تاریخ: ۱۳۹۷/۳/۱۹
یک جوالدوز به هاژه یک سوزن به دیگران!
ماردین سید احمدی
شاید شما هم این ضرب المثل قدیمی را در باب نقد شنیده باشید که می گوید:
"یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران"
معمولا تعبیر این ضرب المثل به تذکر در مرحله اول به نفس و پس از آن به اطرافیان، برداشت صحیحی از  موضوع است، در فرهنگ غنی تئوریک  و فولکلوریک ما از این دست نصایح و نوشته های پندآموز فراوانند، مطالبی که قبل از آنکه انگشت اتهام ناهنجاری ها را متوجه زمین و زمان و آسمان می کند، اشاره به نقصان در خویشتن دارد و کاستی ها را در خویشتن خود جستجو و پیدا می کند و نشان می دهد.
امروزه نقش رسانه ها در آگاه سازی اجتماعی و جهت دهی مدنی، نقشی تاثیر گذار و بی بدیل است که علاوه بر تاثیر مستقیم و زیر بنائی در فرهنگ سازی راهبردی، در کوتاه مدت نیز  نقش نظارت و کنترل قدرت را بر عهده دارد، نقش مهمی که فضای مستعد رشد فساد را با چالش و تهدید جدی مواجه می کند و شرایط مناسب را برای گسترش عدالت اجتماعی، مهیا می سازد.
نقش اصلی پر رنگ و مهم امروزه رسانه علاوه بر خبر رسانی موضوعی، آگاه سازی عمومی و تحلیل رویدادها و پدیده های پیچیده و غامض اجتماعی، سیاسی، فرهنگی،اقتصادی، نظامی و به دنبال آن ایجاد بستر مناسب حقیقت شناسی و واقعیت پذیری در ذهنیت مخاطب است.
پرداختن رسانه به اخبار روزمره، بدون تحلیل و نقش های پشت پرده و علت و معلول پدیده ها، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت، گرفتار شدن به این تسلسل باطل، علاوه بر کم رنگ کردن جذابیت خروجی رسانه در افکار عمومی، برای استمرار عمر رسانه هم تهدید و خطر جدی محسوب می شود، گرفتار شدن در این سلسله بیهوده، باعث بی اعتمادی مخاطبین می گردد، بی اعتمادیی که بی اعتبار رسانه را نیز به دنبال دارد.
از آنجا که بسیاری از معضلات و مشکلات موجود که مردم با آنها دست و پنجه نرم می کنند، بعنوان واقعیت ها، آسیب ها و نابهنجاری های پذیرفته شده، متاثر از قوانین و عملکرد مجریان و نحوه نظارت بر آنها و در یک فقدان و نقصان سیستم عدالت اجتماعی دیده‌می شوند و با توجه به این که تحقق این عدالت در گرو اراده صاحبان قدرت تجلی پیدا می کند، اطلاع رسانی و تحلیل خبری پدیده ها، بنحوی پیچیده و انفکاک ناپذیر با قدرت و قدرت مردان وابسته، در ارتباط و به هم تنیده است.
تاثیر معضلات اجتماعی از کرسی منصبان مختار و پیچیدگی و تداخل موضوع تصمیمات مسئله ساز صاحبان اختیار در ظهور نابسامانی هایی اجتماعی، رسانه ها را با چالشی بزرگ بنام ممنوعیت خبری و خط قرمز انتقادی رو برو می کند، بطوریکه غالب منتقدین جرات ورود به این کارزار را به دلیل نامتوازن بودن منابع قدرت طرفین درگیر در مخاصمه ندارند و حاشا از «شیر شتر» بعنوان یک دستاورد و «دیدار عرب» به مثابه مجازات ها و عقوبت های ناگوار ناشی از این دستاورد که عواقب وخیمی نیز به دنبال دارد.
مهاباد در ادوار مختلف و در سر بزنگاههای حساس تاریخی همیشه به عنوان یک قطب خبری و مرکز و خواستگاه پایگاه های اطلاع رسانی مطرح بوده است، تاریخ رسانه در مهاباد به دوران جمهوری کردستان بر می گردد، پس از انتشار روزنامه "روژی کورد" به همت ماموستا "محمد قزلجی" در ارومیه ، مهاباد هم با نشریات "نیشتمان" و "هلاله" و چند نشریه دیگر، از شهرهای پیشتاز در فعالیت رسانه ای ایران محسوب می گردید.
