تاریخ: ۱۳۹۷/۱۰/۱
تحلیل انتقادی گفتمان رسانه ی کوردی / با نگاهی به رسانه های خبری مجازی
جلال پورحسن


آنچه در مورد متون رسانه اهمیت دارد، استفاده از کاربرد زبان در بافت های مشخص زبانیست، کاربرد زبان برای رسانه با توجه به ارزش های ارتباطی که در زندگی مردم کسب می کند، راه ها و شیوه هایی را دنبال می کند تا از طریق برساختهای اجتماعی و ساده سازی در شکل تعاملی بیان، جایگاهی برای خود بنیاد نهد. گو اینکه به عنوان بازگو کننده حقیقت عمل می نماید. بازنمایی رسانه از رویدادها با توجه به برداشت تولیدکنندگان خبر و گزارشات به شیوه ای القا می گردد که عامه پسند به نظر برسد. از آنجا که این شیوه های بازنمایی ریشه در بینش آن رسانه دارد، طرق تهیه خبر و همچنین آموزش گزارشگران طبق همان مولفه ها انجام می پذیرد که ساختار ایدئولوژی حاکم بر آن رسانه آنرا توصیف و تبین نموده و دستیابی به آن ساختارهای ایدئولوژیکی در بافت زبان نهادینه می گردد. این وظیفه تحلیلگر گفتمان است تا با کنار گذاشتن عادی سازی و طبیعی شدگی و شکافت لایه های زبانی به آن ایدئولوژی دسترسی پیدا کند. این کار از سه طریق توصیف گزارهای زبانی، تفسیر متون خبری و رسانه ای در بافت اجتماعی و بافت موقعیتی و همچنین تبین آن از نحوه حضور در مبارزات اجتماعی شکل می گیرد.

دیدگاه انتقادی به مقوله فرهنگ آنرا محلی می بیند که در آن بر سر قدرت نزاع و دارای گوشه و کنارهای زیادیست که در هر کدام گروه های متفاوتی حاکم اند(کلانتری؛ 17:1392) بخشی از بازنمایی این نزاع اجتماعی در تهیه خبر یا گفتمان مسلط بر آن رسانه امکانپذیر است و جالب اینکه رسانه ها دائم در فکر دستیابی به نوعی از قدرت هژمونیک هستند، تا توانایی خود را در متقاعد کردن دیگران در جامعه به منظور ایجاد این باور که طرز فکر درست و شایسته همان است که در جهت منافع آنها است، یعنی سهم نابرابر آنها را از منابع موجود در بخش خاصی از جامعه حفظ می کند(همان) پس قدرت هژمونیک این امکان را فراهم ساخته تا رسانه ای چون بی بی سی طی چندین دهه فعالیت توانسته شکل متحدی از افراد به هر بریتانیایی بدهد و آنها را در گفتمان متحد و شکل داده شده توسط آن رسانه به "ما" و "شما" دسته بندی نماید.

اما شکل های بسیار زیادی از تولید و استفاده از این قدرت هژمونیک وجود دارد، هژمونی راجع به معنی است، راجع به ستیز بر سر اینکه روش چه کسی برای فهم جهان در حوزه ای از زندگی اجتماعی مسلط است، بنابراین زبان در رسانه نقش و جایگاهی ممتاز می یابد که در اصل ستیز متن برای معنی معادل ستیز جامعه برای قدرت است(همان؛23) هر رسانه از طریق تولید متن خود در جامعه در ستیز و مبارزه اجتماعی شرکت می کند، این شیوه شرکت در منازعات اجتماعی از پایگاه ایدئولوژیکی آن رسانه نشات می گیرد. پس ساختار هر متن رسانه ای و نحوه چینش واژگان از سرتیتربندی و بلاغت استفاده شده به نوعی پیکره ایدئولوژیکی را در نهان خود پوشش می دهد، دستیابی به ایدئولوژی حاکم بر آن متن اساسا کاری دشورا است چون ایدئولوژی با به خدمت گیری ساده سازی زبانی و همچنین باورپذیری و طبیعی شدگی سعی بر نوعی القاء حقیقت گونه گی دارد. اما تحلیلگر با استفاده از ابزارهای کالبد شکافی نوشته و جرح و تعدیل معانی به کار رفته نقش گفتمان کاوی را بر عهده می گیرد که از ساز و کار کاربرد زبان در بافت های مختلف زبانی در آن رسانه ها آگاهی کامل دارد.

