تاریخ: ۱۴۰۴/۸/۱۸
شهروند یا شهر؟

با نگرشی واقع بینانه و دید گاهی منصفانه اگربه اقدامات فیزیکی صورت گرفته اخیر شهرمان مهاباد، بنگریم پیشرفتهای شگرفی را در تمام ابعاد و اشکال شاهد خواهیم بود که نشانگر تدبیر و دلسوزی مدیران و دست اندرکاران مسائل شهری و به‌ویژه نهاد شهرداری است. ناگفته پیدا است که آبادی و آبادانی یک شهر به طور زنجیروار به بروز دگرگونی در تمام ابعاد جامعه ازجهات سلامت(جسمی و روانی)، اقتصاد، فرهنگ، مناسبات فردی و جمعی و... می انجامد و هرگونه کاستی و کم توجهی به ایجاد تغییر و تحول در شهر بلافاصله برنحوه زندگی مردم اثر می گذارد. آن چه درشکل آبادسازی شهرمان در چند سال اخیر صورت گرفته غرورانگیز و شایان تقدیر است. اما  اگر در این مقال از پرداختن به جنبه های کیفی اقدامات بگذریم و آن را به صاحب نظران فن واگذاریم یک سؤال کلیدی پیش می آید و آن اینکه هدف از ایجاد یک تغییر در امور شهری چیست. آیا جز اینست که آنچه که ایجاد می شود باید در خدمت قاطبه شهر باشد و در عین حال در سطح قابل قبولی از مفید بود گی و ماندگاری قرار گیرد؟ بوده اند مجریانی در زمان های مختلف و مکانهایی مختلف که تغییرات را تنها برای ارتقای آمارها، نمایش پیشرفتها و کسب امتیازات گوناگون انجام داده اند در حالی که توجه به مصلحت و رفاه استفاده کنندگان از برکات تغییر در اولویت های آخر قرار می گرفته است. اما چنین شائبه ای در مورد مجریانی که اکنون با تخصیص سخاوتمندانه اعتبارات و چالش و کوشش جانانه کمر به متحول سازی شهر بسته اند کمتر قابل مشاهده است. با وجود تمام این دلسوزی ها، در مقام مقایسه با استانداردهای پیشرفت و ترقیات صورت گرفته در برخی شهرهای دیگر هنوز کمبودهایی در اجراها مشاهده می شود که نمی توان از کنار آن گذشت. کمبودها گرچه به ظاهر ساده اند ولی زمانی نمود پیدا میکند که ببینیم اقدامات تا چه اندازه به سود مردم و در خدمت شهروندان است.

بگذارید برای روشن شدن بیشتر به نمونه هایی اشاره کنیم

زحمات فراوان و هزینه هایی قابل توجه برای آباد سازی پارک های شهر صرف می گردد لیکن سیستم منسجمی برای حفاظت از آنها درشکل گماردن نگهبان مقتدر و صاحب حکم قانونی صورت نمی گیرد و لذا به وفور شاهد شکسته شدن درختان، تخریب گل و چمن و محدثات، ورود بی محابای اتومبیل به داخل پارک، سرقت ملزومات و... هستیم.

مبلمان شهر- که البته حاصل اقدامات سالهای پیش است- از جهات کمی و کیفی دچار نارسایی است و متأسفانه کمترین توجهی به تغییر وضعیت آن نشده است. بسیاری از پارک ها و میادین فاقد استراحتگاه کافی درشکل نیمکت مفید برای سالمندان و کم توانان هستند. در مکان هایی چون بوستان های محلات یا میدان های ملاجامی و استقلال مردم به جز لبه جداول جایی برای نشستن ندارند. بیش از 70% از نیمکتهای موجود شهر به سبب کم توجهی درنحوه نصب و نواقص ارگونومیکی فاقد کارائی لازمند به گونه ای که استفاده بدون عارضه از آنها بیش از 10 دقیقه ممکن نیست. بیشتر نواقص موجود را میتوان با انجام یک تغییر جزئی بر طرف کرد.