اثر بخشی قلمزنان، شاعران، عالمان و نویسندگان مهابادی در ادوار مختلف و به شیوه های تاثیر گذار  در سیاست و اجتماع و پیشینه هنر، شعر و ادبیات در این شهر ، باعث شد که مهاباد شهری با بافتی از جنس فرهنگ در عموم ایران و بلاخص کردستان شناخته شود.
تاریخ رسانه مدرن در مهاباد به سال ۱۳۲۴ و تاسیس رادیو مهاباد بر می گردد، اگرچه این حرکت مهم را باید مجددا متاثر از ظرفیت های فرهنگی و اساتید ادبی و هنری این شهر دانست، اما ادامه این حرکت رسانه ای و تاسیس سیمای مرکز مهاباد در سال ۱۳۵۰ سبب رشد و شکوفایی نویسندگان و هنرمندان در سطح منطقه و تبدیل این شهر به یک کانون فرهنگی، هنری شد که این حرکت، تا به اکنون نیز استمرار داشته است.
روند پیشرفت حرکت فرهنگی مهاباد پس از انقلاب نیز با حضور نویسندگان و شاعران توانمد و چیره دست در سطح بین المللی تداوم پیدا کرد، بطوریکه در دهه اول انقلاب تنها نشریه کردی بنام "سروه" به همت ماموستا "هیمن" مجوز انتشار گرفت و کتابهای ماموستا "هژار" نیز یکی پس از دیگری در تهران و توسط ناشران معتبر کشور انتشار می یافتند، در اواخر دهه دوم انقلاب «مجله ادبی مهاباد» با مدیریت "احمد بحری" و سردبیری "صلاح آشتی" و تنی چند از قلم به دستان توانمند کرد منتشر شد و در دهه سوم نیز پایگاه های خبری دیجیتال به مجموعه رسانه های کردی اضافه شدند که به عنوان مهمترین آنها به پایگاه خبری-تحلیلی روانگه با مدیریت "حسن شیخ آقایی"می توان اشاره کرد.
امروزه به لطف فضای مجازی و سهولت دسترسی به این فضا و به تبع آن انتشار اخبار و اطلاعات در آن، وضعیت اطلاع رسانی کاملا دگرگون شده است، اپلیکیشن و نرم افزارهای متفاوت ارتباطی و امکانات گسترده ایجاد و سازماندهی گروه و کانالهای اطلاع رسانی در مدت زمانی بسیار کم، انتشار اخبار و تحلیل های خبری را به کسری از ثانیه کاهش داده است، دسترسی مخاطبین به وسیله گوشی های هوشمند به این پایگاه های دیجیتال یک ارتباط قوی، پایدار و دوطرفه بوجود آورده است که به جرات می توان گفت در ۲۴ ساعت شبانه روز جریان دارد.
کانال های خبری مانند هاژه، مکریان امروز، مکریان پرس، مهاباد، هوال، زریان، کردپرس و ....در زمره رسانه های دیجیتال به حساب می آیند که تهیه خوراک خبری مخاطبین را در محدوده جغرافیای مهاباد و حتی در مقیاس مکریان، بر عهده دارند، از نظر کمی با توجه به تعداد مخاطبین شاید بتوان پایگاه خبری "هاژه" با مدیریت مسئولی "هرمان وطمانی" جوان روشن فکر، متین، شاعر و ادیب را بزرگترین آنها قلمداد کرد.
باید پذیرفت که رشد کمی یک رسانه، اگر با کیفیت همراه نباشد، به مثابه نقصانی بزرگ، روند گسترش کمیت را نیز تحت الشعاع خویش قرار خواهد داد و این موضوع باعث بی هویتی و سلب روح ایدئولوژیک رسانه در آینده نزدیک خواهد بود.
اگرچه بصورت محدود و گزینشی این پایگاه های خبری به تحلیل و نقد قدرت و برونداد ذهنی ( خورک دهی) به مخاطبانشان اقدام می کنند، اما بازخورد افکار عمومی نشان می دهد که در مقیاس با کمیت و شکل رسانه تحلیلی خبری "هاژه"، این میزان از نقد و تحلیل، به هیچ عنوان کافی نیست.
