با وجود اینکه رابطه زوجی به طور طبیعی به عنوان مأمنی تصور میشود که میتوان از دنیای تنهایی و ناامنی به آن پناه برد، اما بسیاری از افراد در رابطه زناشویی خود احساس تنهایی میکنند.
رابطه زوجی بهطور طبیعی به عنوان پناهگاهی از تنهایی و ناامنی تصور میشود، اما برای بسیاری با وجود ازدواج و زندگی مشترک، احساس تنهایی همچنان پابرجاست. این تناقض عجیب که چگونه در میان رابطهای نزدیک و صمیمی باز هم احساس تنهایی میکنیم، سوالی است که باید به آن پرداخته شود. احساس تنهایی در یک رابطه زوجی مسئلهای پیچیده است که از عوامل مختلفی سرچشمه میگیرد؛ از کمبود ارتباطات عاطفی گرفته تا عدم همفهمی. در اینجا، به بررسی دلایل اصلی این احساس و راهکارهای مقابله با آن خواهم پرداخت.
کمبود ارتباط عاطفی
یکی از بزرگترین دلایل احساس تنهایی در رابطه زوجی، فقدان یا کمبود ارتباط عاطفی عمیق است. زوجها ممکن است درگیر روزمرگیهای زندگی شوند و ارتباطات آنها به سطحیترین شکل ممکن کاهش یابد. به مرور زمان، این کمبود ارتباط باعث فاصلهی عاطفی میشود. وقتی که یکی از طرفین نتواند احساسات و نیازهای عاطفی خود را با شریک زندگیاش به اشتراک بگذارد، نوعی حس نادیده گرفته شدن به وجود میآید. در این شرایط، حتی اگر از نظر فیزیکی کنار هم باشید، از لحاظ عاطفی فاصله دارید.
انتظارات غیرواقعی
رسانهها، فیلمها و شبکههای اجتماعی تصویری ایدهآل و گاهی غیرواقعی از رابطه زوجی به ما ارائه میدهند. این تصویرهای آرمانی ممکن است منجر به ایجاد انتظارات غیرمنطقی از همسر و رابطه شوند. زمانی که زندگی واقعی نتواند با این تصورات هماهنگ شود، احساس ناامیدی و شکست به وجود میآید. این شکاف میان انتظارات و واقعیت باعث میشود فرد بهطور ناخودآگاه از همسر خود دور شود و احساس کند که نیازهایش در این رابطه برآورده نمیشود.
اگر مشکلات گذشتهی حلنشدهای بین زوجین وجود داشته باشد، این مسائل به مرور زمان رابطه را از درون تهی میکنند. احساس نادیدهگرفته شدن یا ناتوانی در حل اختلافات میتواند به احساس تنهایی منجر شود.
نبود مکالمات معنادار
در بسیاری از روابط، مکالمات به موضوعات سطحی مانند کار، مسائل مالی یا برنامههای روزانه محدود میشود. این مکالمات به مرور زمان از ارتباط عمیقتر و معنادار جلوگیری میکنند. زوجها باید بتوانند در مورد آرزوها، ترسها و اهداف شخصی خود صحبت کنند و یکدیگر را از این جنبهها بهتر بشناسند. در غیر این صورت، احساس فاصله عاطفی و روانی تقویت میشود و تنهایی در رابطه افزایش مییابد.
عدم همدلی و فهم متقابل
گاهی اوقات، یکی از دلایل احساس تنهایی در رابطه، این است که فرد احساس میکند که همسرش او را درک نمیکند یا نمیتواند با احساسات و نگرانیهایش همدلی کند. این مسئله بهخصوص زمانی اهمیت پیدا میکند که یکی از زوجین دچار مشکلات روانی یا اضطراب باشد. در چنین شرایطی، اگر همسر نتواند به خوبی از او حمایت کند، فرد ممکن است به شدت احساس تنهایی کند. نبود همدلی و عدم تلاش برای درک نیازها و احساسات یکدیگر، از عوامل کلیدی در ایجاد این احساس است.
زندگی در یک مسیر موازی
یکی دیگر از عوامل مؤثر در ایجاد احساس تنهایی در رابطه، زندگی در مسیرهای موازی است. این مسئله زمانی رخ میدهد که هر یک از زوجین درگیر فعالیتها، کارها و وظایف خود شده و دیگر زمانی برای ارتباط با یکدیگر ندارند. در چنین شرایطی، زوجین ممکن است فیزیکی کنار هم باشند، اما از لحاظ روانی و عاطفی در دو مسیر جداگانه حرکت کنند. این نوع زندگی موازی باعث میشود که فرد احساس کند دیگر بخشی از زندگی شریکش نیست و در نتیجه تنهایی بیشتری را تجربه کند.
عدم توجه به نیازهای شخصی
در رابطهای سالم، باید فضایی برای رشد فردی هر دو طرف وجود داشته باشد. اما در بسیاری از موارد، افراد بهطور ناخودآگاه از نیازهای شخصی خود چشمپوشی میکنند تا در خدمت رابطه باشند. وقتی فرد نتواند به خواستهها و علایق شخصی خود رسیدگی کند، احساس از دست دادن هویت فردی به وجود میآید و این حس، به احساس تنهایی در رابطه دامن میزند. عدم توجه به نیازهای شخصی و هویت مستقل در طولانیمدت باعث میشود فرد در رابطه احساس بیارزشی و تنهایی کند.
مشکلات گذشته و حلنشده
روابط ما تحت تأثیر تجربیات گذشته و زخمهای روانی پیشین قرار دارند. اگر مشکلات گذشتهی حلنشدهای بین زوجین وجود داشته باشد، این مسائل به مرور زمان رابطه را از درون تهی میکنند. احساس نادیدهگرفته شدن یا ناتوانی در حل اختلافات میتواند به احساس تنهایی منجر شود. در این شرایط، حتی با وجود تلاشهای ظاهری برای حفظ رابطه، فرد همچنان خود را تنها و بدون حمایت میبیند.
برای مقابله با این احساس تنهایی در رابطه زوجی، ابتدا باید از مکالمه و برقراری ارتباط باز و صادقانه شروع کرد. همسران باید درباره نیازها، احساسات و دغدغههای خود با یکدیگر صحبت کنند و تلاش کنند تا همدیگر را بفهمند. همچنین، ایجاد زمانهای کیفی برای سپری کردن با هم، جدا از فشارهای روزمره، میتواند به تقویت ارتباط عاطفی کمک کند.توجه به رشد فردی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
هر دو طرف باید فضایی برای تحقق نیازها و اهداف شخصی خود داشته باشند تا احساس رضایت فردی در کنار رابطه داشته باشند.در نهایت، همدلی و درک متقابل از طریق تمرین شنیدن فعال و توجه به احساسات طرف مقابل میتواند به کاهش فاصله عاطفی و احساس تنهایی کمک کند. به یاد داشته باشید اگر در هر زمینه تلاش میکنید اما این تلاش به صمیمت منجر نمیشود شاید مهارت لازم را ندارید نیاز دارید این مهارت ها را آموزش ببینید یا اختلافات دشوار را به کمک یک مشاور حل و هضم کنید.
مرجع : خبرگزاری آنا