نابرابری وضعیتی است چند بعدی که محصول عدم دسترسی عادلانه گروههای اجتماعی به منابع مختلف اجتماعی ، اقتصادی ، آموزشی ، بهداشتی و فرهنگی است . در کشورهای جهان سوم با نگاهی گذرا بر چگونگی توزیع جغرافیایی امکانات ، به روشنی میتواند دوگانه مرکزهای برخوردار [نە توسعه یافته ] و پیرامونهای نابرخوردار را تشخیص داد . در کشور ما هم دسترسی نابرابر به منابع و امکانات به آسانی قابل لمس است . با توجه به حجم کارخانهها ، کارگاهها ، بیمارستانها ، مراکز رفاهی و ... در شهرهای مرکز و مقایسه آن با شهرهای پیرامون میتوان این نابرابری را مشاهده کرد ، نابرابری در جامعه مسئلهای است که میتواند بنابر شاخصهایی مانند : میزان توانایی استفاده از دانش و فناوری ، سطح تخصص و توانایی افراد ایجاد شود نه از طریق برنامهریزی نادرست در امکان برخورداری از منابع ، اما نابرابری اجتماعی در ایران به گونهای است که شهرهای پیرامون از شرایط مساوی و برابر با شهرهای مرکز جهت دستیابی به منابع برخوردار نیستند . در چنین شرایطی عوامل اکتسابی و تلاشهای فردی برای رسیدن به تحرک اجتماعی کمک چندانی نخواهد کرد ، چراکه افراد در شهرهای پیرامون صرفا به دلیل اینکه در یک موقعیت جغرافیایی خاص متولد شدهاند ، از دسترسی به منابع و امکانات عاجزند. شرایط موجود بیانگر نوعی طرد اجتماعی شهرهای پیرامون است، طرد اجتماعی به این معنا که افراد و گروهها از داشتن فرصتهایی که پیشروی اکثریت جمعیت است محروم هستند، توزیع ناعادلانه امکانات تولید و منابع ایجاد اشتغال، خواسته یا ناخواسته میتواند نوعی طرد اجتماعی باشد . طرد در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، زمینه داشتن فرصتهای برابر را ناممکن میکند .همین توزیع ناعادلانه امکانات تولید و منابع رشد زمینه تبدیل شدن طرد اقتصادی و اجتماعی بی نتیجهبودن الزامات توسعهپایدار در سطح ملی را ایجاد میکند.
بنابر مواردی که به صورت خلاصه ذکر شد، باید مسئله فقر در شهرهای پیرامون را نتیجه فرایندی از سیاستگذاری عمومی دانست و همین مسئله است که فقر را به مواردی فرافردی بدل کرده، چراکه فرد برای رهایی از فقر باید به شرایط مناسب دسترسی داشته باشد و شرایط مناسب از طریق توزیع منابع و امکانات قابل دسترسی است. در چنین شرایطی افراد برای رهایی از فقر اقداماتی را انجام خواهند داد و دور از انتظار نیست که شهروندان شهرهای پیرامونی نمیتوانند از ابزارها و روشهای مشروع به سطوح استاندارد منزلت و معرفت اجتماعی و اقتصادی که در سطح کلان ترویج میشود دستیابند و در این شرایط مجراهای مشروع ایجاد تغییر، جای خود را به مجراهای غیرمشروع و غیرقانونی میدهد، پدیده قاچاق و کولبری ازجمله مجراهای غیرقانونی رسیدن به ثروت است که به دلیل عدم توزیع عادلانه منابع و امکانات در سطح ملی از سوی شهروندان پیراموننشین مورد استفاده قرار میگیرد. برخوردار نبودن از امکانات تولید و عدم دستیابی شغل مناسب با وجود داشتن مهارت و دانش فردی از سوی ساکنان شهرهای پیرامون از آسیبهای عمده اینشهرهاست. با تمرکز بر شهرهای مرزی باید اذعان کرد فقدان منابع تولید و زمینههای شغلی، شهروندان را ترغیب کرده که به قاچاق و کولبری متوسل شوند، در چنین شرایطی مناسبترین راهحل ایجاد اشتغال و توزیع منابع و امکانات در شهرهای پیرامونی است تا مجاری غیرقانونی و غیرمشروع کسب درآمد بدون تبعات و هزینههای اجتماعی و اقتصادی بسته شود .
منبع: شرق