حدودا از سال ۱۳۸۰ زنگ خطر خشک شدن دریاچه ارومیه به صدا درامده است و از آنموقع تا ۷-۸ سال پیش هیچ وقت این مسئله بزرگ زیست محیطی رنگ و روی جدی به خود نگرفته بود. در سال ۷۴ میزان آب دریاچه ارومیه به قدری زیاد بود که باعث ایجاد نگرانی های زیادی شد و وزارت نیرو را مجبور کرد دایپهایی را در اطراف دریاچه برای نفوذ نکردن آب به تاسیسات نصب کنند. اگر این حرف درست باشد، كه درست است، باید به دقت بررسی شود كه در این مدت در حوضههای آبریز دریاچه ارومیه چه اتفاقی افتاده است كه این دریاچه به چنین مصیبت بزرگی دچار شده است. اما به جای پیدا کردن علل خشک شدن دریاچه ارومیه و رفع آن، مسئولان به دنبال سریع ترین اما ناپایدارترین روش برای احیای دریاچه ارومیه هستند؛ یعنی انتقال آب از یک حوزه آب ریز به حوزه آب ریز دیگر. روشی که به عقیده کارشناسان هیچ وقت مشکل گشا نیست چراکه تجربه شکست آن را می توان در پروژه انتقال آب از سمت کوهرنگ به زاینده رود مثال زد که نه تنها مشکل را حل نکرد بلکه موجب خشک شدن تالاب گاوخونی شده و زمین های مجاور آن به بیابان تبدیل شدند.
درمیان طرح های انتقال آب، پروژه انتقال آب رودخانه ی زاب کوچک قبل اینکه توسط سازمان محیط زیست تایید شده باشد ماه ها قبل شروع شده بود و به نظر می رسد لابی پرقدرتی پشت آن است. به گفته مجری طرح،اوایل سال ۱۳۹۸ این طرح به پایان می رسد و تا این لحظه پیشرفت ۵۳درصدی داشته است.
هم اکنون نزدیک به دوسال از شروع این طرح می گذرد که طرح هایی مانند انتقال آب رودخانه ارس به دلیل مخالفت ها و اعتراض های شدید مسئولین و نمایندگان آن منطقه به کلی از دستور کار خارج شد ولی متاسفانه پروژه انتقال آب رودخانه زاب کوچک با کمترین مقاومت ممکن از سوی مسئولین محلی ،با وجود هزینه بر بودن وسختی آن، به مرحله ی اجرا رسیده است.
قطع شدن رودخانه در فاصله ی ۱۵۰ کیلومتری مرز ایران و عراق یکی از بزرگترین ایرادهای این طرح است، چراکه اگر هنگام خروج از کشور یا در نزدیکی مرز قطع می شد کمتر موجب تخریب حوزه آبریز زاب در شهرستان های پیرانشهر و سردشت می شد،اگرچه جان هزاران نفر از ساکنین اقلیم کردستان با اجرای این طرح به خطر می افتد و مشکلات سیاسی و بین المللی زیادی را ممکن است به همراه داشته باشد. انتقال آب زاب از ۷ کیلومتری شمال شرق پیرانشهر و از مخزن کانی سیب شروع شده و با تونلی به عرض حدود۳۶ کیلومتری در ۸ کیلومتری جنوب شرق نقده به پایان می رسد و آب رودخانه زاب وارد دشت نقده می شود که حوزه آبریز دریاچه ارومیه است. به طور متوسط سالیانه حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیون متر مکعب آب این رودخانه وارد دریاچه ارومیه می شود و اگر صرف دیگر مقاصد مانند کشاورزی،صنعتی (بدترین سناریوی ممکن) و ... نشود حدودا ۲۵ سال طول می کشد تا دریاچه ارومیه با آب رودخانه زاب پر شود!!!. مدت زمانی که خیلی زیاد به نظر می رسد و ممکن است بیشتر نیز شود.
به عقیده نگارنده این انتقال آب نه تنها نمی تواند مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه را حل کند بلکه تنش های اجتماعی فرهنگی خطرناکی را ممکن است به همراه داشته باشد؛ طبقات زیست محیطی از جمله کاهش سطح آب رودخانه و به دنبال آن آب های زیر زمینی،برهم خوردن اکوسیستم رودخانه، به خطر افتادن آبیاری باغات و فعالیت های کشاورزی در ناحیه پایین دست دیگر مشکلات احتمالی هستند که به دنبال انتقال آب ایجاد می شود. همچنین زندگی گونه های جانوری و گیاهی زیادی هستند که ادامه حیاتشان به این آب وابسته است.