تاریخ: ۱۳۹۶/۳/۴
پیرشالیار، جشن زرتشتی مردم هورامان
صادق قیصری

پیرشالیار یکی از مراسمی باستانی است که مردم اورامان برگزار می‌کنند. اورامان یا به زبان هورامی، هورامان، به معنی جایگاه خورشید است. بنا به اظهارات فریدون جنیدی، استاد زبان پهلوی، زبان محلی این منطقه با زبان پهلوی ساسانی تطابق آشکاری دارد. شروع مراسم پیرشالیار روز چهارشنبه است. این مراسم سه روز به طول می انجامد. مقبره پیر شالیار که از موبدان زرتشتی در منطقه بوده است در شهر اورامان تخت واقع شده است. این مراسم شامل قربانی، دف‌زنی، نوعی رقص مذهبی، خوردن آش مخصوص، شب‌نشینی و خواندن شعر است که در آخر هم با دعا به پایان می‌یابد.

ریشه این جشن کجاست؟
بنا به استنادات زبان شناسی این جنش به ایران باستان می‌رسد. این جشن ریشه‌های‌ كهن‌ اساطیری‌ خود را به‌ خوبی‌ حفظ‌ كرده‌ است‌ در منابع‌ مكتوب‌ تاریخی‌ آمده‌ است‌: پیر روحانی‌ از مغان‌ زرتشت‌ به‌ نام‌ پیر شالیار نزد مردم‌ اورامان‌ بسیار محترم‌ است‌ و كتابش‌ را به‌ بیگانگان‌ نشان‌ نمی‌دهند و كلماتش‌ به‌ جای‌ ضرب‌المثل‌ به‌ كار می‌رود. ضرب المثل هایی که از پیرشالیار درمیان فولکلور محلی وجود دارد نشان از زرتشتی بودن این فرد می‌دهد.

از نحوه برگزاری جشن که بانوعی رقص مذهبی انجام می‌پذیرد و احترام قائل شدن به مظاهر طبیعی چون سنگ و درخت، و نیز نشانهای زیادی که در فولکلور این منطقه وجود دارد، همگی نشان دهنده باستانی بودن این مراسم است. خانه پیرشالیار که «چله خانه» و چهل که در مظاهری نظیر چهل ستون و چهل چراغ و آیین و رسوم مرکزی ایران آمده نشان از مزدایی بودن این جشن دارد.از سوی دیگر نسبت پیر که به وی می‌دهند و به مریدانش که ماموستا می‌گفتند{به معنی استاد در زبان پهلوی} خبر از باستانی بودن این مراسم می‌دهد. به گواهی استنادات تاریخی دین باستانی مردم این منطقه زرتشتی بوده‌ است و وجود آتشکده هایی که در اطراف پاوه و اورامان وجود دارد و باتوجه به اسم خود هورامان که به معنی سرزمین خورشید است، قول اول که این جشن را زرتشتی می‌دانند، صحیح تر است.

پیرشالیار کیست؟
در فرهنگ مزدیسنا پیرشالیار(پیرشهریار) بعنوان یکی از موبدان زردشتی اواخر عصر ساسانی که کتابش را به کسی نشان نمی داده و سخنانش در نزد مردم «ضرب المثل» بوده است، برخی مربوط به دوره اشکانی و گروهی نیز متعلق به 1500سال پیش از میلاد مسیح دانسته‌اند. ولی باتوجه به اظهارات مردم محلی به نظر می‌رسد که با دو پیرشالیار مواجه هستیم.

شخصیت اول که در لابلای کتب تاریخی وجود دارد و مستند است، مشهور به(پیرشالیاره سیاوه) است، پسر جاماسب(۱۵۰)ق.م است.

پیرشالیار دوم: مصطفی ابن خداداد، مردی فاضل و عارف . این شخصیت بعد از انتشار آئین اسلام در منطقه  هورامان در زمان شیخ عبدالقادر گیلانی می زیسته و از منسوبان وی بوده است ایشان آشنای افکار پیرشالیاره سیاو بوده، کتاب معرفت او را بازنگری کرده و احتمال دارد بر اساس منهج دینی و رنگ و صبغه‌ی احکام اسلامی تغییراتی در آن داده باشد. از جمله این کرامات عجیبی که درباره او روایت می‌کنند، ماجرای شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است که «پیر شالیار» او را شفا می‌دهد. ولی به نظر می‌رسد که اصل جنش از پیرشالیار اول که بر طریقت زرتشتی بوده است،نشئت گرفته است.

بنا به گزارش وبسایت خبری کردنیوز، پیرشالیار فرزند جاماسب، یکی از رهبران و مُغان آیین زرتشت بوده که در اورامان می زیسته است، وی مردی دانا و آگاه با طبعی روان بود این مغ کتابی را به نام «مارفه تو پیرشالیار»(معرفت پیرشهریار) به اورامی به نظم درآورده است مشتمل بر امثال و حکم و پند و اندرز با ذکر نکاتی چند از آداب و رسوم آیین باستانی و تاکید و توصیه در جهت حفظ و نگهداری آن. نسخه ی این کتاب اکنون کمیاب است و فقط عبارات و ابیاتی از آن را برخی از مردم آن سامان از بر دارند و در مواردی به جای ضرب المثل به کار می برند.

