نزدیک به نیم قرن از مطرح شدن دهکده جهانی توسط مارشال مک لوهان به عنوان یک پارادایم در جهان میگذرد. از دهه 70 به بعد با ورود و فراگیر شدن اینترنت در کشور دانشجویان و نخبگان با این مفهوم دهکده جهانی و جهان رسانه ای آشنا شدند. متفکران زیادی با رویکردهای متفاوت عصر و دهه های آینده را پیش بینی کرده اند، از تفکرات مانوئل کاستلز که با تحلیل بین رشته ای ( جامعه شناسی، فضای مجازی و ...) به تحلیل جهان رسانهای پرداخته تا نظریات آلوین تافلر در خصوص عصرها و انقلابها، نظریات جدید و قدیمی دیوید هاروی نیز به عنوان یک جامعه شناس شهری همگی بر قدرت فضای مجازی و عصر ارتباطات تأکید کرده و به تحلیل آن پرداخته اند.
برکناری وزیرخارجه کشور شماره 1 جهان از نظر توسعه یافتگی و قدرت یکی از بارزترین نشانه های غالب شدن این فضا بر جامعه است و در رده های پایینتر می توان به اعلام مواضع کشورهای پرقدرت جهان به مسائل سیاسی اشاره کرد. امروزه خبررسانی و بخش روزنامه نگاری اگرچه بسیار اصولی تر و دقیقتر از فضای مجازی است اما در درجه دوم انتشار اطلاعات قرار گرفته است. تأثیر تلاش خبرنگاران بر تصویب قوانین و
رویدادهای بر کسی پوشیده نیست، اگرچه برخوردهای سلیقهای و گاها تند مقامات با
برخی خبرنگاران بازتاب گستردهای در فضای رسانهای و اجتماعی کشور داشته است، اما همگان
بر اهمیت کار خبر رسانی و تکریم خبرنگاران و فعالین رسانهای اتفاق نظر دارند. علیرغم
برخی محدودیتها تجربیات برخی خبرنگاران در استانها و شهرهای همجوار درخصوص
تکریم مقام خبرنگار و رسانه شامل کیفیت تعاملات، سرویس ایاب و ذهاب برای حضور در جلسات و تجلیل از
تلاش بدون چشم داشت آنها را هم نباید نادیده گرفت. مقایسه برکناری وزیر کشور شماره 1 جهان و تکریم خبرنگاران در شهرهای همجوار با قهر و دهن کجی برخیها با رسانه و جلوگیری نوبتی از خبرنگارانی که بیشتر نقش انتقال دهنده اطلاعات و روشنگری را در جلسات اداری شهر مهاباد برعهده دارند، نه تنها نشان از دههها عقب افتادگی از جهان است بلکه این رویکرد حاصل تفکرات با بینش کوتاه و زنگ زده است.
نزدیک به 4 دهه از مطرح شدن فضای مجازی توسط ویلیام گیبسون میگذرد اما روند وارد شدن به این فضا و بهره برداری از آن به نفع تفکرات نظام سیاسی و جامعه خویش بسیار متفاوت است. شناخت مفهوم قدرت مجازی و مؤلفههای آن از اهمیت به سزایی برخوردار است و در عصر حاضر مدیریت تنها به کارهای اداری شامل، تدوین، امضا و اجرای مصوبات با چاشنی جلسات اداری و اضافه کاری محدود نمیشود، بلکه در تعاریف جدید برای مدیریت، میزان موفقیت در همگرایی و مشارکت شهروندان در برنامه های مختلف یکی از فاکتورهای اولیه و اصلی ارزشیابی محسوب میشود.
موضوع اصلی در این یادداشت کوتاه تحلیل روابط و بهرهبرداری مدیران و ادارات از فضای مجازی است اما بدلیل آنکه سطح روابط یک مرحله قبل از آن قرار دارد لازم است ابتدا به تحلیل روابط ادارات و مدیران با رسانهها پرداخته شود و بعد از آن به تحلیل موضوع اصلی پرداخته شود که این موضوع نیز خود جای بسی تأسف و تأمل دارد.
دستور دعوتهای گزینشی از خبرنگاران و خبرگزاریهای سطح شهرستان و برچسپ زدن خودی و غیر خودی به رسانه هایی که همگی از یک نهاد و وزارت با طی مراحل قانونی و چهارچوب مشخص مجوز گرفتهاند تنها از سوی مدیران و روسای اداراتی صادر میشود که با تعاریف جدید مدیریتی نه تنها آشنایی ندارند بلکه با تفکرات زنگ زده مدیریتی ناکارآمد میخواهد تنها عملکرد خود را به مقامات بالا دستی بصورت روتین ارائه دهند و در عین حال به عنوان تافتهای جدا بافته از اجتماع و شهروندان در جزیرهای امن حقوق دریافت کنند.
