تاریخ: ۱۳۹۷/۲/۳۰
خنیای وجود، به بهانه نهمین سالگرد وفات اسطوره شمشال، استاد قاله مه ره
(کاوه داوری کورد) نوازنده و مدرس موسیقی
برای نخستین بار در سرزمینی به نام مزوپتامیا، یعنی قسمتی از خاک ترکیه و جماهیر شوروی،همچنین رشته کوههای زاگروس تا سرزمین بختیاریها و سوریه و عراق فعلی، علی رغم به وجود آمدن تمدن سومر و بین النهرین،نخستین نتهای موسیقی در دامان کوهها،دره ها،جنگلها طنیده شد و آرام و نغمه به نغمه در دامان این مادر پاک و زیبا، دیده به جهان گشود.
در این جغرافیای زمین، سه نت  اصلی سُل،لا و می اختراع گردید و مبدا آغازین نواهای کهن و اهورایی هستی وجودیت گشت.
پنج هزار و پانصد سال پیش، زمانیکه یکجانشینی و سکونت دسته جمعی شکل گرفته بود، هنر و موسیقی جایگاه ویژه و مقدسی نزد مردم دیارمان داشت. 
یکی از این نواها که ریشه در تاریخ و ملت کورد دارد،ساز مقدس شمشال است.
شمشال از دو بخش شمش و شال، شمشی که در شال لباس کوردی قرار میگیرد،یا کانزا و یا به عبارت بعضی از نوازندگان لوله نامیده می شود.
در گذشته که شغل مقدس چوپانی یک حرفه مهم در میان اقوام، شهرها و روستاها بوده، چوپان یار خود یعنی شمشال را همیشه به همراه داشته و در کوه و دشت و دمن،همراه با گله به نوازش طبیعت درآورده است.
تولد این ساز طبق سنگ نگاره ها و مستندات موجود و نسخه و نقاشیهای گذشتگان، به بیش از ۵ هزارسال باز می گردد. اما این تاریخ واقعی این ساز نیست.چراکه با طرح این سوال که چه مقدار زمان برده تا این ساز در میان یک ملت آنقدر برجسته شود که از آن سنگ نگاره ،نسخه و نقاشی ساخته شود؟ در میابیم قدمت آن از مرز ۵ هزار سال هم گذر خواهد کرد.
چراکه در کتاب انجیل و تورات هم اشاره به ساز بادی لوله ای شکل در بین النهرین به بسیار گذشته تر شده است. 
سینوهه، پزشک مخصوص فرعون هم در کتاب خود اشاره به این داشته که برای درمان بیماریهای روحی و روانی، دربار فرعونیان را نوازندگانی داشت از بین النهرین که سازی بادی و لوله ای شکل،مینواختند.
ابتدا جنس شمشال از چوب،سپس استخوان و بعد به انواع فلزات تغییر یافت.
جنس چوبی آن از درختچه های شیلان،در رشته کوههای زاگروس،که ساقه آن صاف و بلند و محکم است ساخته می شده.
به  این شیوه که ابتدا در اندازه های مشخص از ساقه درختچه شیلان برش داده میشده،آن را در جلوی نور خورشید قرار داد تا کاملا خشک شود. پس از خشک شدن آن را بمدت چند روز در ظرف پر از شیر گوسفند قرار داده تا مغز فیبری مانند آن کاملا آغشته به شیر گردد. 
این ساقه ها، دارای پوستی ضخیم اما هسته ای نرم و فیبری می باشند. بعد از شیرخور کردن ، چوبها را در کنار لانه مورچه قرار داده و بدلیل شیری بودن هسته چوب و خوش خوراکی آن، مورچه ها هسته را برداشت میکردند و چیزی که باقی می ماند،یک لوله توخالی چوب بود.
سپس به فواصلی روی چوب سه سوراخ یا همان نت سل،لا و می را تعبیه میکردند که بعدها به هفت سوراخ افزایش یافت.
مسئله عدد هفت ، تقدس آن در میان آیین باستانی زرتشت و میتراییزم و عظمت آن به مثال ؛ هفت طبقه آسمان،هفت ستاره، هفت طاق یا معبد،هفت طبقه زیرین،هفت خان رستم، و بسیاری هفت های عظیم و زیبای دیگر می باشد.
از این ساز طی سالیانی دیگر، فرزندانی چون نی،نرمه نای،کلارینت،ساکسیفون،سرنا و... متولد گشت. 
این ساز خوش صدا و اهورایی هفت سوراخ و هشت نت دارد که در اصطلاح موسیقی یک اُکتاو کامل می باشد.
