مدیریت شهری و شهرسازی و عمران در چهارچوب خود دارای معانی وسیعی هستند کە از میان آنها میتوان بە وجود متغیرهایی اشارە کرد کە موجبات حفظ آرایش فضایی_ زمانی عناصر شهری را فراهم میآورند. بنابراین اگر در لایەهای علم مدیریت شهری دقت و تامل کنیم بە این نتیجە میرسیم کە اگرچە در مدیریت شهری در نهایت با تعریفی از شکل شناسی شهری روبرو خواهیم شد، اما باید بە این نکتە نیز توجە داشت کە شکل شناسی شهری تنها بە کالبد و تماتیک شهر بە عنوان یک مکان یا فضا محدود نمیشود. بلکە تاکید و اشارە عمدە آن بە رابطە و ادراک و فعالیتهایی است کە در یک شهر با هم ترکیب میشوند و خود را بە شکل شهر نشان میدهند. بنابراین شکل شهر ابزاری است کە افراد و جوامع و بە خصوص شهروندان میتوانند بە کمک آن خواستەها و اعمال خود را در زمینەهای تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بە اشتراک بگذارند. این شیوە نگرش با تمام ابعاد وسیع آن، میتواند نقطە عطف مهمی باشد برای مبانی نظری و عملی مدیریت شهری یک شهر کە شهرداری مهاباد نیز در صورت توجە بە این مبانی میتواند در راستای اهداف بلند مدت خود بە آن نائل شود. اما با کمی تامل و تعمق و یک حساب سرانگشتی سادە در مورد شهرداری مهاباد، میتوان بە این نتیجە رسید کە این نهاد غیر انتفاعی با مشکلاتی روبروست کە در صورت تداوم تنە بە تنە بحران خواهد زد و این نهاد و همچنین شهر را دچار مشکلاتی خواهد کرد کە رفعشان اگر محال نباشد بدون شک سخت و دشوار خواهد بود.
فارغ از اینکە شرایط بە وجود آمدە را نتیجە ضعف کدام دورە از دورەهای شورا و شهرداری بدانیم، حل مشکلات متعدد اقتصادی و فرهنگی شهر، بە شدت طالب ارادە عمومی است. اما اینکە هدف از ارادە عمومی چیست و چە مکانیزمهایی دارد، باید بە متخصصین امر مراجعە کرد.
برکسی پوشیدە نیست کە شیوەهای متعدد برنامەریزی کە نە تنها در شهرداریغها کە در همە ارگانهای دولتی و غیر دولتی انجام میشود تابعی است از تحولاتی کە درک ما از مسالە توسعە و پیشرفت نمایان میسازد. اما در اینکە شکل و شمایل برنامەریزی در کشور و بخصوص نهادهای غیرانتفاعی کە در یکی دو دهە اخیر انجام گرفتە بە نحوی از انحا تابعی است از تغییراتی کە در سطح جهان ملموس و قابل تجربە و ارائە بودەاند نیز شکی نیست.
علت اینکە در چهارچوب شهرداری مهاباد باید بە مسالە درک تحولات جهانی اشارە کرد این است کە حداقل در چند دورە اخیر شهرداری و شورای شهر مهاباد، ظاهرن یک توافق در مورد توسعە صورت گرفتە کە اگر چە نتوانست آنچنان کە باید و شاید خود را بە رخ افکار عمومی بکشد، اما کم و بیش نیز توانست تاثیر خود را بر تعاریف ما از شهرسازی و عمران شهری نمایان سازد و شاید در زمینەهایی بخشی از دستاوردهای علوم شهری نیز محسوب شوند.
نقطە عطفی کە ما بە عنوان شهروند در شهری مانند مهاباد در این سالها با آن روبرو بودەایم این است کە با وجود ناقص بودن اطلاعات مسئولین امر، رسیدن بە درجەای از بلوغ فکری و شعور و درک شهروندی است کە کما بیش در بستر رسانەها و فضای مجازی خود را نشان دادە است. اما مشکلی کە در این مورد نیز وجود دارد نبود تقارن توزیع فاکتورهای مدیریتی است کە بە علت عدم روحیە انتقادپذیری، نبود مشارکت همگانی و غیرە گاهن مسالەای را تحت عنوان فرصت طلبی و فساد و ضعف مدیریت موضوعیت بخشیدە است.