چندی پیش جلوگیری از ورود برخی رسانه های شهرستان به جلسات مربوط به امور آب علیرغم دعوت رسمی صورت گرفت که توجیه آن بصورت غیر مستقیم کنترل فضای رسانهای، مجازی اعلام شد اما چند ماه بعد در دقایق اولیه بامداد برای تکذیب یک شایعه مدیریت این اداره همراه با دیگر مسئولان دست به دامان نه تنها رسانه ها بلکه گروهها و کانالهای فضای مجازی شدند این موضوع در خصوص شورای شهر و شهرداری مهاباد نیز صدق میکند به نحوی که زمانیکه کشتی به گل نشسته شهرداری و عملکرد ناشفاف شورای شهر آماج حملات رسانه ای قرار گرفته بود با آغوشی باز پذیرای رسانهها و حتی افراد فعال در فضای مجازی در جلسات بودند تا با ارائه واقعی اطلاعات و روشنگریها خود و کارنامه خود را نجات دهند و حال با آرام شدن اوضاع، متکبرانه و درعین حال ناسپاس از ورود خبرنگاران دعوت شده در جلسه جلوگیری میکنند و یا اقدام به دعوت گزینشی از رسانه های خودی و غیر خودی میکنند، رویکردی که به اصطلاح خودشان تنبیه و ارشاد رسانه و فضای مجازی نام گرفته است. "تجربیات سالهای گذشته" اصطلاح بسیار اغراق آمیزی برای بیان این مطلب است ولی می توان گفت تجربیات هفتههای گذشته در مهاباد نشان داده همواره مدیران و روسای ادارات هستند که نیازمند قدرت رسانه برای تنویر و شفافیت عملکرد برای جامعه میباشند وگرنه در عصر کنونی و در جهان فضای مجازی اطلاعات و اخبار به اندازه ای فراوان است که میتوان خبرهای شهرداری، شورای شهر و سایر ادارات به سوزنی در در یک کاهدان شبیه کرد.
با مراجعه به خبرهای قرار گرفته در خبرگزاریهای شهرستان مهاباد و صفحات آنها در فضای مجازی و برخی گروهها و کانالهایی که توسط نخبگان اداره میشوند می توان به وضوح دید که بیشتر مسائل حول محور نقد شهرداری، شورا و روسای ادارت، مشکلات عمرانی و انتقاد از ناهمگونی بصری و برخی ناکارآمدیها قرار دارد که جزو وظایف هر مدیری تعریف شده است و اگر برخوردی در تعاملات وجود دارد با استفاده از فرصت بزرگ تعامل مستقیم با مردم در فضای مجازی به راحتی رفع میشود. در واقع مسائل مطرح شده در این فضای رسانهای و مجازی برخاسته از تفکرات و نظرات شهروندان است و هراس مسئولان از این فضا را به نوعی به هراس از جامعه میتوان تعبیر کرد.
انتقادات مطرح شده از سوی رسانههایی که در شهر مستقر هستند برخاسته از مسائل و مشکلات روزمرهای است که در بین شهروندان مطرح میگردد و اطلاعات جمعآوری شده نیز از درون همین جامعه آماری گردآوری میشود، لذا مدیران و مسئولان با تعامل با رسانه ها میتوانند بصورت ناخودآگاه بر ذهنیت شهروندان تأثیر بگذارند و دشمنی با رسانههای سطح شهرستان دشمنی غیر مستقیم با بخشی از شهروندان همین شهر است.
شورای شهر مهاباد و برخی ادارات دیگر شهرستان با دعوت گزینشی از رسانه ها فرصت دیده شدن و انتقال عملکرد خود را به بطن جامعه از دست میدهند وگرنه در جلسات رسمی شهرستانی که جزو شهرهای میانه اندام محسوب میشود اطلاعات بسیار محرمانه و خاصی رد و بدل نمیشود که از افشاگری رسانهای مانند آنچه که در برخی جهان شهرها( شهرهایی که اقتصاد و سایت و فرهنگ جهان را مدیریت میکنند) واهمه داشته باشند. تخصص و گزینش خبرنگاران نیز توسط چهارچوبها و آیتم های تخصصی صورت میگیرد و عدم آگاهی از قوانین کشور و قانون مطبوعات هزینه ای بسیار سنگین برای هر خبرگزاری خواهد داشت، لذا خبرگزاریهای هر منطقه نیز این حساسیتها را درک کرده اند. تلاش بی وقفه و انتظار چندین ساله برای گرفتن مجوز یک رسانه و هزینه های سنگین آن قطعا صرف بازیگوشی و تخریب یک شخصیت نمی شود و اگر هم صورت بگیرد قطعا سودی معنوی و مادی چشمگیری نخواهد داشت. از سویی دیگر قضاوت و نگاه مردم به رسانه ها نیز بصورت مستقیم بر ارزش و اعتبار آن تأثیر میگذارد و نادیده گرفتن آن نیز امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
تعامل با رسانه ها و فضای مجازی توسط مدیریتی که با رای مستقیم شهروندان انتخاب می شوند قابل مقایسه با اداراتی نیست که توسط مدیریت کل بر اساس توانمندی های مدیریتی انتخاب میشود. جلوگیری از ورود شهروندان برای جلسات مصداق عینی پشت کردن به آرایی است که کسب شده و در افکار عمومی شهروندان این باور را شکل میدهد که فریب خورده اند و عده ای با حیله و نیرنگ آنها را وارد انتخابات کرده اند تا رای کسب کنند و با رسیدن به اهداف خود دیگر نیازی به حمایت شهروندان نمی بینند.
