آغاز زندگی
شيخ احمد كور در روستاي شيوهسماك (شيخ عثمان) اشنويه از خانواده مذهبي به دنيا آمده است. شيخ احمد كور فرزند كريم از طايفه مشهور سه ره گا است.عدهاي از دانشمندان بر اين عقيده هستند كه شيخ احمد كور در منطقه دهوك و زاخوي عراق به دنيا آمده است ولي كاربرد برخي از كلمات مخصوص منطقه اشنويه در اشعار احمد كور اين نظريه را به وضوح رد ميكند.
احمد كور مقدمات علوم ديني را در محضر علماي بزرگ منطقه آغاز نموده سپس براي تكميل علوم ديني راهي منطقه نهري و باتاس در ترکیه شده و به زيارت مرقد شيخ طه شمزيني نائل شده است وي از مريدان حضرت مولانا خالد نقشبندي شهرزوري و همصحبت خلفاي حضرت سيد طه بوده است عزيمت شيخ به منطقه نهري باعث شده¬كه عدهاي از محققين وي را متولد جزيره بوتان، عفري و باتاس ذكر كردهاند.
استاد امين زكي بك ميگويد : احمد كور اهل شهر سابلاغ است و از شعراي بزرگ كردستان مكري است كه در سده نوزدهم ميلادي ميزيسته و در سال 1771 ميلادي(1150 ش ) به دنيا آمده است و اشعار زيبايش در ايران به چاپ رسيده است.(زکی بک ،1981 م )
احمد كور در يكي از اشعار خود اشاره به تاريخ زندگي خود ميكند و ميفرمايد :
« گهر كهس كا پرسياره، با ببي مهعلوم ئهو شوماره
چوه له هيجرهت يهك ههزاره دو سه دو شهست و بواج »
كلمه « بواج» به زبان ابجد به مفهوم 12 است و معلوم است كه اين شعر در سال 1272 هجري سروده شده است و مربوط به قرن سيزدهم هجري است. (خضری نرزیوه ایی ،1388،ص 866)
شيخ احمد كور، كور مادرزاد نبوده است بلكه در كودكي به علت چشم درد كور شده است. وي اگر چه از همت بينايي بيبهره بوده ، اما از هوش و استعداد بينظيري بهرهمند بوده است.شيخ احمد كور، 14 سالگي از شيوه سماك به شهر اشنويه رفته و آموزش علوم ديني را در محله كاظميان اين شهر آغاز كرده است و با حضور در حجرههاي علوم ديني، علوم متداول زمان را در محضر علماي بزرگ منطقه آغاز نموده است. شيخ احمد كور در شهر اشنويه در محله كاظميان در منزل ميرزا عبدالله عنايت غفوري پدربزرگ خليل كماليان ساكن شده است. شيخ احمد پس از چند سال تحصيل در حجره علوم ديني مسجد كاظميان و ديگر مساجد اشنويه، بعلت مرگ پدر مجبور به مراجعت به روستاي شيوهسماك شده وسرپرستي مادر، برادر و خواهرانش را عهدهدار شده است و در اين روستا كشاروزي را آغاز كرده است.در اين زمان سفر احمد كور به شهرهاي ديگر آغاز شده است.در يكي از اين سفرها به شهر مهاباد مسافرت نموده و با حضور در مسجد جامع اين شهر در جمع علماء و روحانيون اين شهر، تمامي سؤالات مذهبي و ديني حاضرين را به زبان نظم بيان ميدارد. (انیسی ،1381)
شيخ احمد كور پس از چند سال اقامت در روستاي شيوهسماك ازدواج كرده و صاحب دو فرزند پسر به نامهاي قادر و محمد و يك فرزند دختر به نام ليلا شده است. شیخ احمد در اواخر عمر خود به روستاي عمبار در منطقه بوكان مهاجرت نموده است . در آن زمان روستاي عمبار يكي از مراكز مهم تربيت علماي ديني بوده و احمد كور با علماء و طلاب ديني محشور بوده است و طلاب و روحانيون نيز علاقه وافري به شيخ احمد كور داشتهاند. در روزهاي سهشنبه و جمعه كه دروس علوم ديني تعطيل بوده طلاب همچون پروانه دور شمع شيخ احمد كور را گرفته و از اشعار زيباي شيخ بهرهمند شدهاند.كدخداي روستاي عمبار عاشق ليلا دختر زيباي احمد كور شده و ليلا را براي خود از شيخ خواستگاري مي كند. شيخ احمد كور ليلا را به عقد رسول موسي يكي از خويشاوندان خود درميآورد . اين كار شيخ باعث عصبانيت كدخدا و اختلاف و دشمني وي با شيخ ميشود. فرزندان شيخ به علت اختلافات كدخدا با پدرشان به شهر سليمانيه در كردستان عراق عزيمت ميكنند.(همان ،1381)
