تاريخ: ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۳۶ بازدید: 2123      نظرات: 2      کد مطلب: 25045
دکتر قادر خالدی

تغيير در فرم پوشش محلی توسط برخی از بانوان کورد؛ تهديدی بر اصالت فرهنگی


مقدمه: اصالت فرهنگی مفهومی است که به میزان وفاداری و پایبندی و احترام یک فرد یا جامعه به ریشه‌ها و باورها و ارزش‌های سنتی حاکم بر آن جامعه دلالت دارد. مولفه‌های اصالت فرهنگی بسیار متنوع می‌باشند، از جمله‌ی شاخص‌ترین آنها می‌توان به زبان و ادبیات بومی، آداب و رسوم سنتی، پوشش و نمادهای فرهنگی و... اشاره کرد. در واقع مولفه‌های اصالت فرهنگی زیربنای حفظ هویت فرهنگی می‌باشند. بدون شک تخریب پایه‌های اصالت فرهنگی سبب ریزش هویت فرهنگی و به مرور زمان ذوب در فرهنگ غالب می‌گردد. قطعا تنوع فرهنگی در هر کشوری سرمایه‌ای جاودانی برای آن کشور محسوب می‌شود. این تنوع به کشور کمک می‌کند که هم در داخل مرزهای خود اتحاد و همدلی حاکم باشد و هم در سطح بین‌المللی قدرتمند و قابل احترام گردد. حتی در پایین‌ترین سطح ممکن می‌تواند موتور محرک چرخ‌های اقتصادی باشد. تنوع فرهنگی سبب ایجاد بازار کسب و کار از طریق جذب گردشگر و دسترسی به بازارهای بین‌المللی می‌شود. همانگونه که ذکر شد یکی از مولفه‌های اصالت فرهنگی حفظ پوشش محلی و نمادهای فرهنگی است. قبل از آسیب‌شناسی وضعیت فعلی حاکم بر پوشش محلی توسط برخی از بانوان ذکر این نکته حائز اهمیت است که میان مدرنیته و حفظ اصالت فرهنگی هیچ تضادی وجود ندارد و وجود یکی سبب معدوم شدن دیگری نمی‌گردد. بررسی وضعیت برخی از کشورهای جهان در این حوزه موید این مطلب است. در این زمینه به عنوان مثال می‌توان به کشور ژاپن اشاره کرد که یکی از نمونه‌های بارز در حفظ پوشش محلی در کنار مدرن سازی است. گرچه پوشش روزمره مردم ژاپن عمدتا غربی است اما لباس‌های سنتی ژاپنی همچنان جایگاه بسیار مهمی در فرهنگ عمومی و هویت ملی دارند و با گذر زمان دستخوش تغییر و یا ذوب در پوشش غربی نگردیده‌اند و اشخاص چهارچوب‌های حاکم بر پوشش محلی خود را حفظ کرده‌اند.

آسیب‌شناسی وضعیت حاکم بر پوشش محلی:

لباس سنتی کردی برای زنان، شامل قطعات متعددی است که ضمن پوشش کامل بدن، جلوه‌ای هنرمندانه و باوقار از زیبایی زنانه ارائه می‌دهد. رنگ‌های شاد، پارچه‌های براق، و دوخت‌های دست‌دوز، نشان از ذوق هنری و غنای فرهنگی زنان کرد دارد. اما این زیبایی اصیل همواره در چهارچوب حیا، وقار و احترام به سنت‌ها معنا پیدا کرده است.

در سال‌های اخیر، برخی از بانوان به‌ویژه در مراسم عروسی و جشن‌ها، با تغییر در طراحی لباس کردی، آن را به سمتی سوق داده‌اند که با معیارهای سنتی فاصله زیادی دارد. استفاده از پارچه‌های نازک و بدن‌نما، کوتاه کردن بیش‌ازحد لباس‌ها، یا حذف برخی لایه‌های سنتی، موجب شده که لباس کردی برای برخی تبدیل به لباسی نمایشی و گاه تحریک‌آمیز شود.