در این کتاب منظوم، بعد از هر دو بیت، بیتی تکرار شده است به این مضمون:
گوشت جه واته ی پیرشالیار بوو هوشت جه کیاسته ی زانای سیمیار بوو
(به گفته پیرشهریار گوش بده، و برای درک نوشته زردشت دانا و هوشیار باش)

شاهین سپنتا هم باتوجه به وجود شواهد بیشماری این جشن را مزدایی می‌نامد و می‌گوید: به گواهی آثار بجا مانده در این منطقه همچون آتشگاه پاوه و یا کوه «دالانی »، مردم این منطقه پیش از ورود اسلام، یکتاپرست و پیرو آیین مزدیسنا بوده‌اند و به گواهی پژوهش‌های مردم‌شناسی، پیش از آن، آیین مهر نفوذ گسترده‌ای در میان مردم این منطقه داشته و در سده‌های بعد حتی با گسترش آیین زرتشت و سپس دین اسلام، هنوز تاثیرات ژرف آیین مهر را در همه جنبه‌های زندگی این مردم می توان یافت.
از این روی، به نظر می‌رسد مکانی که با نام مقبره پیرشالیار از آن نام برده می‌شود، در اصل یکی از نیایشگاه‌های آیین مهر بوده و دوران‌های بعد که آیین زرتشت در منطقه گسترده شده به صورت مزار یکی از بزرگان زرتشتی منطقه با عنوان مزار پیر شالیار یا شهریار نام گرفته است.

پیرشالیار و نگرانی مفتی‌های اهل تسنن
این جشن سالانه گردشگران زیادی را به منطقه می‌کشاند، و باعث رونق نسبی صنایع دستی مردم اورامان و شناخته شدن این منطقه می‌شود ولی علی رغم رونق نسبی بازار هورامان، مفتی های این منطقه  از اعتقادات مذهبی مردم محلی نگران اند. آنان می‌گویند که مسافران و گردشگران از نظر مذهبی باعث عوض شدن نگرش های مردم منطقه خواهند شد و علی رغم رونقی که گردشگران برای این منطقه فراهم آورده اند، این جشن ناراضیانی هم دارد.

تاریخدانان در مورد این جشن چه می‌گویند:

«شیخ محمد مردوخ کردستانی» در مورد پیرشالیار می‌گوید: «پیرشهریار، مؤلف کتاب مذکور(ماریفه‌ت) چنان‌که‌از نامش‌هم پیدا است، شکی نیست که زرتشتی بوده».

رشید یاسمی تاریخدان برجسته کرد هم ،در کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی‌او» می‌گوید: « از فضلاء و محترمان کردستان شنیده‌اَم که در اَورامان پیری روحانی از مُغان زردشتی بوده موسوم به پیرشهریار(که به زبان هورامی او را پیرشالیار خوانند) از او کتابی باقی است بنام» مارِفَتوپیری»(معرفت پیرشهریار) و نزد مردم اورامان بسیار محترم است و به‌دست خارجی نمی‌سپارند. او در ادامه‌ی مطلب خود می‌افزاید که: عده‌ای معتقدند که پیر دیگری هم به این نام بوده، هم عصر شیخ عبدالقادر گیلانی(اواخر قرن پنجم هجری) که با شیخ ارتباط داشته و او را پیرشالیار ثانی می‌گویند. معروف است که این پیر حضرت محمد(ص) را در خواب دیده، اسلام آورده و نام خود را مصطفی نهاده»

بنا به گزارش وبسایت انسانشناسی و فرهنگ، «محمد بهاالدین» در کتاب دیوان پیرشالیار زرتشتی، به دو پیرشالیار باور دارد و می‌گوید: «پیرشالیار پسر جاماسب، یکی‌از رهبران دینی زرتشتی ‌است. در منطقه‌ی ‌هورامان، آنطور که می‌گویند، عبادت هورمزد را فقط مردانی برعهده داشته‌اند که رهبر دینی بوده‌اند و بقیه مردم از این کار معاف بوده‌اند.»

البته برخی از مفتیان در منطقه اظهار می‌کنند که پیرشالیار پیرو اسلام و بر مذهب شافعی بوده است. بنا به گزارش ایسنا، مفتی اهل تسنن خواستار جلوگیری از برگزاری این جشن شده است. ماموستا ملا علی مقدمی گفت: اصلا چنین مراسمی نبوده و دیگر چیزی از مراسم «پیر شالیار» باقی نمانده است. وی در جای دیگر در مورد بخشی از مراسم پیرشالیار افزود: مردم اعتقاد دارند، سنگ سفیدی که در آرامگاه «پیر شالیار» وجود دارد و هر سال در مراسم «کومسا» شکسته می‌شود‌، رشد می‌کند، در حالی که این فقط یک افسانه است.

منابعی برای مطالعه بیشتر:
1- اوستا، گزارش: دکتر جلیل دوستخواه، ناشر مروارید، تهران، 1375
2- آیین مهر، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران، 1381
3- سیمای میراث فرهنگی کردستان، محمد ابراهیم زارعی، سازمان میراث فرهنگی، تهران، 1381
4-کرد و پیوستگی نژادی او ،رشید یاسمی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1363
5-تاریخ مردوخ، آیت الله مردوخ کردستانی، 1345، بی‌نا، بی‌تا

 عکس: پولا آغاز و داود صالحی فر