شيخ احمد كور در سال 1234 ها.ق به روستا بازگشته و در سن 85 سالگي در روستا عمبار ديده از جهان فروبسته و در قبرستان روستاي عمبار به خاك سپرده ميشود. اهالي اين روستا براي تجليل از مقام علمي اين شاعر عارف آرامگاهی¬براي شيخ ساختهاند و مرقد مباركش زيارتگاه عاشقان حق و حقيقت است. (افشار ،1344)
اين شاعر در سرودن اشعار به زبانهاي كردي، فارسي و عربي تبحري بينظير داشته و به مدد حافظه در اشعارش به¬آيات قرآني استناد كرده است وي حافظ قرآن بوده و در مدارس علوم ديني تدريس قرآن را انجام داده است.اشعار زيبا و دلنشيني داشته كه تنها قسمتي از اشعارش از دستبرد زمانه محفوظ مانده و به چاپ رسيده است. اهل جذبه و شور و حال بوده و سوره فاتحه را به زيبايي هرچه تمامتر به زبان كردي در قالب غزلي به شعر سروده است.شعربهاره (بهاريه)شاعركه¬اغلب خوانندگان كرد آنرا به آواز ميخوانند اعجابانگيز است و اينكه يك كور مادرزاد چگوهه توانسته است اين چنين بهار را توصيف كند. يكي از آثار ادبي شيخ منظومه ليلي و مجنون است كه پس از اينكه يك بار متن فارسي را برايش خواندهاند ضمن حفظ متن اصلي، اين داستان زيباي فارسي را به نظم كردي بازخواني كرده است كه متأسفانه نسخه آن ناياب است و تاكنون به چاپ نرسيده است.
در سال 1344 ها.ش چهل و يك غزل و قصيده و مناجات همراه با منظومه اول و آخر توسط مرحوم علامه قاضي خضري جمعآوري شده و در آبان ماه همان سال توسط ملاعبدالرحيم قوزلوي افشار در انتشارات سيديان مهاباد به چاپ رسيده است و در سال 1381 مجموعه كامل اشعار و زندگينامه اين شاعر گرانمايه با تلاش محقق ارجمند سيدنجمالدين انیسي به زيور طبع آراسته گسسته است.
تشابه اسمی شیخ احمد با یکی از شاعران کوردستان عراق
در روستاي عمر كوت كوي سنجق عراق روحاني نامدار به نام ملااحمد كور زندگي كرده كه شاعري بهرهمند و باقريحه بوده و دو فرزند با نامهاي نورمحمد و محمد نور داشته است كه اگر چه هر دو روحاني بودهاند اما در برخي از كتابها اشعار اين دو شاعر اشتباه شده است.(انیسی ،1381)
نمونهاي از اشعار اين شاعرفنا فی الرسول گرانمايه :
دلبهرا داييم دهنالم ئهز له سينهي پرله دهرد
جاري ناپرسي له حالم بوت دهكيشم ئاهي سهرد
بوت دهكيشم ههنده زهحمت، سهرزنيشت و لومه و ميحنهت
ياري ساحيب شهرت و نييهت، وهخته دل بوت بي بهگهرد
وهخته دل بوت بي به خاك رومهتت پر نور و پاكه
ههر لهجي دهردم دواكه، سهد برينت تازه كهرد
نمونه اي از شعر فارسي احمد كور كه مخمسي بر يكي از اشعار حافظ شيرازي
نظير تو در اين دنيا نيامد ، هم نميآيد
ز بهر عاشق محزون حبيبي چون تو كي آيد
ز نسل آدم و حوا كه چون تو نور جبيني زايد
ببوي نافهاي كافر صبا زان طره بگشايد
ز تاب جعد مشكينش چه خون افتاده در دلها...
