آقای بارزانی بە پیشامدھای رفراندوم بیش از حد خوشبین بود و این خوشبینی ھم بە القای اطرافیانش بخصوص مشاورانش برمیگردد. مشاوران آقای بارزانی بیشتر از بقیە در تصمیمات اشتباە آقای بارزانی نقش داشتند؛ مشاور نباید باب طبع رھبر سخن بگوید؛ باید رھبر را از واقعیات مطلع سازد و مناسبترین راەھا را برای ھموار کردن آن، کە کمترین ھزینەھا را در بر دارد بە رھبر پیشنھاد دھد. ھمچنین تحلیلگران، صاحبنظران و اپوزسیون کُرد ھم پیشبینی کردە و بارها هشدار داده بودند کە این شیوە حکمرانی سران اقلیم کردستان چنین شکستی را بە کُردھا تحمیل خواھد کرد.
جای تعجب است کە چرا و بە چە دلیل آقای بارزانی نامە ریکس تیلرسون را دستکم گرفت و پیشنهادات امریکا را به زمین زد!؟ وزیر خارجە امریکا تمام تضمینات و خواستھای کردھا را قبل از رفراندوم در یک نامە بە آقای بارزانی پیشنھاد داد اما آقای بارزانی در جواب گفت: دیگر دیر شدە است! مشاورانش ھم در توجیە آن گفتند بارزانی نمیتواند غرورش را زیرپا بگذارد و از رفراندوم پشیمان شود! در اینجا این سوال پیش کشیده میشود کە آیا غرور آقای بارزانی اھمیت بیشتری داشت یا منافع ملی چند میلیون نفر ساکن اقلیم کردستان؟
شاید آنروزی کە میانه آقای بارزانی با ترکیه تیره شد آنموقع وی معترف شود که هم رفراندوم و هم دست بهرو نهادن امریکا و بسیاری تصمیمات را با پیشنھاد و حمایت اردوغان انجام دادە!
اردوغان و رھبران پیشین ترکیە چە جادویی دارند کە اشخاصی ھمچون حسن خیری و آقای بارزانی تصور داشتند رهبران ترک دوست کردھا بودە و ھستند؟!
احزاب و بسیاری از مردم اقلیم کردستان این مھم کە "باید واقعبین بودن تا درست تشخیص داد و مناسب تصمیم گرفت" را فراموش کردە بودند. سوای حزبگرایی، توھم و خوشبینی مؤلفەھای دیگر شکست سیاسی و نظامی اقلیم کردستان بود. چنین توھمی بە این بخش کردستان ھم سرایت کردە و بسیاری از مردم نیز در اینجا ھمچون یک شخص حزبی در اقلیم کردستان رفتار میکنند؛ بە جدل با یکدیگر میپردازند و یکدیگر را آزردە میکنند و مھمتر از آن، تاب شنیدن واقعیات تلخ را ندارند. انگار نمیخواھد بشنوند احزاب یکیتی و پارتی دچار اشتباھات شدەاند و تمام پیامدها را به گردن بغداد و سایر کشورها میاندازند و یا برخی نمیخواھند قبول کنند بجز حزب اتحادیە میھنی کردستان (یکیتی)، پارتی نیز در این شکستھا سھیم بود.
تصمیمگیرندگان کلان حکومت اقلیم کردستان از ھشدارھا و خطراتی کە بە آنھا گوشزد میشد مطلع بودند اما چشم و گوششان را بر آن بستند. برای جلوگیری از چنین پیشامدی بایستی پیشنھادات، تحلیلھا و نظرات دولتمردان منطقە و نخبهھا و دکترین داخلی و خارجی را بررسی میکردند و با درنظرگرفتن تمام عواقب و جوانب، آنگاه تصمیم میگرفتند. اما دیگر دیر شدە است و آقای بارزانی تحت ھرعنوان از منصبش دور میشود آنھم درحالیکە بیش از 52% از مناطق تحت کنترل حزب اتحاد میھنی و حزب دمکرات بە کنترل نیروھای دولت بغداد و حشد شعبی افتادە و بە تدریج در حال از دست دادن فرودگاەھا، مرزھای رسمی و چاەھای نفت هستند.