تاریخ: ۱۴۰۴/۸/۲۱
حاشیه شهرها؛ نمادی از فاصله طبقاتی

روز به روز مناطق حاشیه نشین در حال اضافه شدن هستند. اینکه به منطقه‌ای سرویس دهیم، کفایت نمی‌کند. این مسائل و مشکلات باید در جای دیگری حل شوند و نیاز است دستگاه‌های مختلف دولتی درگیر آن شوند، چرا که یک کار اداری نیست و یک تلاش و عزم ملی را می‌طلبد که سیاست‌مداران ما تلاش کنند این مساله را برای همیشه حل کنند. البته حاشیه نشینی ویژه تهران نیست. اصفهان و مشهد هم همین مشکل را دارند. در واقع با پدیده کوچ فقرا مواجه هستیم و مردم از شهرهای دیگر می‌آیند و ساکن حاشیه تهران می‌شوند و مشکلات مضاعفی را ایجاد می‌کنند؛ از اعتیاد گرفته تا فساد و فحشا و انواع مشکلاتی که هر روز اخبار آن را می‌شنویم، آنچنان که واقعا برای من حیرت‌آور است؛مشکلاتی که اکنون شاید دولت به آن نپردازد و خط قرمز باشد، ولی ناچار است که تا یک سال دیگر آنها را مطرح کند و تمامی این موارد ناشی از مساله مهمی است که کارشناسان اجتماعی به آن تاکید کرده‌اند و آن این است که تلاش شده که به نوعی علوم اجتماعی را کنار بگذارند. در واقع باید گروهی از مسائل و مشکلات از زاویه علوم انسانی دیده شوند، اما هیچ وقت به این صورت به آنها توجه نشده است و از زوایای دیگر این مسائل مطرح شده‌اند، یعنی به نوعی جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی را انکار کرده‌ایم، در حالی که راه‌حل بزرگ این مسائل در علوم اجتماعی است و الگوی بومی می‌توانسته یک راه‌حل اساسی برای ما به وجود آورد. ما در بسیاری از کشورهای دیگر مساله حاشیه‌نشینی را می‌بینیم. شاید اصلا این معضل به طور کلی از بین نرود، ولی اگر سیاست‌های درستی را اتخاذ کنیم، می‌توانیم میزان آن را کاهش دهیم.

تمام دستگاه‌های دولتی آمار و ارقامی ارائه می‌دهند که در این راستا چه کارهایی انجام داده‌اند. حال سوالی که پیش می‌آید این است که نمود عینی این اقدامات کجا رفته است؟ اگر راه‌حل‌ها کارآمد بود و یک جمع قابل توجهی را در بر می‌گرفت، این همه مهاجرت اتفاق نمی‌افتاد. ما امروزه شاهد وسعت گرفتن مسائل و مشکلات در حاشیه تهران هستیم. برخی‌ها آن را سیاه‌نمایی می‌دانند و برخی‌ها می‌گویند که رسیدگی به این معضل جزو اولویت‌هاست و باید حل شود. همانطور که مسائل و مشکلات پایتخت را مطرح می‌کنیم باید به حل آن نیز بپردازیم، چون به نوعی مسائل و مشکلات انسانی مطرح هستند. برای مثال خیلی دردناک است که می‌بینیم کودکی تا نیمه‌های شب زباله‌گردی می‌کند. در واقع این کودک از یک خانواده فقیر است که یا یک مهاجر افغانستانی است یا از شهرهای دور افتاده ایران به پایتخت آمده است. با تمام این تفاسیر باید فاصله طبقاتی در شهرها کم شود و به تبع آن توزیع عادلانه امکانات نیز صورت بگیرد که به نوعی مهاجرت لطمه به چهره پایتخت نزند و موجب بروز آسیب های دیگر نشود.