این امر نه تنها نقض حقوق شهروندانی است که در مسائل فرهنگی و سیاسی احساس مسئولیت میکنند بلکه تأثیر مخربی بر برنامههای کلان کشور در خصوص مشارکت مردم خواهد گذاشت.
مدیران و روسای ادارات شهرستان مهاباد تا زمانیکه نتوانند فضای رسانه ای شهر را قبول کنند و تعامل و سازگاری کاملی با آن نداشته باشند از فواید بسیار بالای فضای مجازی برای تزریق اطلاعات صحیح بجای اطلاعات غلط با اهداف خاص بی بهره میمانند. عدم تعامل مثبت و سازنده با رسانههای الکترونیک و فعال در شبکههای اجتماعی به عنوان سردمداران فضای مجازی در عصر حاضر نه تنها به منزوی شدن مدیران و روسای دستگاههای دولتی به عنوان نمایندگان دولت در شهر منجر میشود بلکه شکافی عمیق در روابط مردم با دولت و سیستم را به وجود خواهد آورد که شاید میلیاردها دلار برای ترمیم آن نیاز باشد.
درحالیکه در بسیاری از شهرها و کشورهای جهان میلیاردها دلار برای ترغیب شهروندان به احساس مسئولیت بصورت ویژه هزینه میشود برخیها در مهاباد از احساس مسئولیت برخی رسانهها و شهروندان در قبال مسائل شهری هراسان هستند.
در شهر مهاباد با دو تفکر در فضای مجازی روبرو هستیم، تفکری که می خواهد با استفاده از فضای مجازی در رقابت سیاسی انتخابات نمایندگی پیروز میدان شود و دیگری با فرار از این فضا و رسانه ها می خواهد دمی بیاساید و از بار مسئولیت شانه خالی کند هرچند که تمامی آنها نیز قبل از ورود به کسوت فعلی با فعالیت شبانه روزی و عضویت در شبکهها مختلف اجتماعی و عضو گیری اجباری از شهروندان با طرح شعارهایی همچون اتاق شیشهای جلسات، افشاگری و ... خود را پیروز میدان کردند و حال با ناسپاسی آنرا پس میزنند، گویی که سر عناد با آن دارند.
مسئولان شهرستان مهاباد نیز نباید تنها در جشنهای ملی و مواقع بحرانی ارتباط و تعاملی کامل با رسانهها و فضای مجازی داشته باشند بلکه میتوانند در تعامل و مراوده کامل با این دو عامل، زمینه را برای مشارکت بیشتر مردم در برنامه ها و مدیریت فراهم کنند تا اگر در بحران مدیریتی قرار داشتند شهروندان نیز درک واقعی تری از وضعیت داشته باشند و آنها را حمایت کنند.
رفتارهای پوپولیستی و سو استفاده از فضای مجازی به امری عادی در انتخابات شورای شهر و نمایندگی در مجلس تبدیل شده که نیازمند تلاش بیشتر رسانهها و فعالان در فضای مجازی است. رسالت آگاهی بخشی و روشنگری که به عنوان اصول اولیه کار خبرنگاری و رسانه ای محسوب میشود در فضای مجازی بخصوص گردانندگان صفحات و کانالها در شبکه های اجتماعی نیز باید بازتاب یابد تا راه را برای سوء استفاده بست چراکه منفعت عمومی و جمعی شهروندان بر دستیابی یک فرد به مقام و یا تداوم ناکارآمدی مدیریتی ارجحیت دارد.
فضای مجازی زمینهای را فراهم کرده که از سویی به کسب درآمد و اشتغالزایی( تجارت) و از سویی به رسانه گرایی منجر شده همانند بسیاری از انقلابهای دیگر تنها سردمداران و پیشگامان این تفکر میتوانند از آن بهره ببرند و مقابله با آن نه تنها به ضرر بلکه به نابودی خود را هم درپی دارد.
اگرچه تاکنون متخصصین و نظریه پردازان رسانه بر این باور هستند که رسانههای جهان همگی دارای سوگیریهای مشخصی هستند و کاملا بی طرف نمی باشند و یا اگر بی طرف باشند زیاد دوام نخواهند آورد، اما اشتغالزایی از طریق ظرفیت درآمدی صفحات مجازی رسانه ها و سایتهای الکترونیکی تعریفی جدید از رسانهها را ارائه داده است. شاید وقت ان فررا رسیده که تحولی عمیق در فضای رسانهای صورت گیرد و رسانههایی با متکی بر درآمد خود از فضای مجازی بدون چشم داشتن به اعتبارات دولتی و شخصی به رسالت خبررسانی و انتقال اطلاعات بپردازند.