"ئاواتی شەقام"، پویشی كه نقشهراهش را مانيفستی انتقادی، صدايی انتقادی و مردمی برای شهری انسانگرا و دموكراتيک تعريف میكرد و در تکتک گردهماییها و ميتينگهای انتخاباتی به سان پيشرو، جريانی نوين و مترقی بە دفاع از مطرودين، محذوفين و به حاشيه راندهشدهها و حقوق سلب شدهی آنها در سيستم مديریت شهری، از پروژههای نوين جهت توسعه مناطق محروم (خانه بهداشت، خانه های فرهنگ)، از شفاف سازی در برنامهها و حوزه عمومی كه تمامی شهروندان از حقوق برابر برای همفكری و همدلی جهت تعیين سرنوشت مديريتی شهر، از برساخت زيبايیشناسانه شهر با فنداسيونی زيستمحيطی، از تبعيضهايی كه به دليل نبود فضاهای ورزشی و تفريحی برای زنان موجود است، سخن میگفت.
پویش "ئاواتی شەقام" در بیانیەی خود بعد از پیروزی در انتخابات (یکم خردادماه 96) عنوان کرد: "پویشِ ئاواتی شهقام با شعار «اعادهی حق عموم بر شهر» وارد عرصه انتخابات شورای اسلامی شهر مهاباد شد. اهداف کلیدی این پویش عبارت بود از مبارزه با فساد و شهرفروشی، ایجاد شفافیت در شهرداری، بهبود وضعیت پرسنل شرکتهای خدماتی و در یک کلام اصلاح و تغییر مدیریت شهری."
اينان همگی بخشهایی از اهداف كمپين و تئوری بافیهايی است كه پيش از رسيدن به عرصه عمل با خطر دودشدن و بە هوا رفتن مواجە شدە است و اکنون این سوال پیش میآید کە آیا در صورت فرض محال گرفتنِ رسيدن به نقطه اقدام عملی، تا چە اندازە اجرای برنامههای ذكر شده از لحاظ روشی (متديک) با مشكل مواجه نمیشود؟!
خطاب بە دكتر احمدزاده به عنوان نماينده كمپين "ئاواتی شەقام" در ساختمان شورا به طور خاص و همچنین بە تمام روشنفكران عضو كمپين به طور عام كه اراده معطوف به چشم پوشی و يا به تأسی معطوف به محافظه كاری و سکوت را پیشە کردەاند، میگوییم: آیا راههای از پيش تعیين شده برای رسيدن به شهر يا روستايی، امكان رسيدن به غير از آن شهر يا روستا را فراهم میكند؟
مگر میشود از انتقاد و تغيير سخن گفت اما واقعیت روشی موجود در نهاد شورای شهر منجر بە سکوت در مقابل تمام اهداف ذکرشدە و از دستدادن پارادایم انتقادی و افتادن در مسیر روشی فوق باشد؟
ما به عنوان عدهای از جوانان كمپين علیرغم يادآوری تمامی نقشهراهی كه كشيده شد، تئوريزه شد و تا کنون عملی نشدە، صدايمان و قلممان را در اعتراض به نبود خانه فرهنگ پراكتيزه نكرديم تنها صدای گريهی كارگران خسته و درمانده شهرداری از شدت فقر و گرسنگی است كه تلنگری به تمام پرنسيپ انتقاديمان زده و وجدان انسانيمان را از خواب غفلت بيدار كرده است. امروز ما به خاطر سهم مشاركت در تصميم گيری فرياد نميزنيم، امروز فريادمان برای كودک بيمار كارگری است كه از فرط بیپولی ماههاست به خود میپيچد. امروز به خاطر شهری كه انسان در آن مبنا و معيار ساخت پيادهرو، پارک و... باشد افكارمان را كوک نمیكنيم. امروز برای كارگران شهرمان فرياد میزنيم كه وجود فيزيكيشان در معرض خطر است. امروز برای غرور پدرانه كارگری شرمنده کە به خاطر بیپولی جرأت نگاهی رودرو با خانوادهاش را ندارد، بانگ میزنيم.
ما به عنوان جمعي از جوانان كمپين "ئاواتی شەقام" كه در دوران انتخابات به كمپين ملحق شديم و به دليل رويكرد چند ماهه كمپين نسبت بە مسائل و مشكلات مردمی با توجه به نقشهراه تعريف شده و بیانشدەاش و امکان وجود گفتمان انتقادی در چهارچوب نظری و پتانسیلهای پویش "ئاواتی شەقام" لازم دیدەایم کە با بازگشت بە متن انتقادی نقشەراه پویش و پراتیک عملی دوره موفقيت (رسيدن دكتر احمدزاده به ساختمان شورا) صدای انتقادیمان را بە گوش نهادهای ذیربط با مسئلە کارگران شهرداری برسانیم.
و در عین حال از كارگران رنجكشيده و زحمتكش شهرداری و خانواده محترمشان پوزش میطلبيم كه به عنوان فعالان عرصه مدنیت ماههاست كه چشم و گوش خود را بر روی واقعيت زيستی شما سرمايههای انسانی شهرمان بستهايم، البته اگر پوزش در برابر عذاب و گرسنگی و تمام رنجهای كشيدهتان مفهومی معنادار باشد.
در نهایت با شهروندان عزيزمان تجدید پیمان میکنیم کە رویکرد انتقادی پویش "ئاواتی شەقام" را تا رسیدن بە مدیریت صحیح و عادلانە شهری دنبال خواهیم کرد.