رسانه‌های نوین بستری برای نمایش ظاهری فراهم کرده‌اند که گاه انگیزه اصلی از پوشیدن لباس کردی، نه گرامی‌داشت فرهنگ، بلکه کسب توجه و افزایش دنبال‌کننده است. این نگاه ابزاری به لباس کردی، ضمن دور کردن آن از معنا و اصالت خود، زمینه را برای عادی‌سازی ابتذال در پوشش فراهم می‌کند.

تبدیل لباس کردی از نماد هویت به ابزار خودنمایی، پیامدهایی جدی دارد، طراحی‌های افراطی، باعث می‌شود نسل‌های جدید تصویر نادرستی از لباس کردی داشته باشند و این به نوبه خود سبب تخریب تدریجی اصالت فرهنگی می‌گردد. این نوع پوشش می‌تواند موجب بدبینی دیگر اقوام یا مردمان نسبت به فرهنگ کردی شود، همین امر زمینه را برای بروز واکنش‌های منفی اجتماعی هموار خواهد کرد. بسیاری از بزرگ‌ترها، که لباس کردی را نشانه حرمت می‌دانند، با این تغییرات به مخالفت برخاسته‌اند و آن را مایه نگرانی می‌دانند، این نیز به نوبه خود سبب تشدید شکاف نسلی و خانوادگی خواهد شد.

نباید فراموش کرد که تغییر و نوآوری در پوشاک امری طبیعی و حتی گاهی ضروری است. اما خط باریکی میان نوآوری هنری و ترویج ابتذال وجود دارد. زمانی که تغییرات باعث حذف حیا، پوشش مناسب و هویت فرهنگی شود، دیگر نمی‌توان آن را «تحول مثبت» دانست.

لباس کردی باید همچنان به‌عنوان نمادی از فرهنگ، وقار، و هنر زن کرد باقی بماند. حرکت به‌سوی ابتذال در طراحی و پوشیدن آن، تنها موجب تهی شدن آن از معنا و جایگاه تاریخی‌اش می‌شود. ضروری است که نخبگان فرهنگی، طراحان لباس، و خود زنان کرد، در حفظ اصالت این پوشش بکوشند و میان زیبایی، هنر و وقار تعادل برقرار کنند.




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران

1
0
پاسخ به این اظهارنظر

ریبوار ۱۴۰۴/۷/۱۱

چندی پیش آقای خالدی متنی با مضمون« تغيير در فرم پوشش محلی توسط برخی از بانوان کورد؛ تهديدی بر اصالت فرهنگی» در سایت هاژه ارایه دادند که لازم دانستم پاره ای مغالطات متن را بازشناسایی کنم وجود مغالطه‌های احتمالی به این معنا نیست که کل متن نادرست است. متن نکات ارزشمندی درباره اهمیت اصالت فرهنگی و نقش پوشش محلی در حفظ هویت مطرح می‌کند. با این حال، ضعف‌هایی در استدلال ممکن است اعتبار آن را در نظر مخاطبان انتقادی کاهش دهد . متن در بیان اهمیت اصالت فرهنگی موفق است، اما در آسیب‌شناسی پوشش کوردی به دلیل نبود شواهد کافی و لحن قضاوت‌گرایانه، دچار ضعف‌هایی می‌شود که می‌توانند به‌عنوان مغالطه تلقی شوند. برای بهبود، نویسنده می‌توانست با ارائه داده‌های عینی تحلیل عوامل اجتماعی و اقتصادی، و پرهیز از تعمیم‌های گسترده، استدلال خود را تقویت کند. همچنین، توجه به این نکته که تغییرات فرهنگی لزوماً منفی نیستند و می‌توانند بخشی از پویایی فرهنگ باشند، می‌توانست متن را متعادل‌تر کند

