تاریخ: ۱۳۹۶/۵/۲۰
مشاور يا مدير در سايه؟ مشاوره يا سهم خواهي؟/ برای مخاطبين خاص (مديران ارشد)

ماردين سيداحمدی

 

مي گويند پشت سر هر مرد موفق يك زن موفق وجود دارد! چرا؟

قدرتمندي اين مرد چرا بايد از يك زن نشأت بگيرد كه سالهاي متمادي در فرهنگ عاميانه از او بعنوان ضعيفه و جنس دوم ياد شده است؟

اگرچه نوشتار امروز در باب حق و حقوق زنان و جنبش فمنيسم نيست اما اين پرسش علاوه بر تداعي اين ارزشها ما را به يك وادي ديگر هم رهنمون مي كند،

مشاور و مشاوره،

بي گمان معني مستتر در ضرب المثل فوق بيشتر از آنكه در پي اثبات جنسيت باشد تاكيد بر همفكري و توسعه ديدگاه از طريق مشاوره و مشورت دارد،در اين قضيه بخصوص از زن توانمند بعنوان يك مشاور خوب در كسب موفقيت همسر در قالب خانواده [سازمان كوچك] ياد شده است.

اگرچه ماهيت مشاوره به دليل نوعي الزام در جبران خدمت معزولين و يا ورشكسته گان شغلي  در جامعه مديريتي امروز بعنوان مشاور در ابهام و يا زير سوال است،اما به دليل اهميت موضوع از ديدگاه تخصصي در اين باره بحث را ادامه مي دهيم.

مشاوره ( CONSULTATION ) فرايند كمك به حل مسئله و يا عدم جلوگيري از يك بحران در حوزه مديريتي و يا انشاء راهكارهاي رشد و توسعه يك سيستم است و مشاور كسي است كه با تكيه بر دانش و مهارت و تجربه به كمك كردن اقدام مي كند.

مشاوره بسته اي فكري است كه به منظور اخذ رأی و نظر تخصصی برتر دیگران برای انجام کاری و يا حل مسئله ای، پیشگیری از وقوع حادثه اي خارج از کنترل و نيز  کنترل شرایط هادي ارائه مي شود.

در صورتي كه مشاوره را يك سيستم فرض كنيم در نگاهی کلی شامل فرآیندهای مختلفی نظیر مصاحبه، ارزيابي، اجرای آزمونهای لازم، تدوین استراتژي، تحلیل شرایط كنوني  و آينده ، ارایه نظرات اصلاحي و سرانجام كمك به حل مسئله است،امروزه در تئوري هاي علم مديريت "مشاوره-فرايند" به عنوان يكي از تكنيك هاي نوين تحول سازماني پذيرفته شده است.

اما مشاوره در كجا مهم است و چرا توجه ويژه به مشاوران در مسئوليت هاي مديريتي مهم تاكيد شده است و اينگونه مشاوران چگونه و از كجا انتخاب مي شوند و چه وظايفي دارند؟

پاسخ به تسلسل سوالات فوق الذكر خود بيانگر اهميت مشاور و مشاوره است،بديهي است در مراكز تصميم گيري مهم مشاوره مهم است،تصميماتي كه تبعات سياسي و اقتصادي و اجتماعي تاثيرگذاري دارند نيازمند فرايند مشاوره هستند،پست هاي مهم سياسي و اقتصادي و ساير عوامل مهم در اداره اجتماع شامل اين تعريف مي شوند،از عالي ترين مقام هاي سياسي و نظامي و قضايي مملكت و معاونين و وزراء و استانداران تا نمايندگان مجلس در كسوت قانون گزاري و ناظر بر مجريان اداره كشور از اين قاعده مستثني نيستند،فرمانداران ،اعضاء شوراي اسلامي شهر و روستا و حتي شهرداران كه مجريان سياست گزاري دولت در شهرستانها هستند نيز در حلقه نيازمندان به مشاور و مشاوره هستند.

در فرهنگ خاص ايراني توجه به اين فرايند از آموزه ها و تاكيدات ديني نشات مي گيرد و پيشينه تاريخي و سير تحولات عقلايي دارد، پالايش فضيلت مردم و دستيابي به عصاره اين فضيلت از اهداف مشاوره در قالب مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي اسلامي شهر و روستاست،مطلب قابل توجه بعدي همان استفاده از ظرفيت فكري و دانش و تجربه و تخصص نخبگان در قالب تيم هاي مشاوره و يا مشاوران زبده است،مشاوره مدیریتی و سازمانی نوعی روان درمانی سازمانی است که در گام های بعدی به بازسازي سازمان می پردازد.

