متولد ١٣٥٦ مهاباد است. سال ١٣٧٦ در رشتە کارگردانی تئاتر دانشکدە هنر دانشگاه تهران قبول شد. "حلبچە عشق من" اولین کارش بود کە در همان سال اول دانشگاه کارگردانی کرد. همزمان با دکتر قطبالدین صادقی بە عنوان دستیار کارگردان و مدیر صحنە کار کرده است. سال ١٣٨٠ در مقطع کارشناسی ارشد - رشتە ادبیات نمایشی- همان دانشگاه قبول شد. در سال ١٣٨٢ بە دلیل آنچە او "مشکلات شخصی" و همزمان داوری یک جشنوارە داخلی مهاباد عنوان میکند، بە مهاباد بازگشت. مدت 5 سال مسئولیت انجمن هنرهای نمایشی مهاباد را در کارنامه دارد و اکنون نیز در همان سمت مشغول فعالیت است. کارهایی همچون: داستان باغ وحش، جشن تولد، تقاطع، زمستان 66، خستگی ـ همگامی نفس و... از دیگر کارهای هنری وی به شمار می رود. آخرین فعالیت هنری ایشان "چریکەی چیای هاڵۆز" بود کە بە جشنوارە بینالمللی فجر راه یافت.
هاژە- چە شد کە دوبارە بعد از چند سال مسئولیت انجمن هنرهای نمایشی را قبول کردید؟ چون مدت زیادی بود کە از مسئولیت دور و مشغول تدریس بودید.
من در این چند سال از مسئولیت انجمن نمایش دور بودم اما از انجمن نمایش بە هیچ وجە. من از نزدیک پیگیر فعالیت های انجمن بودم اما مدتی پیش احساس ترس کردم، آن هم "واگرایی" و دور شدن هنرمندان از یکدیگر بود. پیشکسوتان و جوانان عرصە تئاتر از یکدیگر دور شدە بودند. این ترس باعث شد کە من پیشنهاد برخی از دوستان را بپذیرم و دوبارە مسئولیت انجمن هنرهای نمایشی مهاباد را بە عهدە بگیرم. بعد از قبول مسئولیت، اولین قدم من دعوت از اساتید و پیشکسوتان عرصه ی نمایش مهاباد بود. آنها را دعوت کردم و با تشریح مسئلە از آنان راهکار خواستم. بە همت این دوستان تا حدودی توانستەایم این "واگرایی" را بە "همگرایی" بدل کنیم.
هاژە- نهادهای غیردولتی چە تاثیری در فضای هنری دارند؟ رسالت آنان چیست؟
نهادهای تخصصی غیردولتی در همەی حوزەهای هنری و ادبی خلاء ناشی از فاصلە میان حاکمیت و هنرمندان را پر میکنند کە این خلاء نقطە ضعف اساسی جامعە هنری است. متاسفانە هنوز این شرایط فراهم نشدە است کە این نهادها بتوانند رسالت خود را بە درستی انجام دهند. تا حدودی فراهم کردن این شرایط بە حمایت دولت از هنر و بخشی دیگر بە خود هنرمندان مربوط میشود. هر چند نباید منکر تلاش پیشکسوتان شد. آنها بە خوبی توانستە بودند با این موضوع برخورد کنند.
هاژە- رگەهایی از این "همگرایی" را در کجا میتوان دید؟
اجراهای بیشتر، حضور چشمگیر همەی اهالی هنر، ارتقا کیفیت اجراها و از عمدە دلایل این همگرایی است. تنوع در ژانر کە در کارهای امید خاکپور و سیروان خضرپور مشهود است حتی باعث جذب مخاطب بیشتری شدە است. میخواهم بگویم این همگرایی بە جذب مخاطب هم کمک کردە است.
هاژە-برنامە میان مدت انجمن نمایش چیست؟ آیا برنامە ریزی کردەاید؟
طبیعتا، برنامەریزی ما در سال کاری بە دو بخش: ششماهە اول و دوم تقسیم شدە است. در ششماهە اول تا حدودی بە اهدافمان رسیدیم و در شش ماهە دوم کاری از امید خاکپور در ژانر تراژدی و کاری از سیروان خضرپور در ژانر کمدی را خواهیم داشت. اما مهمتر و سنگینتر از همە، برگزاری جشنوارە نمایشنامەخوانی (اجراخوانی) است کە بە پیشکسوت و هنرمند فقید عرصەی تئاتر "ابراهیم تنهایی" تقدیم خواهد شد و حمایت همە جانبە کلیت ساختار اداری شهرستان از فرمانداری و شورای شهر گرفتە تا سایر ارگانهای مربوطە را میطلبد. مسئولین نیک واقفاند کە پیشرفت فرهنگی پیششرط توسعە همەجانبە است. بە عنوان مثال میگویم: ساخت یک پروژە عمرانی بدون داشتن فرهنگ، آب در هاون کوبیدن است.
هاژە-در ششماهە اول تا چە حد برنامەهایتان اجرایی شد؟
برای پاسخ بە این سوال باید بە رزومە انجمن هنرهای نمایشی مراجعە کرد. این رزومە بە ما نشان میدهد کە در این شش ماه توانستەایم ٢ اجرای عالی را بە نمایش بگذاریم و این اجراها این امکان را بە ما بدهند کە ٢ یا ٣ اجرای دیگر را در شش ماهە دوم داشتە باشیم. این رزومە بە ما میگوید کە توانستەایم یک دورە عالی بازیگری را برگزار نماییم کە در آن از چندین استاد ممتاز جهت تدریس استفادە کردیم. این رزومە بە ما میگوید کە با استفادە از اتاق فکری عالی، "همگرایی" را بر فضای هنری مهاباد غالب کنیم. در نتیجە احساس میکنم روند رو بە رشدی داشتەایم و امیدوارم روزی بتوانیم هنر را بە عنوان یک ارگان مقبول اجتماعی معرفی کنیم.
