تاریخ: ۱۳۹۷/۴/۲۸
جامعه ایرانی درگیر حاشیه به جای متن
فاتح کوردی

 

نقدی بر اظهار نظر فوتبالی دکتر علی مطهری

جام جهانی با همه افت و خیزها و اتفاقاتش از سر بیچتر مهمانان ولادمیر پوتین در اختتامیه گرفته تا خوش و بش های مادرانه رییس جمهور کرواسی و اشک‌های صعود و حذف بازیکنان تیم‌ها. ولی آنچه در این چند روز توجه جامعه ایرانی را معطوف به خود کرده اظهار نظر دکتر علی مطهری‌ست، گویا ایشان امروز که فضایی فوتبالی در جامعه حاکم است و هنوز جامعه در حال و هوای جام جهانی به سر می‌برد با اظهار نظر فوتبالی سعی در بیشتر کردن ارتباطش با عامه قشر جامعه که ورزش دوست هستند دارد.

اما امروز جامعه ایرانی به طور کلی دچار عارضه ای بنام حاشیه پردازی به جای توجه به متن و  واقعیت‌های ایران و جهان شده. که توجه به خوش و بش های علیرضا فغانی با داور برزیلی به جای قضاوت‌های زیبا و غرور آفرینش به عنوان یک ایرانی و هزاران مورد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باعث شده بسیاری از موفقیت‌های نخبگان ما جای خود را با حاشیه عوض کند گویا این روزها جامعه ایرانی مخصوصا شاخصین توجه به حاشیه را بر متن و مشکلات واقعی کشور و شناسایی عوامل این مشکلات ترجیح میدهند.

 وجود یک مجموعه بازیکن آفریقایی تبار را به عنوان تیم ملی فوتبال فرانسه می‌توان با دیدی متفاوت و از ابعاد دیگر نیز بررسی کرد.

می‌توان به جای آفریقایی بودن و مهاجر بودن این نخبگان ورزشی دلایل مهاجرتشان از کشور مادری و پذیرششان توسط فرانسه و ده‌ها کشور توسعه یافته تجزیه و تحلیل و ریشەیابی کرد.

امروز همه کشورهای آفریقایی و جهان سوم حداقل در ظاهر مستقل و دیگر مستعمره ای با ابعاد گذشته نیستند و اگر امروز چپاول و تاراج نفت و منابع زیر زمینی این کشورها از طروق سیاسی و نظامی مقدور باشد قطعا نیروی انسانی و نخبگان این کشورها را نمی‌توان به اجبار به مهاجرت وادار کرد بلکه امید به آینده ای بهتر و فرار از اجعاف آقازاده ها و حق کشی ها  یکی از اصلی ترین دلایل مهاجرت این نخبگان ورزشی و اقتصادی و علمی‌ست که این مهاجرت‌ها و دست کشیدنشان از عزیزترین واژه که همان وطن و کشورشان است نمی‌تواند دلیلی جز بی توجهی حاکمان این کشورها در اهمیت جایگاه نیروی انسانی داشته باشد.

از طرفی کشورهای مهاجرپذیری مانند فرانسه و دهها کشور دیگر اروپایی و غربی با فراهم کردن زمینه های پیشرفت فارغ از توجه به رنگ و عقیده و زبان و جایگاه اجتماعی افراد، نخبگان واقعی داخلی را تربیت میکنند و استعدادهای کشورهای جهان سوم را جذب می‌نمایند که مرد اول فوتبال جام جهانی شدن توسط چوپانی از کرواسی بنام لوکا مودریچ و یا قهرمان شدن فرانسه با ۸ بازیکن آفریقایی تبار نشان از این واقعیت دارد. زیرا مسئولان و رهبران سیاسی این کشورها  اعتلای پرچم کشورشان را بر منافع شخصی و حزبی ترجیح می‌دهند که سیاست مهاجرتی آنگلا مرکل به قیمت به خطر افتادن حاکمیت حزبش برای تغییر بافت جمعیتی کشور آلمان و تامین نیروی کار کشور نیز یکی دیگر از این نمونه‌هاست.

پس به واقعیت این کشورهای جهان سوم هستند با بی توجهی ها و بی مهری‌هایشان به نخبگان و قهرمانانشان زمینه قهرمانی فرانسه و بسیاری از کشورهای توسعه یافته را در ورزش و بسیاری زمینه های دیگر فراهم میکنند.