الف: خبر چیست؟

خبر آنگونه که روزنامه نگاران اغلب ادعا می کنند همچون آینه صرفا انعکاسی از جهان نیست(همان؛33) بلکه خبر دستاوردی ریتوریکی(بلاغی) از انتخاب واژگان است، خبر تصویری از واقعیت نمی سازد. بلکه خبر در گستره اجتماعی با استفاده از ارزش واژگان نوعی دستاورد بلاغی را به کار می گیرد که تعیین می کند یک متن خبری چگونه آغاز شود، چگونه از بافت های روایتی استفاده کند تا با انضمامی سازی و همچنین همراهی خوانندگان برای ادامه متن تا پایان ادامه یابد.

استفاده خبر از برساخت های انواع رویدادهای اجتماعی گزارشگران و ویراستاران را بر آن داشته که قدرت مسلط در بافت نوشتاری انتقادی آن رسانه مورد کمترین توجه قرار گیرد. به این شیوه رسانه جایگاه قدرت را به رسمیت شناخته و ویراستار در جایگاه ممیزی نوشته ها به عنوان عامل سانسور بر رسانه عمل می کند. اساس مقبولیت خبر به گونه ای طراحی می شود که در کاربرد اجتماعی خود مورد پذیرش واقع گردد و بافت متن خبر هم سیاقی کاملی با بافت اجتماع پیدا کند.

نحوه اشاعه یک خبر در بازتولید واقعیت از آنجا نشات می گیرد که از طریق برچسب گذاری و استفاده بلاغی از واژگان گونه ای از واقعیت دستکاری و لگدمالی شده توسط ایدئولوژی آن دستگاه خبری در نهان خود را پنهان می دارد، ولی این نوع استفاده از واژگان و برچسب گذاری ها در منازعات اجتماعی فایلی خوانشی برای تحلیلگران است، تا از آن طریق به سوگیری ها، محدودیت ها، تابوها و همچنین خودسانسوری هایی که توسط صاحبان و ویراستاران آن رسانه انجام می پذیرد دست پیدا نمایند.

ب : کندوکاوی در رسانه های کوردی
(رسانه های خبری مجازی و پایگاه های خبری)

 

امروزه به دلایل گرانی کاغذ و عدم استقبال عموم مردم کورد از آثار چاپی اعم از کتاب، مجله و روزنامه مجموعه ای از رسانه ها و پایگاه های خبری در فضای مجازی سر برآورده اند که توفیق کار خود را در جذب تعداد بیشتر کاربران این فضا می جویند. آنها از طریق تکنیک ها و دالان هایی که فضای سایبر در اختیارشان قرار داده فعالیت های خبر رسانی را توسعه داده اند، بنابراین برای هر رسانه خبری مجازی اهمیت داشته که چه تعداد از کاربران امکان دسترسی به منابع توزیعی آنان را دارند. اما این تعداد از کاربران آن گونه که صاحبان آن رسانه ها ادعا می کنند واقعی هستند؟ به راحتی می توان دریافت یکی از روش های که می شود قدرت را در فضای مجازی لمس نمود کاربر بیشتر است، کاربر بیشتر یعنی قدرت بیشتر، یک رسانه مجازی و پایگاه خبری برای مشروعیت بخشی، نیاز به کاربر دارد، هرچند بیشتر آن تعدادی که به عنوان کاربران نمایش داده می شوند غیر واقعی بوده و تنها داده های آماری جعلی هستند. تا با استفاده از این داده ها نظام دستیابی به قدرت که در فضای مجازی همان کاربرانند تثبیت گردد. اما یک کاربر یک شخص واقعی نیست.

