تاریخ: ۱۳۹۸/۳/۸
آیا معلولیت در جامعه ما تولید می‌شود؟
یادگار مجیدی
معلولیت نوعی هستی و نوعی زندگی برساخته و غیر ذاتی است که نوع ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن را تولید، و به وضعیت رنج آوری تبدیل کرده است. به عبارتی معلولیت را تولید کرده اند نه اینکه وجود داشته باشد زیرا هر معلولی علتی دارد.
معلولیت نوعی تفاوت است در جسم و یا ذهن که نیازمند نوعی امکانات خاص و مناسب است اما ایجاد این امکانات خاص، به منزله نوعی امتیاز دادن به این اقلیت نیست بلکه نوعی فرصت است تا همانند افراد فاقد معلولیت حق حضور و بهره‌مندی از کلیه فرصت‌ها جهت پیشرفت را داشته باشند.
به عنوان مثال: در جامعه ما قوانین، استخدام، آموزش و پرورش، خیابان‌ها و اماکن عمومی را به گونه‌ای شکل داده اند که گویی همه انسان‌ها از نظر جسمی و ذهنی یکسان هستند و این یعنی غافل شدن از تفاوت‌های جسمی و نقض حقوق بزرگترین اقلیت این استان و یعنی پرورش ایدئولوژی سالم‌سالاری که وجود این ایدئولوژی باعث خواهد گردید که معلولیت پدیدار و جامعه تصور خواهد کرد که این اقلیت مصرف کننده و نامولد هستند.
  پس معلولیت از آن محدودیت‌هایی است که اجتماع، سیاست و فرهنگ در پیدایش آن سهیم‌اند و روز جهانی افراد دارای معلولیت فرصتی است تا به واسطه آن سهم مسئولان را در پیدایش آن بازشناسیم. گاه جامعه با سهل‌انگاری و شیوه‌های نادرست زیستن و گاه مسئولین در این استان با بی‌تدبیری و مسئولیت‌گریزی در تولید و تشدید معلولیت‌ها سهیم اند.
برخورد جامعه با افراد دارای معلولیت تابع مفاهیمی است که در لوای فرهنگ و سیاست شکل می‌گیرد. یعنی، روساخت متاثر از زیر ساخت حاکم بر جامعه است.
این اقلیت بزرگ که پانزده درصد از کل جامعه را تشکیل می‌دهند، به عنوان یک اقلیت فرودست و تضعیف شده در جامعه در ستیز با ایدئولوژی سالم محوری(عدم رعایت تفاوت جسمی در رابطه با کلیه امکانات) دست به گریبانند و نیازمند رهایی از آن. 
معلولیت ورطه مناقشه اجتماعی است. همانگونه که تحت نظام رنگ و خون محوری، ستیز نژادی شکل گرفت، و در سایه مرد سالاری، ستیز جنسیتی پدید آمد، افراد دارای معلولیت نیز در ستیز با سالم محوری و عدم درک تفاوت‌های جسمی هستند.
افراد دارای معلولیت در استان کوردستان منتظر اجراء قوانین هستند هر چند که این قوانین دارای نقص‌هایی میباشد اما نباید فراموش کرد که هستی اجتماعی انسان‌ها در سایه همین قوانین و نحوه اجراء انها است که شکل خواهد گرفت و قوانین می‌تواند یک مهار کننده باشد زیرا دیگر مسئولان نخواهند توانست که به صورتی سلیقه‌ای و با حسی ترحم آمیز نسبت به حقوق شهروندی این اقلیت برخورد و یا قوانین را طبق امیال و آرزوهای شخصی خود اجراء کنند