اینکە مسالە توسعه شهری در جهان دارای اهمیت منحصر بە فرد خود است ناشی از همین موضوع است. اما با توجە بە فاکتورها و شاخصهای جهانی، ظاهرن نکتە تکان دهندە در مورد شهرداری مهاباد این است کە بە نظر میرسد بیش از 80 درصد خطاهای سیاستی و مدیریتی رخ دادە در عدم تعریف درست از شهرداری و حقوق شهروندی است کە از ابتدای امر دامنگیر این نهاد شدە است و در تمامی ادوار مدیریتی و عمرانی نیز شاهد تکرار آن بودەایم.
نکتەای کە انکار آن بە هیچ وجە قابل توجیە و دفاع نیست و در تمام این سالها بە عنوان یک معظل نە تنها در بستر عمومی و فضای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور کە در شهر مهاباد نیز خودنمایی کردە است وجود یک اقتصاد سیاسی رانتی است کە نە تنها برنامەریزی توسعە شهری را کە همە ارکان و اساس نهادهای انتفاعی و غیر انتفاعی را نیز دچار لرزش و لغزش کردە است و صد البتە شهر را با مشکلات عدیدە اقتصادی و فرهنگی مواجە کردە است.
نفس اعتنا و اهتمام بە مسالە رانت و فساد باندی و گروهی و فردی در نهادهایی کە اگر چە از بودجە عمومی و درآمدهای دولتی نیز سهمی ندارند، ضروری و دارای اهمیت خاص خود است. کما اینکە در حال حاضر نیز عدم مدیریت اقتصادی و نبود سیاستگزاریهای لازم این نهادهای غیرانتفاعی را متهم بە چنین تهدیدهایی کردە است.
این در حالی است کە در چنین شرایطی گذر از کوتە نظریهای نظام وار و البتە تودەای وقتی موضوعیت پیدا می کند کە فاکتورهای تمدن سازی و شهرسازی و عمران را ارتقا ببخشیم و از اکنون زدگی و کوتە نگری در مورد موضوعات مهمی چون شهرسازی و تمدن گستری دور شویم.
در اینکە در این دوران کە بە دوران انفجار اطلاعات نیز موسوم است، بلوغ نسبتن زیادی در جامعە ما مشاهدە میشود شکی نیست، اما عدم نگرانی و برنامەریزی برای آیندە شهر و شهروند با وجود چنین بلوغی را بدون شک باید با دیدە شک نگریست.
اینکە هنوز در برابر شاخصها و روندهای طبیعی جهانی در معرض غافلگیریهای اساسی هستیم کە بیشتر ناشی از خلاهای عمیق معرفتی و نهادی است و دامن دو طرف ماجرا (نهادها و مردم) را گرفتە است، نشان از بی توجهی بە این امر خطیر دارد.
چیزی کە در این میان مهم بە نظر میرسد و برای حیات شهر مهاباد در دراز مدت ضروری بە نظر میرسد این است کە از برنامەریزیهای مناسکی و مناسبتی و تقلیل گرایانە کە حدود دو دهە است ادارە نهادهای انتفاعی و غیرانتفاعی و دولتی و خصوصی را با مشکل جدی مواجە کردە است و آن را بە سوی رهاسازی همەچیز سوق دادە اجتناب شود و همزمان بە سطوحی از اندیشەورزی در مورد توسعە و برنامەریزی رسید کە شدیدترین بحرانهای نظام وار نیز برچیدە شوند.
چیزی کە در شرایط کنونی برای بازگشت حیات مجدد بە شهرداری و شهر مهاباد لازم و ضروری است این است کە حتی نعش برنامەریزی دراز مدت در این نهاد بە مراتب بهتر از عدم وجود آن است.
بنابراین شهردار مهاباد در آیندە هر کس کە باشد باید اصل برنامەریزی و استراتژیهای شهرسازی و عمرانی را بە رسمیت بشناسد و جدی بگیرد. از طرفی نیز باید روی مسالە مشارکت نیز کار شود زیرا عدم وجود آن در ادارە شهر، بسیار مبتذل و بدون سودمندی خواهد بود. زیرا در صورت ریشە دواندن این ابتذال با ابعاد بی سابقە تسخیرشدگی ساختار قدرت و اقتصاد شهری روبرو خواهیم شد کە گروههای غیر مولد و عقیم فکر سردمدار آن خواهند بود و تاریخ کوتاە شورا و شهرداری و شهرسازی مشارکتی نیز بە نوعی دچار تکرار و توالی خواهد شد کە راە را بر هرگونە ابتکار مدیریتی و شهرسازی و عمران خواهد بست.