یک رسانه باید آیینه تمام قد اجتماع و انعکاس تمام نمای افکار عمومی و نظرات مخاطبینش باشد، صرف عدم تجانس نظر مخاطب با شورای سردبیری یا گروه نویسندگان "هاژه" یا هر رسانه ی دیگری، نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای منع از انتشار اخبار و تحلیل و انتقاد در آن رسانه تلقی شود.
«هاژه» و هاژه ها باید مصلحت اندیشی و تفکرات تک بعدی را کنار بگذارند و با تحمل نظرات مختلف و انعکاس تشتت آراء و افکار نامتجانس ضمن مالیدن پییه خبرنگار واقعی به تن، به هرآنچه را که مخاطبانشان از زاویه دیدی گسترده تری می بینند با دیده احترام نگاه کنند.
یک رسانه ی حرفه ای الزاما آنچه را که منتشر می کند نظر مدیر مسئول و شورای سردبیری آن نیست، انتقاد از قدرت و پذیرفتن ارتباط تنگاتنگ مرکز تصمیم گیری با چالش های موجود و عبور از دایره مصونیت مصلحتی در آینده و تاریخچه رسانه مهاباد، از «هاژه» رسانه ای آزاد، آزاده و مستقل و ماندگار خواهد ساخت.
در کنار انبوه موانع و محدودیت های قانونی موجود، خودسانسوری و ایجاد موانع جدید و خط قرمزهای فرضی برای رسانه ای با استقبال عمومی «هاژه»، فقط  تبدیل فرصت ها به تهدید تلقی می شود، تهدیدی که در آینده با حذف نقاط اتکال مجازی، فرصت سوزی از آن بر جای خواهد ماند.
ولتر فیلسوف شهیر فرانسوی می گوید: "اگر می خواهید بدانید چه کسی بر شما حکومت می کند، دقت کنید که چه فردی را نمی توانید نقد کنید؟"
تقلیل عامدانه و خود خواسته شعاع دایره انتقاد و به دنبال آن گسترش لایه های مصون از بوته نقد، یک رسانه را ممکن است چنان خوار و ضعیف و بی خاصیت کند که از رسالت اصلی آن که همانا آگاه سازی و روشنگری است چیزی باقی نماند!
«هاژه» و هر رسانه متعهد دیگری باید در کنار ارائه آمار و عملکرد مثبت صاحب منصبان اعم از رئیس جمهور، وزیران، استانداران، فرمانداران، مدیران و نمایندگان مجلس و سایر تصمیم گیران عرصه سیاست، اجراء و کنترل و نظارت، ارتباط این افراد با مسائل و مشکلات موجود را تجزیه و تحلیل و اطلاع رسانی کنند.
تعیین خط مشی مشخص و پیروی از این سیاست گزاری در انعکاس «آنچه در جامعه می گذرد» بجای سیاست گزینش خبری و تحلیل مصلحتی، اگرچه ممکن است در آغاز راه، این رسانه خبری را با مشکلات و دردسرهایی مواجه کند، اما در امتداد و با پذیرش این رسانه ها بعنوان "واقعیت موجود" و غیر قابل معامله و داد و ستد، به خودی خود از آنها بازوان توانمند نظارت و کنترل قدرت خواهد ساخت، اهرمهایی که به راحتی خم نمی شوند و می توانند تصمیم ساز و تصمیم گیر باشند.
تجزیه و تحلیل اخبار خرد در کنار روزمرگی، افتتاح و اختتامیه و همایش و سمینار و جلسه و بازدید و دیدار و گفت و شنید و فلان و بهمان و دعا گوئی و ثنا خوانی و به به و چه چه و دست و سوت زدن های پی در پی برای مسئولین و منصوبین و چشم بستن بر واقعیت ها، از رسانه، بر خلاف فلسفه ذاتی آن، کالبدی بی جان و عاری از هویت بر جای می گذارد، کالبدی که در آینده، تاریخ ممکن است در باره آن قضاوتی نداشته باشد و حتی بخاطرش هم نیاورد....