشی زیادی در کشور شد.بعدها نام نیک و آوازه علمی همه دانشگاه ها و کلاس های درس را در سراسر کشور در رشته ادبیات عرب و نقد ادبی فراگرفت.
بسیاری از دانشجویان از سراسر کشور برای گذراندن مقاطع فوق لیسانس و دکتری ادبیات عرب، به مشهد می رفتند تا محضر استاد فاضلی را که در آن رشته سرآمد بود دریابند لذا مشهد را بر دیگر جاها ترجیح می دادند؛ گروه عربی دانشگاه فردوسی در زمان وی، دوران طلایی خود را می گذراند. بعدها بواسطه حضور پانزده ساله اش در دانشگاه های تربیت مدرس، و گاه نیز در علامه طباطبایی و الزهرا در مقطع دکتری، غالب استادان کنونی دانشگاههای کشور، شاگرد این دانشمند کوردستانی شدند.
فضل و دیانت و تواضع ذاتی و دلسوزی او را محبوب دل همه کرده بود؛ رنج های بسیار از جمله دوری و غربت و بیماری بعضی از عزیزانش، او را که دلی بسیار عطوف و مهربان داشت آزار می داد اما کوهی از صبر و شکیبایی بود و روحی متوکل و پرایمان داشت.
آثارش در ادبیات و نقد ادبی و بلاغت، در نوع خود بی نظیر بود که هر یک به چاپ های متعدد رسیده اند. نوشته هایش به دقت و عمق شهره اند. نثرش محکم و روان بود و خط بسیار زیبایی داشت. کلاس درس و محضرش همیشه پربار و پر از تحلیلها و نکته سنجی ها و نقد و نظرهای تازه و شگفت بود. گاه طبری را در تفسیر بر ترازوی نقد می نشاند و زمانی طه حسین و صادق الرافعی سیدقطب و عبدالقاهر جرجانی و دیگر بزرگان ادبیات و بلاغت را از صافی نقد خود می گذراند و نظراتشان را جرح و تعدیل می کرد.
از جمله آثارش التعریف بالمتنبی، مسئولیت شاعر در زندگی و شعر نسل امروز (ترجمه)، برخی شیوه های بیان در قرآن کریم (برنده جشنواره فارابی)، شرح الشواهد الشعریه فی کتاب جواهر البلاعه، دراسةو نقد فی مسایل بلاغیة هامة، تصحیح کتاب محاکمه انسان و حیوان از وقار شیرازی و سیبویه پیشوای نحویان (ترجمه از عربی) و از چشمه سار فضیلت (مجموعه مقالات در تفسیر، ادبیات عرب و ادبیات فارسی) است.
به دنیا بی اعتنا بود. برای نمونه جایزه جشنواره فارابی را به تعدادی طلبه های حجره های دینی سقز بخشید که با آن کامپیوتر بخرند و به روز شوند.
|