تاریخ: ۱۳۹۶/۶/۲
آخرين ماموريت استاد در سمت شهردار (بدون تعارف با مرد تغيير نقش ها دكتر كامران عليزاده آذر)
ماردين سيداحمدی


آيا آخرين ماموريت دكتر كامران عليزاده آذر،استاد  محجوب و خوش برخورد و خنده  روي دانشگاه در تغيير نقش ها به سمت شهردار مهاباد ختم خواهد شد؟
و يا يك بار ديگر در آينده اي نزديك دكتر در سمت هاي بالاتر و در كسوت انتخابي و يا انتصابي به عرصه مديريت مهاباد باز خواهد گشت؟
اگرچه بايد گفت پاسخ به اين سوال هنوز زود است، اما كم و كيف جواب آتي اين پرسش را از هم اكنون و با تجزيه و تحليل عملكرد رفتاري شهردار منتخب مي توان تا حدود زيادي پيش بيني كرد.
داستان تغيير نقش هاي دكتر از كرسي هيئت علمي شروع شد، دكتر كامران عليزاده آذر در مدت زمان كوتاهي از پست هيئت علمي دانشگاه به معاونت دانشجويي كه خيلي از اساتيد دانشگاه آرزويش را داشتند، كوچ كرد و به سرعت در يك ماراتن انتخابي با راي اول مردم مهاباد بر مسند شورا نشست، لابي گري پشت پرده و عدم تمايل مرد محجوب علمي دانشگاه به نقش بازي كردن در از اين دست بازي ها صندلي رياست شورا را از او گرفت و به استناد نوشته هاي خودش با دو راي خودش و يكي از اعضاء در اين مهم ناكام ماند.
دكتر خنده رو يكي دو بار هم به علت جريانات گروه بندي شده و به قول خودش در تضاد با منافع عمومي از شورا كناره گرفت و نامه استعفايش را نوشت اما كناره گيريش را قبول نكردند يا پس گرفت ؟ هرچه بود و گذشت در پارلمان محلي  ماند و به اذعان بسياري از آگاهان اين ورطه ،گوشه انزوا اختيار كرد.
در ابتدايي ترين ساعت بامداد روز پنجشنبه (٩٦/٦/٢) و در يكي از جلسات طولاني شوراي اسلامي شهر مهاباد، اعضاء شورا با اكثريت آراء دكتر كامران عليزاده آذر را به سمت شهردار مهاباد انتخاب كرد و صورتجلسه اين انتخاب براي طي مراحل و تاييديه هاي بعدي تهيه و تنظيم شد، دكتر كامران عليزاده آذر متولد ١٣٥٦ مهاباد و عضو شورای اسلامی دوره چهارم مهاباد، فارغ التحصیل دکترای شهرسازی از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات تهران و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامي مهاباد می باشد. وی در انتخابات شورای شهر دوره چهارم توانست بیشترین آرای شهروندان مهاباد را کسب نماید.دکتر علیزاده آذر در تخصص مرتبط با پست شهرداري يعني شهرسازي كه رشته تحصيلي دانشگاهي اش مي باشد در سطح شهرستان مهاباد مطرح و صاحب نظر قلمداد مي شود، بزعم اكثريت افراد جامعه نظام مهندسي مهاباد ،دكتر عليزاده آذر از مهندسين خوش نام،محجوب و با لبخند هميشگي ، چهره آشناي شهر مهاباد است،هرچند خصوصيات اخلاقي پسنديده و نيك دكتر بر همگان واقف است اما عملكرد ايشان در حوزه هاي كاري گذشته قابل نقد و بررسي مي باشد
تغيير نقش شهردار دور سوم ابراهيم كريمي به عضو شوراي دور پنجم و برعكس، تغيير نقش عضو شوراي دور چهارم دكتر كامران عليزاده آذر به شهردار دور پنجم از منظر تاثير مستقيم و غيرمستقيم راي مردم در انتخاب جالب توجه است،اين همسوئي در راي منتخبين و مردم  مي تواند بيانگر اين موضوع باشد كه جهت بردار آراء اين دو قطب در دو دوره اخير به سمت همگرايي و همصدايي رفته است و اين خود مطالبات مردمي را در حوزه منتخبين دو چندان مي كند.
مطالباتي كه بايد در ارتقاء عمران و آباداني و زيباسازي شهري، نظافت عمومي و پرداخت حق و حقوق پرسنل،ختم به خير كردن انبوه پرونده هاي حقوقي و ايجاد نظم و انظباط و پرستيژ سازماني شهرداري نمود پيدا كند.
مطالباتي كه ديگر در قالب تراكم فروشي و زدن چوب حراج به شهر جواب نمي دهد و لازمه اش ايجاد سازوكار مديريت مالي صحيح و وصول مطالبات دولتي و غير دولتي و از همه مهمتر در چهارچوب راه اندازي سيستم درآمد پايدار براي شهر ميسور خواهد بود.
تسويه و پرداخت بدهي هاي كلان شهرداري در وضعيت اسفبار تراز مالي كنوني شهرداري يكي ديگر از پاشنه آشيل هاي شهرداري است كه كساني كه با اين حوزه صعب العبور آشنايي داشته باشند مي دانند كه فرار شهردار قبلي و استعفاي پذيرفته شده دقيقه نودي اش به همين خاطر بود و صدالبته مي تواند اين ماجرا به علت فشارهايي از جنس بعد رواني بر شهردار تازه نيز موجب تكرار تاريخ شود.
اگرچه توجه به كنترل شرايط عدم اطمينان و ميزان ريسك را دو مولفه شهردار در كنار برقراري فرايند مديريت مالي دقيق مي توان در عبور موقت از اين بحران ها ارزيابي كرد، اما  مولفه دخالت و تصميم گيري هاي شورا در وظايف شهردار را كه دكتر عليزاده آذر به دليل تجربه حضور در شوراي قبلي بخوبي با آن آشناست، بايد تهديدي جدي در حوزه پايداري استقلال شهرداري در اين شرايط ناپايدار و عدم اطمينان دانست و اين موضوعي است كه در تقابل دكتر عليزاده آذر با مديران و همترازان قبلي اش چالش برانگيز بوده است.
اما بايد اقرار كرد كه دكتر بازيگر تعويض نقش هاست، نقش هاي كه دكتر در پست هاي قبلي استادانه و بخوبي گرفته است و معمولاً به دليل يك ويژگي روانشناختي بصورت نيمه كاره رها كرده است و پايان كامل و خوشي نداشته اند،نقش هاي كه در كلاس درس در سيره بي انگيزگي استاد و دانشجو، در كسوت معاونت دانشگاه به گونه اي ديگر و بصورت بازي ندادن  در تصميم سازي و نهايتاً در قباي شورا به استعفاء ناپذيرفته در نيمه راه و انزوا در نيمه بعدي مسير كشيده شده است.
پايان سخن اگر مقصد بعدي دكتر پس از اين چهار سال ، كرسي مجلس و يا مسند فرماندار يا هر مركز قدرت و تصميم گيري ديگر مي باشد اين بار لازم است كه استاد آستين ها را بالا بزند و اين بارِ شيشه را به سلامت به مقصد برساند، باري كه يك شهر نگران افتادن و شكستنش هستند و ممكن است به قيمت پايان عمر حضور دكتر در صحنه سياسي و اجرايي شهرستان تمام شود.