مزار احمد کور اشنویی در روستای عمبار بوکان
احمد کور در اسناد
مختصری از زندگینامه عارف و شاعر فنا فی الرسول "احمد کور موکریانی" از کتاب "تاریخ گلدسته" مرحوم علامه قاضی خضری امام جمعه سابق اشنویه را ذکر می کنم.
شیخ احمد کور شاعر فنافی الرسول رحمه الله تعالی که عاشقی برجسته و فنافی الرسول شایسته و کلیه غزلیات و قصائد و مخمسات ایشان مگر یک قصیده که در مناجات به درگاه قاضی الحاجات میباشند همه با هم خطاب به حضرت رسول صَلی الله تَعالی علیه و سلم و در اوصاف و الطاف و طلب شفاعت از آن مبارک هستند. وی در تصوف از مریدان حضرت مولانا خالد کوردستانی است. شیخ احمد کور با وصف اینکه کور مادرزاد و از هر دو چشم نابینا بودند در اشعارش اقتباسات بسیاری از قرآن و حدیث و کلام عرفاء و ادباء و اشعار زیبای حافظ شیرازی درج شده است.شیخ احمد کور اصلاً از اهالی اشنویه و مسقط الرأسش ده شیوه سماق (شیوه سماک )که تقریباً دو سه کیلومتر از اشنویه فاصله دارد و در جانب شمال شرقی آن واقع گردیده ولی اخیراً به جانب موکریان منتقل و در ده انبار بین میاندوآب و بوکان متوطن شدهاند.شیخ احمد کور از ادباء اواسط قرن سیزدهم (ه .ق) و با علماء و مشایخ و ادباء آن عصر همصحبت میباشند. چنانکه خودش میگوید: در آخر یکی از مخمسهای جیمیه که در وصف حضرت رسول صَلی الله تَعالی علیه و سلم سرودهاند اشاره به عصر خود میکند و میگوید: چو له هجرت یک هزارودوصدوشصت بداج شیخ احمد کور غزلیات و قصائد و مناجات و مسمتات و مخمسات و متفرقات زیادی را سرودهاند و اول و آخر خلق عالم را نیز به طرز دلچسب و مؤثری به نظم درآورده ولی بیشتر اشعارش پراکنده و اکثر آنها از بین رفتهاند. فقط علامه قاضی خضری در ظرف مدت سه سال کوشش و جد و جهد و نامهپرانی از سینه گویندگان اکراد و ازگوشه ی کتابهای کهنه چهلویک غزل ، قصائد و مناجات را با منظومه اول و آخر بدست آورده و پس از تصحیح تمام آنها را در اختیار کتابفروشیسیدیان مهاباد نهاده و چاپ اولشان پخش گردید.
این قصیده شیخ احمد کور در مناجات به درگاه قاضی الحاجات ذیلاً محض نمونه نوشته میشود:
سبحان غلام الغیوب ذاتت لـه شب هی کـس نیه
هیچ کس و کو تو بیعیوب بیعلت و اقدس نیه
هیچکس و کو تو بیبدل قیوم و دانا و لم یـزل بـی
سهود و نسیانوخلل بیفکر و بـیوسوس نیه
بیفکروبیوهم و بیخیال فرد و قدیم و لایزال
بـو عالمیـان بـیالمـال غیـر تـو فـریـاد رس نیه
فریادرسی بوخاصوعام روشن دکی لیلی ظلام
چی بـوت نه سوتـی صبحوشام پـروانهوقـفـس نیه
پروانهوشتندرعذاب قه فه سصفتدلچونرباب
چی ترک نکابوت خوردوخوابویغیراگربـسنیه
منابع
افشار عبدالرحیم .(1343).دیوانی ئه حمدی کور ، پاکستان :سفارش سیدیان مهاباد .
انیسی ، سید نجم الدین .(1381 ).دیوانی ئه حمدی کور . سقز : انتشارات محمدی
خضری نرزیوه ای ، قاضی محمد .(1388).دانشمندان جهان اسلام . ارومیه : حسینی .
صمدی سید محمد. (1383).تاریخ مهاباد ، مهاباد :انتشارات رهرو.
سجادی ، علاءالدین (1981). میژوی ئه ده بی کوردی ، بغداد :