تعریف مغالطه :
مغالطه یک خطای منطقی در استدلال است یعنی ممکن است استدلال از نظر منطقی نادرست باشد و یا به شکلی گمراه‌کننده ارایه شود که می‌تواند به‌صورت عمدی یا غیرعمدی رخ دهد و باعث تضعیف اعتبار استدلال شود. مغالطات می‌توانند در ساختار استدلال، استفاده از شواهد، یا نحوه ارائه موضوع ظاهر شوند
در مقدمه متن آمده که «اصالت فرهنگی مفهومی است که به میزان وفاداری و پایبندی و احترام یک فرد یا جامعه به ریشه‌ها و باورها و ارزش‌های سنتی حاکم بر آن جامعه دلالت دارد... بدون شک تخریب پایه‌های اصالت فرهنگی سبب ریزش هویت فرهنگی و به مرور زمان ذوب در فرهنگ غالب می‌گردد... تنوع فرهنگی در هر کشوری سرمایه‌ای جاودانی برای آن کشور محسوب می‌شود...»
مغالطات احتمالی:مغالطه لغزنده (Slippery Slop)
ادعای «تخریب پایه‌های اصالت فرهنگی سبب ریزش هویت فرهنگی و ذوب در فرهنگ غالب می‌شود» فرض می‌کند که هرگونه تغییر در اصالت فرهنگی به‌طور خودکار به نابودی کامل هویت منجر می‌شود. این استدلال مراحل میانی این روند را توضیح نمی‌دهد و یک نتیجه افراطی را بدون شواهد کافی پیش‌بینی می‌کند.
متن فرض می‌کند که تغییر در پوشش محلی (مثل لباس کوردی) مستقیماً به از بین رفتن هویت فرهنگی منجر می‌شود، بدون اینکه شواهد یا تحلیل مشخصی برای این زنجیره ارائه دهد.
مغالطه ادعای بدون شاهد (Bare Assertion):
عبارت «بدون شک» در مورد تأثیر تخریب اصالت فرهنگی، ادعایی قاطع است که بدون ارائه شواهد یا استدلال کافی مطرح شده است. این نوع ادعا ممکن است به نظر خواننده معتبر بیاید، اما از نظر منطقی ضعیف است زیرا صرفاً بر فرض نویسنده تکیه دارد.
ادعای «تنوع فرهنگی سرمایه‌ای جاودانی است» بدون ارائه شواهد ملموس (مثل مطالعات اقتصادی یا اجتماعی) مطرح شده است.
مغالطه ارزشی/سنت‌گرایی (Appeal to Tradition):
تأکید بر «وفاداری به ریشه‌ها و ارزش‌های سنتی» ممکن است به‌طور ضمنی فرض کند که سنت‌ها ذاتاً خوب هستند و هرگونه انحراف از آن‌ها منفی است. این دیدگاه تغییرات فرهنگی را بدون بررسی دلایل آن‌ها (مثل نیازهای اجتماعی یا اقتصادی) رد می‌کند.
متن فرض می‌کند که حفظ سنت‌ها (مانند پوشش محلی) همیشه مثبت است، بدون تحلیل اینکه آیا برخی سنت‌ها ممکن است نیاز به بازنگری داشته باشند.
در بخش آسیب‌شناسی پوشش محلی آمده :
«در سال‌های اخیر، برخی از بانوان به‌ویژه در مراسم عروسی و جشن‌ها، با تغییر در طراحی لباس کردی، آن را به سمتی سوق داده‌اند که با معیارهای سنتی فاصله زیادی دارد... رسانه‌های نوین بستری برای نمایش ظاهری فراهم کرده‌اند که گاه انگیزه اصلی از پوشیدن لباس کردی، نه گرامی‌داشت فرهنگ، بلکه کسب توجه و افزایش دنبال‌کننده است...»
مغالطه تعمیم شتاب‌زده (Hasty Generalization):
متن ادعا می‌کند که «برخی از بانوان» با تغییر در لباس کوردی، آن را به سمتی «تحریک‌آمیز» یا «نمایشی» برده‌اند، اما هیچ داده‌ای (مثل آمار، نمونه‌های خاص، یا شواهد میدانی) برای نشان دادن گستردگی این پدیده ارائه نمی‌دهد. این تعمیم ممکن است رفتار گروه کوچکی را به کل جامعه نسبت دهد.
ادعای «لباس کوردی برای برخی تبدیل به لباسی نمایشی و گاه تحریک‌آمیز شده» بدون شواهد مشخص، ممکن است غیرمنصفانه باشد.
مغالطه احساسی (Appeal to Emotion):
استفاده از واژه‌های احساسی مانند «ابتذال»، «تحریک‌آمیز»، یا «تهی شدن از معنا» برای برانگیختن احساسات منفی (مثل نگرانی یا خشم) در خواننده طراحی شده است. این رویکرد ممکن است به‌جای استدلال منطقی، احساسات را هدف قرار دهد.