هاژە- بە عنوان یک کارگردان، همزمان بە عنوان مسئول انجمن هنرهای نمایشی، چە مشکلاتی را سد راه اجرای نمایش های بهتر میبینید؟
بزرگترین مشکل ما از لحاظ سختافزاری فقدان فضای اجرایی مناسب است. در مهاباد ٣ مجتمع فرهنگی وجود دارد اما در حقیقت در هیچ کدام از اینها قابلیت اجرا وجود ندارد. اینها سالن اجتماعات هستند. بە نظر من دورە سالنهای چند منظورە بە اتمام رسیدە است. وجود چند سالن تخصصی در مهاباد یک نیاز حیاتی است. جدا از این مسائل، با ساخت چند سالن تخصصی می توان مشکل بیکاری تعداد زیادی از هنرمندان را حل کرد. بە این شرط کە مدیریت این سالنها بە اهل فن و هنرمندان واگذار شود. شما فرض کنید کە چند سالن تخصصی هنری وجود داشتە باشد، از همان گیشە بلیط فروشی تا مدیریت این سالنها فرصت کار و اشتغال برای هنرمندان این شهر فراهم می کنند و این بر عهدە مسئولین است. بسیاری از مسئولین صرف هزینە برای تئاتر را بیهودە میدانند و من بە این دوستان میگویم صرف هزینە برای تئاتر، صرف هزینە برای فرهنگسازی است، پس این هزینە بە سرمایەگذاری بدل خواهد شد. جدا از این، اگر مدیریت صحیح نسبت بە مقولە هنر وجود داشتە باشد اقتصاد هنر میتواند کفاف و پاسخگوی تمام هزینەها باشد، بدین ترتیب هنر روی پای خود میایستد.
هاژە- در ارتباطی که با سایر کارگردانان تئاتر دارم، بیشتر آنها از نبود نمایشنامە کوردی نالاناند. شما چطور بە این مسئلە نگاه میکنید؟
بە نظر من نبود نمایشنامە کوردی بیشترین آسیب را به تئاتر کوردی وارد کردە است و این ناشی از دلایلی بسیار آشکار و البتە تاریخی است. ما باید این واقعیت را قبول کنیم کە تئاتر برای ما هنری خارجی است کە آن را فراگرفتەایم. پایەهای تئاتر مربوط بە جامعەای است کە در آن دیالوگ، محور اصلی است. اما در جوامع شرقی، بە خصوص جامعە ما کە اساسا جامعەای مونولوگمحور است عادیست کە بە خوبی نتواند نمایشنامە بنویسد. این بخشی از قضیە است. بخش دیگر آن، این است کە نمایشنامە دارای فضایی بیناژانری است، از یک طرف بە ادبیات و از طرف دیگر بە تئاتر متصل است. فضای ادبی ما فضایی است کە شعر بر آن غالب است و اتفاقا، زبان شاعرانە زبانی است کە نمی توان با آن نمایشنامە نوشت.
هاژە-تکلیف چیست؟
تکلیف واضح است. حذف فاصلە میان تئاتر و ادبیات با استفادە از افرادی کە در هر دو زمینە بە صورت حرفەای کار میکنند.
هاژە- برنامە شخصی شما در آیندە چە خواهد بود؟
در حال حاضر روی نمایشنامە مکبث اثر شکسپیر کار میکنم. میخواهم تمام زوایای آن را با نگاهی خلاقانەتربە دقت مطالعە کنم. امیدوارم در سال آیندە شرایط اجرای این نمایش فراهم شود.
هاژە- خبرهایی از افتتاح دفتر نمایشهای آیینی و بومی بە گوش میرسد، این خبر تا کجا صحیح است؟
همانطور کە میدانید، فضای فرهنگی ما بسیار وابستە بە مسایل آیینی و سنتی است. این پتانسیل در مهاباد وجود دارد کە اینگونە مراسمات حتی بە صورت تئاتر اجرا شوند. بە همین دلیل تصمیم گرفتیم از انجمن هنرهای نمایشی استان درخواست مجوز کنیم. بە محض صادر شدن این حکم، دفتر نمایشهای آیینی و سنتی بە عنوان یک ارگان مستقل شروع بە کار خواهد کرد.
هاژە- و در آخر سخنی با مخاطبان هاژە
میخواهم سخن آخرم مربوط بە مشکلی باشد کە این اواخر مرا بسیار آزار میدهد. عینا مشاهدە کردم کە چند خانوادە مهابادی مانع تحصیل فرزندان خود در رشتەهای هنری شدەاند، آن هم در معتبرترین دانشگاه های ایران. این بیگانە شدن جامعە با هنر را میرساند کە زیبندە شهری مانند مهاباد با سابقەی درخشان فرهنگی و هنری نیست. امیدوارم پایگاه خبری هاژە در مسیر معرفی هنر بە عنوان یک ارگان مقبول اجتماعی ما را همکاری کند.
هاژە- سپاس از شما کە وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.