تاریخ: ۱۴۰۴/۶/۱۸
مهاباد و بحران آب؛ زخمی که هر روز عمیق‌تر می‌شود

مسئله آب در ایران سال‌هاست به یک بحران ملی تبدیل شده، اما در مقیاس محلی، نمونه بارز آن را می‌توان در وضعیت سد مهاباد دید. این سد که زمانی منبع اصلی حیات و توسعه شهری و روستایی بود، امروز به دلیل کاهش چشمگیر سطح آبش در معرض خطری جدی قرار گرفته است. متأسفانه، ریشه این بحران نه فقط در تغییرات اقلیمی، بلکه در مدیریت ناکارآمد منابع آب است.

 

سد مهاباد به طور سنتی از دو رودخانه اصلی ـ رودخانه کوتر و رودخانه مسیر سردشت ـ تغذیه می‌شود. اما طی سال‌های اخیر، در مسیر این رودها تغییراتی رخ داده که عملاً منابع آبی سد را از بین برده است.

 • نخست، رشد بی‌رویه کشاورزی پرمصرف در مناطق بالادست: محصولاتی مانند یونجه، چغندر قند و باغ‌های پرآب‌بر، بدون هیچ ملاحظه‌ای از راندمان واقعی، توسعه یافته‌اند. این محصولات در مقایسه با ارزش اقتصادی و میزان آبی که مصرف می‌کنند، هیچ توجیهی ندارند. اگر هزینه آب مصرفی در ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس مقایسه شود، تولید چنین محصولاتی عملاً به معنای نابودی سرمایه ملی است.

 • دوم، حفر گسترده چاه‌های غیرمجاز که بی‌محابا سفره‌های زیرزمینی را می‌بلعند و بدون هیچ برنامه‌ای آب‌های زیرزمینی منطقه را به نقطه بحران رسانده‌اند.

 • سوم، پدیده‌ای جدید و بسیار خطرناک: ساخت استخرهای بزرگ پلیمری در بالادست رودخانه‌ها و حتی بر سر چشمه‌ها. این استخرها نه تنها آب‌های سطحی و روان‌آب‌ها را از رسیدن به رودخانه‌ها بازمی‌دارند، بلکه در پاییز و زمستان نیز، یعنی زمانی که رودخانه‌ها باید تغذیه شوند، تمام آب ورودی به جای رفتن به سد، در این استخرها ذخیره می‌شود.

نتیجه روشن است: رودخانه‌ها امسال زودتر از موعد خشک شدند، حجم آب آن‌ها به شدت کاهش یافت و ورودی سد مهاباد به کمترین سطح در دهه‌های اخیر رسید.

باید پرسید: چگونه می‌توان انتظار داشت شهری مانند مهاباد، که حیات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی‌اش وابسته به سد است، با این روند دوام بیاورد؟

تجربه تاریخی نشان می‌دهد تمدن‌های بسیاری به دلیل بی‌آبی نابود شدند و تنها نامی از آن‌ها در تاریخ باقی ماند. آیا ما هم قرار است همان مسیر را تکرار کنیم؟

بحران آب یک مشکل ساده و گذرا نیست؛ مسئله‌ای استراتژیک است که با امنیت و بقا گره خورده است. اگر مدیریت نادرست ادامه یابد، سد مهاباد و کل منطقه نه تنها با کم‌آبی، بلکه با خطر نابودی زیست‌بوم و مهاجرت اجباری مردم روبه‌رو خواهد شد.

 

راهکاری هایی برای مدیریت بهتر منابع آبی :

راهکارهای کوتاه‌مدت (قابل اجرا در یکی دو سال آینده)

 1. مسدود کردن چاه‌های غیرمجاز: فوری‌ترین اقدام برای جلوگیری از تخلیه سفره‌های زیرزمینی.

 2. ممنوعیت برداشت آب از چشمه‌ها برای استخرهای پلیمری: باید قانونی و با نظارت اجرا بشه.

 3. کاهش کشت محصولات پرمصرف (مثل یونجه، سیب و چغندر قند) و جایگزینی با گیاهان کم‌آب‌بر.

 4. اصلاح سیستم‌های آبیاری موجود (از غرقابی به قطره‌ای یا بارانی) برای افزایش راندمان.

 5. شفاف‌سازی عمومی: اعلام میزان ورودی و خروجی سد مهاباد به مردم، تا فشار اجتماعی برای تغییر سیاست‌ها شکل بگیره.

 

راهکارهای میان‌مدت

 1. تغییر الگوی کشت در منطقه: حرکت به سمت محصولات دیم یا کم‌آب‌بر (مانند گندم دیم، جو دیم، عدس، نخود).

 2. ایجاد مشوق اقتصادی برای کشاورزان: یارانه، وام یا خرید تضمینی محصولات دیم تا کشاورزان انگیزه تغییر داشته باشند.

 3. مدیریت حقابه رودخانه‌ها: یعنی بخشی از آب چشمه‌ها و رودها باید الزاماً وارد سد شود، حتی اگر استخرها ساخته شده باشند.

 4. توسعه تصفیه‌خانه‌های پساب شهری و صنعتی: استفاده از آب بازیافتی در کشاورزی به جای برداشت از سد.

 

راهکارهای بلندمدت

 1. مدیریت یکپارچه حوضه آبخیز: یعنی رودخانه‌های منتهی به سد مهاباد به صورت کلان مدیریت شوند، نه تکه‌تکه.

 2. آموزش و فرهنگ‌سازی عمومی: تغییر نگرش مردم و کشاورزان نسبت به ارزش واقعی آب.

 3. الگوبرداری از کشورهایی مثل استرالیا: که در شرایط خشک توانستند با ترکیب سیاست‌های سخت‌گیرانه + فناوری + کشاورزی دیم، بحران آب را کنترل کنند.

 4. تنوع‌بخشی به اقتصاد منطقه: کاهش وابستگی به کشاورزی پرمصرف و تقویت صنایع سبز و گردشگری.

 5. ایجاد قوانین سختگیرانه درباره بهره‌برداری از منابع آب: مشابه قوانینی که در بسیاری از کشورهای خشک وجود دارد.