به گزارش هاژه به نقل از میگنا، یک روانشناس کودک و نوجوان با اشاره به اینکه والدین علاوه بر وظیفه تامین پوشاک و غذای فرزندانشان، باید به صورت صحیح آگاهی و تربیت جنسی فرزندانشان را نیز افزایش دهند، گفت: مراحل تربیت جنسی از دوران شیرخواری آغاز میشود، چراکه روح و ضمیر ناخودآگاه در این مرحله بسیار آگاه است.
گوهریسنا انزانی با اشاره به چرایی اهمیت تربیت جنسی، یادآور شد: انسانها دارای ابعاد مختلف جسمی و روحی هستند که هر یک از این ابعاد بر دیگری تاثیرگذار است، اظهار کرد: رشد ابعاد مختلف جسمی و روحی باید به صورت همزمان با یکدیگر رخ دهد و آموزش در هر مرحله باید متناسب با آن مرحله باشد. در این میان، مسائل جنسی به صورت چشمگیری ابعاد زندگی افراد را تا پایان عمر تحت تاثیر قرار میدهند، چراکه هدف از تربیت جنسی، رشد و تکامل فردی و ایجاد نسل سالم است.
وی با بیان اینکه والدین تنها وظیفه تامین پوشاک و غذای فرزندانشان را ندارند و باید آگاهی و تربیت جنسی را به صورت صحیح به فرزندانشان منتقل کنند، گفت: براساس تحقیقات صورت گرفته، والدین کمبود اطلاعات ندارند، بلکه نمیدانند باید چگونه این اطلاعات را به فرزندانشان منتقل کنند. برخی از والدین به دلیل حیا و برخی دیگر به دلیل ترس از پیامدهای منفی، از دادن اطلاعات در زمینه تربیت جنسی به فرزندانشان خودداری میکنند. این درحالیست که اگر این آموزشها در سنین مناسب در اختیار فرزندان قرار نگیرد، آنها از منابع دیگری اطلاعات کسب میکنند و همین امر، منجر به آسیب دیدن آنها خواهد شد.
این روانشناس کودک با بیان اینکه مهمترین قسمت تربیت در کودکان، تربیت هویت یعنی هویت جنسی است، گفت: لازم است تربیت جنسی توسط والدین آگاه به فرزندان آموزش داده شود.
انزانی در ادامه با اشاره به مراحل تربیت جنسی، گفت: مراحل تربیت جنسی از دوران شیرخواری آغاز میشود، چراکه روح و ضمیر ناخودآگاه در این مرحله بسیار بسیار آگاه است. معمولاً کودکان تا حوالی ۳ سالگی نسبت به اعضای بدن خود کنجکاوند.
این روانشناس کودک و نوجوان با اشاره به اینکه تربیت جنسی از سنین خاصی آغاز میشود، گفت: از آنجایی که غریزه جنسی در وجود همه کودکان وجود دارد، والدین باید قبل از دوران تکوین نطفه به فکر تربیت جنسی فرزندانشان باشند و مانند انگیزههای دیگر مثل تشنگی و گرسنگی در مسیر صحیح آن گام بردارند. ماکارنکو- روانشناس نیز تربیت جنسی را مستلزم توانایی فوق العاده، نزاکت خاص و تیزهوشی بسیار زیاد میداند که باید با سن و رشد فرزند هماهنگ باشد و از آنجایی که کودکان تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند لازم است هر فرزندی، آگاهی لازم را از طریق والدین کسب کند.
انزانی با اشاره به پیششرطهای تربیت جنسی کودکان، توضیح داد: والدین در ابتدا باید با مراحل رشد جنسی کودک آشنا باشند و بدانند که چگونه برخورد سازنده داشته باشند. همچنین با توجه به ویژگیهای روانشناختی و زیستشناختی کودکان، توجه کنند که آموزش زودرس و شتابزده به همان میزان آسیبرسان است که آموزش با تاخیر، پنهانکاری و نادیده گرفتن آسیبرسان خواهد بود.
در صورتی که والدین به سوالات و کنجکاوی کودکان واکنش مناسب نشان دهند و با توجه به ظرفیت و درک کودک، به دور از مخفیکاری و سرکوب بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، خطر اختلالات جنسی کودکان کاهش پیدا میکند. کنجکاوی کودکان در ابتدا جنبه شناختی دارد؛ در واقع آنها به دنبال یادگیری مطالب جدید هستند تا آگاهی خود را افزایش دهند و این درحالیست که عموما والدین از این مسئله میترسند و آن را سرکوب میکنند.
به همین دلیل لازم است والدین بدانند که از سنین کودکی به ویژه دوران مهد کودکِ فرزندان با کنجکاوی آنها مواجه خواهند شد. پس والدین ضمن کاهش ترسهای خود، تلاش کنند بدون خشم با فرزندان ارتباط برقرار کنند و با سوالهای بازپاسخ، یعنی از کجا، چه چیزی شنیدن، در حد ظرفیت و شناخت، اطلاعات مناسبی در اختیار فرزندان قرار دهند. براساس مطالعات انجام شده، کودکانی که اطلاعات و آگاهی مناسبی داشتهاند توانستهاند بیشتر از بقیه کودکان از خود مراقبت کنند.
این روانشناس با اشاره به برخی اقدامات برای تربیت جنسی، ادامه داد: والدین در ابتدا باید رعایت کنند که محل خواب و استراحت خود را از فرزندانشان جدا کنند. برای فرزندان مرز بگذارند و آنها را آگاه کنند که اجازه ورود به اتاق خواب والدین را ندارند. از شوخیهای نامناسب در مقابل کودکان خودداری کنند. پوشش متناسب داشته باشند. برای استحمام کودک، والد همجنس با کودک این کار را انجام دهد. فیلمهایی که کودکان تماشا میکنند، متناسب با سن کودکان باشد.
وی ادامه داد: والدین در شستشوی کودکان مراقبت کنند. از بعد از سنین 3.5 سالگی، کودکان درگیر کنجکاوی هستند و به همین دلیل، در بازیها هیچ وقت دو کودک هم سن را با یکدیگر تنها نگذارند. به حسهای کودکان توجه کنند. بیشترین آسیبی که کودکان تجربه میکنند از سمت اعضای خانواده است و بیشترین لمسها و آسیبها در اعضای خانواده اتفاق میافتد. همچنین والدین دقت کنند که آموزشها تدریجی و آهسته صورت گیرد و قرار نیست همه جزییات گفته شود. البته والدین نباید دروغ بگویند. پاسخها باید به زبان ساده و متناسب با سن کودک باشد. شوخی، مسخره کردن، خندیدن و ... نباید وجود داشته باشد و آگاهی باید طوری بیان شود که کودک احساس گناه نکند، بلکه احساس ارزشمندی کند.
انزانی در پایان گفت: باتوجه به اینکه آسیبها از سمت اعضای نزدیک خانواده بیشتر است لازم است والدین درباره لمسهای خوب و بد هم خودشان آگاه باشند و هم آن را از سن سه سالگی به کودکان آموزش دهند و تحت هیچ شرایطی آنها را با اعضای خانواده تنها نگذارند تا کودکان بتوانند راجع به این موضوعات با والدین صحبت کنند.