گرچه حسن نیت و دلشوره مسؤلان رده بالای شهرداری برای رعایت کیفیت و سودمندی در اجرای طرح ها مشهود و متبلور است، لیکن حاصل کار گاهاً آن چیزی نیست که استفاده کنندگان را مفید افتد و مسؤلان را راضی کند و بروز این امر دقیقاً مصداق موقعیتی است که انجام و اتمام طرح به هر قیمت و با هرکیفیتی برمصالح شهروندان و سودمندی نتایج کار پیشی می گیرد که البته آن هم نشانه تغییر مسیر اهداف اجراها در جریان کار است. آیا ورود و تاخت و تاز موتور سیکلت ها به داخل پارکها با چه مجوزی صورت می گیرد و مردم و کودکان چه اندازه از مزاحمت صوتی و خطرات جانی آنها مصون هستند؟ به پارک مهم شهر، پارک ملت، که رجوع کنیم، با تمام زحمات و صرف هزینه های گزاف آیا وجود دستگاه هایی ورزشی غیر استاندارد، که تنها یک هفته پس از نصب دچار شکستگی شدند، تاب کودکان با زنجیرهای باریک و ناایمن، نیمکت های سرد سیمانی فاقد آرامش کافی، و البته آسیب پذیر، در شأن پارکی این چنین زیبا و پرجاذبه است؟ میز و صندلی هایی سنگی که قراراست محل امن و آرامش بخشی برای بازی شطرنج یا مطالعه کتاب باشند در جایی واقع شده که از زمین مورد هجوم توپ های بازیکنان و از هوا در معرض دریافت هدایای پرندگان مهربان است! در احداث سرویس های بهداشتی، اگر عامل دلسوزی و شور شهروندان موجود می داشت، مختصر امکاناتی نیز در شکل نصب قلاب یا فضای تخت برای آویز موقت چتر و پالتویا بسته ای میوه و... تعبیه می گردید.

یادمان نرود درشهرهای مدرن جهان ورود و عبور هرگونه وسایل نقلیة موتوری، وگاهاً غیرموتوری به داخل پارک ها و بی‌احتیاطی درتمیز نگه‌داشتن فضای شهر با برخورد محافظان و پرداخت جریمه مواجه می گردد.

در جوار خیابان پلیس منطقه ای مسکونی قرار دارد که هنوز نام قدیم، "قصابخانه" را بر خود دارد. این منطقه با موقعیت مسطح آن، نزدیکی و اشراف طولانی آن بر رودخانه شهر، داشتن فاصلة کم با مراکز شهر در عین دوری از ترافیک شدید، وجود کوچه های عریض و ساختمانهای زیبا و مدرن می توانست یکی از ارزشمندترین مناطق شهر باشد. لیکن وجود موانعی آزاردهنده این امتیاز را از آن گرفته است. هم اکنون منطقه با وجود ده‌ها وسیله نقلیه سنگین همچون تریلر ها، تانکرهای نفتکش، جراثقال های عظیم، بونکرها و حضور کارگاه‌های متعدد تعمیرات اتو کارهای بزرگ، صافکاری ها و البته تراکم وسائط نقلیه ساکن بیش از آن که جائی باشد برای زندگی سالم و بی دغدغه خانواده ها، محلی است در معرض دایم آلودگی های صوتی و تنفسی، خطرات آتش سوزی، انسداد معابر، تهدید های جانی کودکان و عابرین و نظایر آن. وجود دایمی چندین تانکر و تریلر در خیابان کم عرض پلیس نیز فضای امنی برای عبور بی مسألة سواری ها و عابرینِ پیاده باقی نمی گذارد. قطعا مسئولان محترم امور شهری که دغدغه آبادی شهر را دارند راضی به اغماض و بی توجهی به این امر نخواهند بود.

نکته آخر اینکه درشهر، در میان شهروندان نیروهای خودجوش و علاقمندی وجود دارند که بی توقع و بدون چشمداشت می توانند شهرداری ر ا معاضدت و یاری کنند و نه فقط در ارائه ایده ها و پیشنهادات، حتی در شکل حفاظت از دست آوردهای شهر مددرسان باشند. ویژگی چنین کسان اینست که از نزدیک دست بر آتش دارند و موقعیت ها را به صورت عینی لمس می کنند. لذا چه بسا ایده های آنها در مقایسه با نظر مسئولان، که کلان نگر هستند و امکان پرداختن به تمام جزئیات را ندارند مفیدتر، به واقعیت ها نزدیک تر و مصون از شتابزدگی و دوباره کاری باشند.

امید است مسئولان محترم بیان واقعیتهای ملموس فوق را با بینشی مثبت بنگرند و آنرا حرکتی در جهت پویایی و آبادانی هرچه بیشتر، جلوگیری از هدر رفت زحمات و هزینه ها و ارتقای سلامت و فرهنگ جامعه شهر تلقی فرمایند.