نحوه تهیه خبر در این رسانه ها با توجه به بافت مجازی آن چنان جدی و موقر نیست، چنانچه ما در رسانه های کاغذی، دیداری و شنیداری با آن روبرو هستیم، صاحبان رسانه مجازی بیشتر از آنکه پذیرای قانون مطبوعات و روح جمعی باشند در فکر دستیابی به نوعی اقتدارند تا بتوانند گفتمان خود را به کاربران تلقین نمایند، نگاهی به بخش نظرات کاربران این رسانه ها پرده از واقعیتی تلخ بر می دارد، آنچه صاحبان آن رسانه ها ادعا می نمایند ادعایی پوچ و بی اثر است، در 98 درصد از مطالب منتشره هیچگونه نظری از جانب کاربران ارائه نمی گردد. نمایش تعداد خوانش همچون طنزی مضحک خود را رونمایی می کند انگار قدرت در تعداد ورود کاربران به آن سربرگ خبر بوده و همیشه مورد استناد قرار می گیرد.

ساز و کار تهیه خبر در این رسانه ها کاملا غیر حرفه ای و سطحی تنظیم می گردد گویی با تعدد این سطح از اشتباهات راه همیشه برای پوزش خواهی باز است و می شود فایل اشتباهات مکرر گزارشگران و ویراستاران را با پوزشی یکسره بست.

این رسانه ها با ایجاد شکاف هایی در میان کاربران و وارد شدن میان نزاع و دسته بندی های اجتماعی از طریق سو گیری و عدم شفافیت در بیان و رسالت خبر رسانی و تمهیدات نوشتاری و ویراستاری در امور کسانی که پایگان اجتماعی خود را از آن طریق بدست آورده اند با ایجاد تنش و دامنه زدن آن و حملات غیر معقول و غیر حرفه ایی آن دسته بندی ها را تقویت کرده و آن شکاف ها را از طریق بازنمایی غیر واقعی و استفاده از وضعیت حاد واقعیت(هایپررئال) عمق می بخشند.

رسانه های مجازی کوردی اساسا هیچ گونه سنخیتی با آداب و سنن ما کوردها نداشته، آنها با ایجاد فضاهای پروپاگندای مشخص و معین سعی در ایجاد نوعی ساختار باورهای التقاطی دارند که مکانیزم کارکرد آنها از برهم کنش نیروهای فعال ایجاد نگردیده، بلکه از وارد کردن حواشی به متن ایجاد می شود، در این نوع از تلقی، فضای جامعه فضایی مصنوع و درگیرانه تصور می گردد که نیروهای داخل آن مدام سر ناسازگاری داشته و برای پایگان اجتماعی خود مبارزه می کنند در حالی که مبارزات نیروهای فعال اجتماعی تنها قسمتی درگیرانه، بلکه بیشتر آن به صورتی نهادی و دربافت آن نهادها انجام می پذیرد و از دید عموم و حتی رسانه ها کاملا پوشیده است.

برای همین فضای مفهومی که آنها به نمایش می گذارند فضایی غیر واقعی و هایپررئال است و همچنین این رسانه ها با توجه به فضای غیر رسمی تولید خبر سعی در برهم پوشی دیدگاه ایدئولوژیک و تعاملی بودن فضای مجازی دارند.

در پایان با توجه به مطالب ارائه گردیده می توان در نوشته های بعد به عنوان ابژه تحلیلی یک یا چند نوع از این رسانه ها و پایگاه های خبری محلی را انتخاب نموده و به ساختار آنها و نحوه حضور در منازعات و همچنین ساختار تهیه خبر و ویراست مطالب این رسانه ها نگاهی انتقادی انداخت و مشخص نمود چه میزان از بازنمود آنها در فضای کوردستان ایدئولوژیکی بوده و گفتمان تولید شده آنها در خدمت و در مقابل کدام دسته بندی های اجتماعی قرار می گیرد.  

 

منبع:

-        ماتسون دونالد؛ گفتمان رسانه: تحلیل متون رسانه؛ ترجمه عبدالحسین کلانتری و بهزاد احمدی، دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها، تهران، سال 1392.