امروزه حرفه مشاوره در کشورهای پيشرفته به اوج شکوفایی خود رسیده است به نحوی که هر سازمان یک مشاور ارشد و حداقل چندین مشاور تخصصی در حوزه هایی همچون:

مالی، اداری، فني ، مهندسي، تولید، بازرگانی، بازاریابی، تبليغات، برند و حتی مسائل حقوقی و روابط کار و کارفرمایی دارد.

مشاوره موفق شخصي است که با داشتن یک استراتژی مناسب ، فرایند توسعه همه جانبه را بر مبنای نیازهای فرد یا سازمان با توجه به پتانسیل و توانایی آنها در نظر بگیرد که از طریق آن به سازمان  يا مديران کمک شود اهداف خود را تبيين کنند. تصمیم‌گیری سريع و مناسب داشته باشند و مسائل فردی، اجتماعی و مدیریتی سازمان  را به بهترين شيوه حل کنند.

اتخاذ بهترين و مثمرثمر ترين تصميمات در برخورد با چالشهاي هزينه ساز پيش رو يكي از دستيابي هاي كم كردن هزينه ها در طي اين فرايند مي باشد،ارتقاء بهره وري با استفاده از خردجمعي و از همه مهمتر مشروعيت بخشيدن به تصميمات اتخاذ شده در قالب مصوبات برگرفته شده از تبادل افكار جمعي نيز از موارد استناد مثبت به مشاوره مي باشد.

مشاوران از بين افراد متخصص و ماهر و باتجربه كه پيشينه موفق در زمينه تخصصي خود دارند انتخاب مي شوند،غالباً جهت افزايش بازدهي و نگرش درست و بلاخص عدم دخيل كردن منافع فردي در سازمان ،اين افراد بايد خارج از سازمان انتخاب گردند،سابقه مفيد در امورات اجتماعي و عضويت در سازمانهاي مردم نهاد از عوامل موثر بر انتخاب مشاوران پس از اخذ صلاحيت علمي و تخصصي است،سلامت فكري و جسمي و رواني با تاكيد بر منافع عمومي نيز از شرايط غيرقابل مذاكره اين پست قلمداد مي شود.

به مهمترين فصل اين نوشتار يعني شرح وظايف مشاور مي پردازيم،جايي كه مشاور موظف است با تحقيق و بررسي و موشكافي در موضوع و استفاده از پيش فرض هاي دانش و مهارت و تجربه ،مدير را در حل مسئله و جلوگيري از بروز بحران و ارتقاء و رشد حوزه مديريتي ،كمك كند و او را در اتخاذ بهترين تصميم ياري نمايد.

از وظايف مشاوران كمك به روشن كردن زواياي پنهان موضوعات در راستاي شفاف سازي و روشنگري و گذار از شرايط عدم اطمينان و ريسك به شرايط اطمينان و يا خطر كمتر و قابل قبول است،مشاور كمك مي كند كه كمبود تخصص هاي مديران در حوزه هاي مختلف جبران و نهايتا با در نظر گرفتن جوانب مختلف از ديدگاه تخصصي جواب مسئله جمع بندي شود.

امروزه يكي از چالشهاي جدي مديران ارشد ما در حوزه هاي مختلف سياسي و اجرايي سيستم فرايند مشاوره نيست،بلكه دسته هاي مختلف مشاوراني هستند كه صلاحيت حرفه اي مشاوره را ندارند.

دسته اول مشاوران تحميل شده و تاريخ مصرف گذشته مي باشد،كساني كه از تخصص و تجربه و دانش كافي بهره ندارند و صرفاً به علت اتمام ماموريت در يك پست و يا عزل از مديريت به مقام مشاور تنزل پيدا كرده اند! اين افراد به دليل بي انگيزگي و عدم تخصص لازم هيچ تاثيري در فرايند مشاوره و تصميم سازي ندارند.

دسته دوم حلقه هاي خاص و نزديكان كانون هرم قدرت هستند كه صرفنظر از توانايي به سمت خطير مشاور منصوب مي شوند و علاوه بر آنكه كارايي لازم را ندارند بلكه باعث وارونه ديده شدن واقعيت ها و اعمال حب و بغض شخصي در فرايند مشاوره كاذب مي شوند كه برخلاف دسته اول كه بي تاثير هستند،مي توانند تاثير منفي با آثار سوء ماندگار در عملكرد مديران داشته باشند.

دسته سوم،سهم خواهان و مديران در سايه اي هستند كه به دليل اينكه خود را در به صندلي رساندن مدير تاثير گذار مي دانند پا را از سياهي لشكر دور حلقه او فراتر نهاده و در كسوت مشاور تصميم گيرنده متبلور و ظاهر مي شوند و بر مبناي سهم خواهي فردي،جناحي و يا حزبي وارد جريان مشاوره مي شوند و در حقيقت با اين ترفند ،نقش مديريت در سايه را ايفا مي كنند و با واژه زيباي مشاوره كثيف ترين بازي هاي ممكن پشت پرده را رقم مي زنند!