تاریخ: ۱۳۹۷/۹/۸
نگاهی به تئاتر «شارەدوور» بازیافتن اصالت
ابراهیم ابراهیمی
نمایش«شاردوور» اثر غلامرضا همتیان داستان مردمان فقیر و نمایشگریست که به واسطه‌ی هنرشان در پی یافتن لقمه نانی برای سیر کردن شکمشان هستند و اولین نمایشی را که باید برگزار کنند خنداندن پادشاهیست که اندوهگین و افسرده شده است، در واقع این وزیر اعظم است که پادشاه را به این درد دچار کرده است و هر کس که بخواهد پادشاه را بخنداند توسط وزیر ناکام خواهد شد.
آنچه در این اثر مخاطب را به خود جلب می‌کند فارغ از بار کمدی آن داستان اثر است. غلامرضا همتیان با الهام گرفتن از داستان‌ها و افسانه‌های عامیانه‌ی کوردستان اثری را خلق کرده است که برآمده از فرهنگ و اصالت مخاطبش است و این مهم مخاطب کوردزبان خود را با خود همراه می‌کند. علی اشرف درویشیان نویسنده‌ی نامی کورد در کتاب خویش تحت عنوان «متل‌ها، افسانه‌ها و نمایش‌های کوردی» به این داستان‌ها می‌پردازد و حتی گامی فراتر می‌نهد و می‌نویسد که مردم ما صد سال قبل از «برتولت برشت» شیوه فاصله‌گذاری را کشف کرده بودند برای مثال او از نمایش‌های «کوسه کوسه» و «گاگا» نام  
می‌برد که در مناطقی از کوردستان در خانه‌های روستایی اجرا می‌شده‌اند.
مردم در خانه‌ها جمع می‌شدند و در اتاق بزرگی که که از وسط با چادرهای زنانه نصف می‌شد و در واقع از آن به عنوان پرده استفاده می‌شد نمایشگران به نمایش می‌پرداختند و اهالی خانه و مهمانانشان در طی نمایش‌ها می‌توانستند در اجرای اثر مداخله کنند و نظر بدهند و اغلب نقش زن‌ها را مردها بازی می‌کردند. سادگی اثر مخاطب را وارد آن دوران می‌کند و این نزدیکی و تنگاتنگی مخاطب و اثر را به هم پیوند می‌زند و استفاده کردن از یک زنپوش در اثر مداخله‌ی وزیر در اجرای نمایش و حتی کشتن میش نمایشگران برای پایان دادن به نمایش همه گواه این مدعاست. نمایشنامه به خوبی پرداخت شده است و دارای ساختار خوبی است نکته‌ی مثبت دیگر کار دیالوگ‌ها و زبان دراماتیک کار هستند، در واقع آنچه بر روی صحنه جریان دارد دیالوگ است و تا حد امکان از پراکنده‌گویی و تک‌گوی‌های بی‌خود اجتناب شده‌ است همیشه این نقد به نمایشنامه‌نویسان کورد وارد بوده است که دچار روایت نویسی می‌شوند و بسیاری از مواقع با بکار بردن تک‌گوی‌های بلند و فلاش بک‌ها در صدد پیشبرد نمایششان هستند که برای مخاطب جذابیت چندانی ندارد آنچه در تئاتر حائز اهمیت است، این است که هرچه هست باید بر روی صحنه و در همان لحظه اتفاق بیفتد تا به ارتباط بین اثر و مخاطب لطمه‌ای وارد نشود. می‌توان گفت که نمایشنامه‌نویس این اثر در این زمینه هم موفق عمل کرده و از حاشیه پرهیز کرده است.
اما اگر چه در اجرا یکی دو مورد ریتم اثر خراب می‌شود ولی بازی‌ها بسیار حساب شده، دقیق و روان هستند در حین اجرا سعی شده است که فرصت هرگونه تفکر و تحلیل پیچیده از مخاطب گرفته شود این ویژگی که یک ویژگی کمدیا دلارته است پیوند ناگسستنی بین مخاطب و اثر ایجاد می‌کند. اگرچه برای اینکه بگوییم این اثر بر مبنای کمدیا دلارته‌ است اندکی دور از ذهن باشد شاید اگر ریتم کار تندتر بود این مسئله بیشتر خود را نمایان می‌ساخت. در کل اجرای زیبا و چشم نوازی را شاهد بودیم می‌‌توان گفت که این اثر نوید خوبی برای مثمر ثمر بودن چند دوره‌‌ی برگزاری جشنواره تئاتر کوردی بوده است.