عبارت «زمینه را برای عادی‌سازی ابتذال در پوشش فراهم می‌کند» بیشتر به دنبال تحریک احساسات است تا ارائه تحلیل منطقی.
مغالطه حمله شخصی ضمنی (Ad Hominem):
متن به‌طور غیرمستقیم انگیزه‌های برخی بانوان (مثل «کسب توجه و افزایش دنبال‌کننده») را مورد انتقاد قرار می‌دهد، بدون اینکه شواهدی برای این انگیزه‌ها ارائه کند. این می‌تواند به‌عنوان قضاوتی غیرمنصفانه درباره نیت افراد تلقی شود.
ادعای اینکه برخی بانوان لباس کوردی را برای «خودنمایی» می‌پوشند، بدون شواهد، به شخصیت یا نیت آن‌ها حمله می‌کند.
مغالطه پیش‌بینی فاجعه‌آمیز (Catastrophizing):
متن پیامدهای منفی گسترده‌ای (مثل «تخریب تدریجی اصالت فرهنگی»، «بدبینی دیگر اقوام»، یا «تشدید شکاف نسلی») را به تغییرات در پوشش نسبت می‌دهد، بدون اینکه شواهد یا تحلیل کافی برای این پیامدها ارائه کند.
ادعای «این نوع پوشش می‌تواند موجب بدبینی دیگر اقوام یا مردمان نسبت به فرهنگ کردی شود» بدون شواهد، یک پیش‌بینی اغراق‌آمیز است.
مغالطه دوگانه کاذب (False Dichotomy):
متن به‌طور ضمنی دو گزینه را مقابل هم قرار می‌دهد: حفظ اصالت فرهنگی (با تأکید بر حیا و وقار) یا ابتذال و انحراف. این دیدگاه ممکن است امکان وجود تغییرات مثبت یا خلاقانه در پوشش را نادیده بگیرد.
متن فرض می‌کند که هر تغییر در لباس کوردی (مثل کوتاه کردن یا استفاده از پارچه‌های جدید) لزوماً به معنای «ابتذال» است، در حالی که ممکن است برخی تغییرات صرفاً خلاقانه یا کاربردی باشند.
مغالطه استدلال از اقتدار سنتی (Appeal to Authority of Tradition):
تأکید بر نظر «بزرگ‌ترها» که لباس کوردی را «نشانه حرمت» می‌دانند، ممکن است به‌عنوان استدلالی مبتنی بر اقتدار سنت مطرح شود، بدون اینکه دلایل منطقی برای این دیدگاه ارائه گردد.
عبارت «بسیاری از بزرگ‌ترها... با این تغییرات به مخالفت برخاسته‌اند» به نظرات سنتی وزن بیشتری می‌دهد بدون تحلیل دلایل این مخالفت.
در بخش نتیجه‌گیری آمده : «نباید فراموش کرد که تغییر و نوآوری در پوشاک امری طبیعی و حتی گاهی ضروری است. اما خط باریکی میان نوآوری هنری و ترویج ابتذال وجود دارد... ضروری است که نخبگان فرهنگی، طراحان لباس، و خود زنان کورد، در حفظ اصالت این پوشش بکوشند...»
مغالطه ابهام (Equivocation):
استفاده از واژه‌هایی مثل «ابتذال» یا «نوآوری هنری» بدون تعریف دقیق آن‌ها می‌تواند باعث ابهام شود. خواننده ممکن است برداشت‌های متفاوتی از این واژه‌ها داشته باشد، که استدلال را مبهم می‌کند.
«خط باریکی میان نوآوری هنری و ترویج ابتذال» بدون تعریف مشخص از «ابتذال» یا معیارهای «نوآوری هنری»، مبهم است.
مغالطه وظیفه‌گرایی (Appeal to Duty):
متن با تأکید بر اینکه «نخبگان فرهنگی، طراحان لباس، و زنان کورد» باید در حفظ اصالت بکوشند، نوعی وظیفه اخلاقی را بدون ارائه راهکارهای عملی یا دلایل محکم به آن‌ها تحمیل می‌کند.
عبارت «ضروری است که... در حفظ اصالت این پوشش بکوشند» بدون ارائه راهکارهای مشخص، بیشتر یک الزام اخلاقی است تا یک استدلال منطقی.
برخی از این مغالطات (مثل تعمیم شتاب‌زده یا لغزنده) تأثیر بیشتری بر ضعف استدلال دارند، در حالی که برخی دیگر (مثل ابهام) بیشتر به سبک نگارش مربوط هستند.
به نظر می‌رسد نویسنده قصد گمراه کردن عمدی نداشته و هدفش تأکید بر اهمیت حفظ اصالت فرهنگی بوده است. با این حال، فقدان شواهد، لحن احساسی، و تعمیم‌های گسترده باعث بروز این مغالطات شده‌اند.
0
0
پاسخ به این اظهارنظر

