متن حاضر، با تکیه بر آموزههای اسلامی، به تبیین مفهوم دگرپذیری و ادب اختلاف در اندیشه تقریبی میپردازد و بر اهمیت آن در تعاملات اجتماعی و بینفردی تاکید میکند. در این رویکرد، دگرپذیری به معنای به رسمیت شناختن و احترام به دیدگاهها و باورهای متفاوت است، بدون آنکه لزوماً به معنای پذیرش کامل آنها باشد. ادب اختلاف نیز به شیوههای صحیح و سازنده برخورد با نظرات مخالف اشاره دارد.
نکته حائز اهمیت در این میان، تمایز میان دگرپذیری و دگراندیشی است. دگرپذیری، همانطور که گفته شد، به معنای احترام به تفاوتها و ایجاد فضایی امن برای ابراز وجود دیگران است. اما دگراندیشی، به معنای پذیرش بیچونوچرای هر فکری، حتی بدون داشتن دلیل شرعی یا منطقی، مذموم شمرده میشود. به عبارت دیگر، دگرپذیری مستلزم حقپذیری است؛ یعنی آمادگی برای پذیرش حقانیت دیدگاه مقابل، در صورت اثبات آن.
قرآن کریم، به عنوان منبع اصلی آموزههای اسلامی، نمونههای برجستهای از زنان دگرپذیر را معرفی میکند. ملکه سبا، در اوج قدرت و مکنت، با دریافت نامه حضرت سلیمان (ع)، به جای تکبر و خودرأیی، با ادب و احترام برخورد میکند و نامه او را "کتاب الکریم" مینامد. آسیه، همسر فرعون، نیز با وجود زندگی در دربار ظلم و ستم، تسلیم تفکرات باطل همسرش نمیشود و با دگرپذیری و مدارا، مدتی با او زندگی میکند تا شاید اصلاح شود. اما وقتی امیدی به اصلاح نمیبیند، از خداوند میخواهد که او را از دست فرعون نجات دهد.
این داستانها، نشاندهنده اهمیت دگرپذیری و مدارا در روابط انسانی، حتی در شرایط سخت و دشوار است. در واقع، دگرپذیری و ادب اختلاف، نه تنها به ایجاد فضایی امن و آرام برای تعاملات اجتماعی کمک میکند، بلکه زمینه را برای رشد و تعالی فردی و اجتماعی نیز فراهم میآورد. وقتی انسانها به یکدیگر اجازه میدهند که خودشان باشند و نظرات خود را آزادانه بیان کنند، امکان تبادل اندیشه، نقد سازنده و در نهایت، رسیدن به حقیقت افزایش مییابد.
بر این اساس، آموزش دگرپذیری و ادب اختلاف به کودکان و نسلهای آینده، از اهمیت ویژهای برخوردار است. باید به آنها یاد داد که اگر با کسی روبرو شدند که همفکرشان نبود، به جای تعصب و خشونت، با زیباترین رفتار با او برخورد کنند. این آموزش، میتواند به شکلگیری جامعهای متمدن، پویا و پیشرفته کمک کند؛ جامعهای که در آن، تفاوتها نه تنها تهدید نیستند، بلکه فرصتی برای رشد و شکوفایی به شمار میروند.