در گذشتع و گاهی هم در نقاطی از روستاهای فعلی سرزمین کوردستان، این ساز هم در مراسم شادی و هم در مراسم عزا مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد. 
ملودی چمری،سحری،حصبه، هلاله زرد بهار،و بسیاری نواهای دیگر، ریشه در تاریخ این ملت دارند و بزرگانی از این سرزمین، نواهای اهورایی و باستانی ساز شمشال را سینه به سینه به امروز رساندند.
به مورخ یکم دی ماه هزاروسیصد وچهار، در روستای کولیجه از توابع شهرستان مهاباد،اسطوره ای متولد شد که امروز و بعد از گذر سالیانی از سفر جسمش،قلم و نوا برای او به سخن می آید.
عبدالقادر عبدالله زاده با نام بلند قاله مه ره، قدم در نهایت ساز شمشال نهاد و زیباترین ملودیهای این دیار را بر قلب جهانیان نشاند.
استاد قاله مه ره،خدای را استاد خویش میدانست،و چه عظیم است شاگرد خدا بودن و داشتن داداری منان و خالق بودن و نوا.
نوای ساز شمشال استاد، تماما متفاوت از هر نوای شمشالی است که شنیده ایم و خواهیم شنید. 
این جمله را بسیار بر زبان داده ام که حضور در مقابل ساز را تاملی نیست، آنچه بزرگ است، پشت ساز یا همان درون خودساخته و شناخته است که به تکامل رسیده و این تکامل را با نواب وجودش، بر سازی ساده به نمایش در می آورد.
مدح و سرایش نیست که استاد قاله مه ره را استاد اخلاق و درک نام ببریم. چرا که هنر، تکامل نوا و اخلاق است و هر وجودی از آن دایره اخلاق به وجود ندهد نه بر دل نشیند و نه بر زبان روانیم.
در طول سالیانی که در محضر همیشه جاوید استاد قاله مه ره شاگردی نمودم، تنها نواختن ساز فرانگرفتم،درس مهربانی و بی غروری، درس خاک بودن و درس عاشقی به بودن را به دل دادم. و چه بارها گریه هایم را از حضور سازش پنهان ندادم.
استاد عبدالله زاده، ریتم و نوای سازش،نفسی در تاریخ دارد. چنانچه در سال ۱۹۹۳ میلادی، جایزه بهترین و اصولی ترین نوع نی نوازی کشور آلمان به وی تعلق گرفت.
هرکه در این خاک عمری به سر برده باشد، آرامش از نوای ساز استاد برگرفته و ذکر آسمانی شمشال دستانش را به وضوح دریافته است. 
بحث تخصصی از ساز و ملودیهای استاد در چند جمله نمی گنجد و نیاز به زمانی وافر دارد، هرکه نوای سازش را گوش دهد، به جان نیز می دهد. کلمات و جملات از وصف آن عاجزند.
همیشه ، اندوه مرگ شمشال را بعد از خود میگفت. 
بعد از سالها که با استاد عهد و پیمانی بسته بودم را به کلمه و جمله و نگاشتن می آورم؛ روزی در حضورش پیمان دادم که نام شمشال را در جهان بر سر زبان دهم،در زنده نگه داشتن  و ماهیت واقعی آن از جان و دل گذارم. و بر سر پیمان خود ماندم  و خواهم بود.
شمشال به ثبت ملی رسید. و مراحل ثبت جهانی را پیش رو دارد. اکنون ساز شمشال آکادمیک و علمی آموزش داده میشود و شاگردانی کوشا از زن و مرد را در خود سپرده است. گروه شمشال نوازان برای نخستین بار در تاریخ این ساز تشکیل شده و ارکستر شمشال، قدمهای بودنش را برمیدارد. اکنون صدها عاشق این ساز، با دل و جان به شمشال اهتمام می ورزند و نام قاله مه ره را به راه می بینند.و در مکتب شمشال قاله مه ره ، تربیت میشوند.
و این همان عهدی است که برسر پیمانش ماندم و تا نوای قاله مه ره هست، شمشال نیز زنده است. 
استاد عبدالله زاده، ۳۱ اردیبهشت ٨٨ جسمش مارا وداع گفت اما هنرش او را جاودانه ترین معلم موسیقی و اخلاق ساخت. 
قاله مه ره زنده است و همیشه زنده خواهد ماند و جاوید در قلب خاکی که ، هنرمندانه خلق شده و هنرمندان و هنرها را به روح و جسم انسانیت هدیه می بخشد.
یاد و نام و نوا و راهش روشن و پایدار