شه‌مال ۱۴۰۴/۷/۱۰
با تشکر از نظرات ارزشمند جناب دکتر خالدی عزیز
قبلا هم کارشناسان و روانشناسان محترم در این مورد بحثهایی بوده ، در شبکه های اجتماعی و گروههایی از بانوان اقداماتی هم صورت گرفته در این ضمینه ، ولی متاسفانه به نظر بنده به دلیل تغییر در رفتار خانواده‌های امروزی و عدم رسیدگی به نحوه ترببت فرزندان و رفتار در جامعه الاالخصوص آموزش و پرورش که نقش اساسی را دارد ، خدا رحمت کنه عمویم ، یکی از فرهنگیان بنام آموزش و پرورش بود . یادم هست همیشه میگفت باید اسم آموزش و پرورش را تغییر میدادند به پرورش و آموزش ، راست میگفت دانش‌آموز اول بابد رفتار صحیح در جامعه رو باد بگیرد بعد آموزش داد . آقای دکتر عزیز هر بی بند و باری و مشکلاتی که در جامعه مدنی که هر روز در گوشه و کنار شهر شاهدیم ، باید ریشه‌یابی کنیم . از کجا آمده و چرا به این روز افتادیم ، چرا من نمیتونم با خیال راحت با خانواده‌ام ساعاتی در روز در پارک یا خیابانهای شهر قدم بزنم ؟ با شنیدن حرفها و الفاظ رکیک حرکات زشت و ناپسند دختران و پسران در کوچه‌ها و خیابانهای شهر شرمم میاد . البته بنده کاملا موافق آزادی اجتماعی هستم در جامعه ولی کاش این آزادی با احترام متقابل همراه بود . خدا بیامرزد آقای نژادیان معلم دوران دبیرستان وقتی سر صحبت را باز میکرد ، میگفت : خانواده سالم ، جامعه سالم . چقدر زیبا میگفت‌ و تا امروز با ۵۰ سال سن یادم نرفته و هرروز شاهد آین کلام زیبا در جامعه هستم . بله راست میگفت . و این فقر فرهنگی و پوشش در مراسمات ریشهء عمیق دارد .آقای دکتر عزیز کار از جای دیگر خراب است و جمع کردن مشکل شده ... و حرف بسیار است و ....‌
با تشکر از دیدگاه زیباتون آقای دکتر خالدی .
شه‌مال خاوه‌ری "


نظر خود را براي ما ارسال كنيد