ورود دانش آموختگان دانشگاهی به بازار کار، آغازی است بر به زیر سوال بردن سیطره ریش سفیدان و پیشکسوتان در مدیریتی که تمامی زمینههای اجتماعی و اقتصادی را در انحصار خود داشتند. با ورود این نیروهای اجتماعی نوین و تحصیل کرده، جابجایی محسوسی در نقشهای اجتماعی پدید آمدە است. قبل از این در تمامی عرصههای تولید، کشاورزی، دامی و ساخت و سازها بدون وجود ریش سفیدان و پیشکسوتان کە حاملان تجارب نسلهای پیشین بودند آب از آب تکان نمیخورد اما پیدایی تکنوکراتهای نسل جدید به واسطه دانش و علمی که در انبان دارند این جایگاە را بر نیروهای پیشگفته تنگ نموده و عملاً نقش اجتماعی بنام ریش سفیدان در دل تاریخ و در بسیاری از زمینه ها محو شدە است.
اما در ورزش این فرایند جابجایی به دلیل این کە ورزش در زندگی مردم اولویت اصلی را ندارد و بعد از نیازهای اصلی معیشتی قرارگرفته با تاخیر زمانی در حال به وقوع پیوستن است. سرازیر شدن فارغالتحصیلان ورزش از دانشگاەها به عرصه ورزش، عملا این ناقوس جابجایی را به صدا دراورده است. در صورتی که پیشکسوتان ورزش نتوانند و یا نخواهند بر بعضی از تنگناهای موجود در وضعیت خود غلبه یابند این روند محو شدنشان با سرعت بیشتری شتاب خواهد گرفت.
روی آوردن پیشکسوتان به تشکیلات مدنی ورزشی برای تاثیرگذاری و حضور موثرتر در ورزش و جامعە و انتقال تجارب ذیقیمتشان به بدنه ورزش با دوری جستن آنها از جمعهای محفلی بی حاصل، بدون شک اولین شرط گذر از خوان اول محسوب میشود .
ضمن اینکه پیشکسوت ورزش نباید تنها خود را دلخوش به حامل تجارب پیشین دانسته و بخواهد با همین عنصر تجربه، منزلت و جایگاه خود را ابدی پندارد بلکه اگر در جهان تصورات ورزشی خود الزامات و دگرگونی های بنیادین و عمیقی را که مرتبا در حال رخ دادن است را انعکاس ندهد بدون شک هر روز بیش از پیش حاشیه نشین تر خواهد شد. بنابراین داشتن تصوری منطبق بر واقعیات کنونی در ورزش و کمتر غرق شدن در نگاه نوستالژیک بر گذشته، عبور از خوان دوم برای پیشکسوتان به حساب ورود دانش آموختگان دانشگاهی به بازار کار، آغازی است بر به زیر سوال بردن سیطره ریش سفیدان و پیشکسوتان در مدیریتی که تمامی زمینههای اجتماعی و اقتصادی را در انحصار خود داشتند. با ورود این نیروهای اجتماعی نوین و تحصیل کرده، جابجایی محسوسی در نقشهای اجتماعی پدید آمدە است. قبل از این در تمامی عرصههای تولید، کشاورزی، دامی و ساخت و سازها بدون وجود ریش سفیدان و پیشکسوتان کە حاملان تجارب نسلهای پیشین بودند آب از آب تکان نمیخورد اما پیدایی تکنوکراتهای نسل جدید به واسطه دانش و علمی که در انبان دارند این جایگاە را بر نیروهای پیشگفته تنگ نموده و عملاً نقش اجتماعی بنام ریش سفیدان در دل تاریخ و در بسیاری از زمینه ها محو شدە است.
اما در ورزش این فرایند جابجایی به دلیل این کە ورزش در زندگی مردم اولویت اصلی را ندارد و بعد از نیازهای اصلی معیشتی قرارگرفته با تاخیر زمانی در حال به وقوع پیوستن است. سرازیر شدن فارغالتحصیلان ورزش از دانشگاەها به عرصه ورزش، عملا این ناقوس جابجایی را به صدا دراورده است. در صورتی که پیشکسوتان ورزش نتوانند و یا نخواهند بر بعضی از تنگناهای موجود در وضعیت خود غلبه یابند این روند محو شدنشان با سرعت بیشتری شتاب خواهد گرفت.
روی آوردن پیشکسوتان به تشکیلات مدنی ورزشی برای تاثیرگذاری و حضور موثرتر در ورزش و جامعە و انتقال تجارب ذیقیمتشان به بدنه ورزش با دوری جستن آنها از جمعهای محفلی بی حاصل، بدون شک اولین شرط گذر از خوان اول محسوب میشود .
ضمن اینکه پیشکسوت ورزش نباید تنها خود را دلخوش به حامل تجارب پیشین دانسته و بخواهد با همین عنصر تجربه، منزلت و جایگاه خود را ابدی پندارد بلکه اگر در جهان تصورات ورزشی خود الزامات و دگرگونی های بنیادین و عمیقی را که مرتبا در حال رخ دادن است را انعکاس ندهد بدون شک هر روز بیش از پیش حاشیه نشین تر خواهد شد. بنابراین داشتن تصوری منطبق بر واقعیات کنونی در ورزش و کمتر غرق شدن در نگاه نوستالژیک بر گذشته، عبور از خوان دوم برای پیشکسوتان به حساب میآید..