تاریخ: ۱۳۹۵/۱۲/۴
فخر فروشی در مهمانی های امروزی و کم رنگ شدن دید و بازدیدها
سامان بی باک

 

صله رحم(مهمانی های خویشاوندی) از جمله سنت های حسنه ای است که از قدیم در ایران عزیز و به خصوص در بین اهالی شهرستان مهاباد دارای ارزش و جایگاه خاصی بوده است. در دین اسلام، احادیث و سخنان بزرگان نیز بارها به اهمیت آن اشاره شده است؛ همچنین فواید زیادی را برای آن ذکر کرده اند، از جمله:آسایش خاطر، ازدیاد محبت نسبت به همدیگر، افزایش طول عمر و... اما متاسفانه در سالیان اخیر و به خصوص در این شهرستان، شاهد تغییرات عجیبی در این زمینه هستیم، به گونه ای که این سنت قدیمی و زیبا، جای خود را به یک سنت مدرن، ظاهری و تجمل گرا داده است؛ سنتی که تمامی فواید و خوبی های سنت قدیمی را دچار دگرگونی ساخته است؛ برای مثال: آسایش خاطر، تبدیل به اغتشاش خاطر، ازدیاد محبت نسبت به همدیگر، تبدیل به احساس خشونت، تمسخر(گفتن بعضی از مسایل، همانند تازه به دوران رسیده و...) و حتی گاهی به تنفر، افزایش طول عمر، تبدیل به کم شدن طول عمر(به خاطر حرص دادن و اذیت کردن همدیگر) به خصوص در بین خانم ها شده است.       

اگر بخواهیم در این زمینه بحث نماییم، باید عنوان کرد که پیشرفت علم و تکنولوژی در جامعه و در هر دوره ای از زمان می تواند به نفع ما انسان ها باشد، اما از سویی دیگر می تواند تبعات سو و منفی داشته باشد؛ یکی از این موارد، تاثیر گذاری بر همین سنت قدیمی(صله رحم) است. البته مخاطبان عزیز شاید نظر این حقیر را بی مورد و بی ربط بدانند و عنوان نمایند که باید با علم و تکنولوژی پیش رفت و به روز بود. هر چند که این نظر آنان نیز می تواند درست باشد؛ ولی باید عرض نمود و از آنان سوال کرد که آیا می دانید فراموش کردن، جایگزین کردن و دگرگون ساختن آداب و رسوم و سنت های قدیمی می تواند به چه قیمتی برای ما تمام شود؟ آیا باید سنت های دیرینه و آبا و اجدادی خود را کنار گذاشته و سنت ها و رسوم جدیدی را جایگزین آن کرد؟ به هر حال، علم و تکنولوژی نباید بر فرهنگ ها تاثیر گذار باشد.     

 

برای مثال در یک مراسم شامی دعوت یکی از خویشاوندان، نزدیکان و یا دوستان خود هستیم، آشپز، قبلا با مراجعه به اینترنت و با در فشار گذاشتن خود و شوهر خود به خاطر هزینه های زیاد، اقدام به تهیه انواع دسر، سالاد، ژله، شیرینی و چند نوع غذا کرده است و به قولی، تشریفات خاصی را تدارک دیده است. سفره که پهن شد و میهمانان بر سر سفره حاضر شدند، ناگهان پای آشپز گوشی به دست بر وسط سفره سبز شده و چند عکس از زوایای مختلف- با آن گوشی گران قیمت خود- از سفره می گیرد و برای نمایش بر روی صفحه تلگرام و یا اینستاگرام خود می فرستد، سپس مهمان می تواند شروع به خوردن نماید. البته قابل ذکر است که این عکس ها همانند قدیم، عکس های یادگاری و یا خانوادگی نیست، بلکه برای اهداف دیگری از جمله، خودنمایی، حرص دادن و اذیت کردن، به رخ کشیدن و کم نیاوردن پیش همدیگر است.

شاید تا اینجا متوجه ربط این موارد به همدیگر شده باشید. پس، انجام این کارها، استفاده نادرست ما را از علم و تکنولوژی نشان می دهد و باعث می شود که کم کم خویشاوندان و دوستان از همدیگر فاصله بگیرند.

به غیر از این بحث، موارد دیگری هم هستند که باعث کم رنگ شدن دید و بازدیدها(صله رحم) و فاصله افتادن بین اقوام و خویشاوندان می شوند:

- کادو دادن (به زبان ساده تر، دست خالی نرفتن به مهمانی).

- خسته شدن از کار روزانه و به قولی، مشغله کاری.

- احساس شرم مهمان به خاطر هزینه هایی که بر روی دست میزبان خواهد گذاشت.

- دوری از افراد بد، چه در بین فامیل و چه در بین دوستان.

و...    

-در توضیح تک تک این موارد باید عنوان کرد که اولا در جامعه، با اقشار مختلفی روبرو هستیم که از لحاظ مالی فاصله های زیادی با هم دارند، خوب، مسلم است دیدن صحنه های تجمل گرایی، فخر فروشی و... باعث رنجش خاطر بعضی ها خواهد شد که انجام متقابل این مراسمات برای آنان سخت خواهد بود و تمکن مالی انجام اینچنین کارهایی را ندارند و در نتیجه و به قول امروزی ها کم می آورند و آبرویشان می رود، پس کم کم فاصله ها زیاد شده و رفت و آمدهای خویشاوندی کمتر می شود.

- در مورد کادو دادن نیز باید عرض نمود که اصلا لزومی ندارد که حتما کادویی بین خویشاوندان برای مهمانی رفتن رد و بدل شود، پس می توانیم به راحتی آن را حذف نماییم.

- خسته شدن از کار روزانه هم خوب امری عادی است، می توانیم با برنامه ریزی، هم استراحت نماییم و هم به دید و بازدید های خود بپردازیم.

- در بعضی موارد دیده می شود که مهمان از شرم خرجی گذاشتن بر روی دست میزبان به مهمانی نمی رود؛ در این مورد نیز می توانیم تعارف ها را کنار بگذاریم و با هزینه های اندک و بسیار ساده، مهمانی های خود را برگزار نماییم تا این رفت و آمدها دوام داشته باشد.

- در بین خویشاوندان و یا دوستان هر یک از ما انسان های خوب و بد وجود دارند، پس لازم است گاهی به تشخیص خانواده ها از بعضی از آنان به خاطر برخی از مسایل،(شر بودن، زبان بازی، ناموسی و...) فاصله گرفت.

و در کل، راهی را ادامه ندهیم که همانند اروپاییان زندگی تنها، سرد، بی روح و بی عاطفه داشته باشیم.

و سخن آخر...

   چه زیباست خوشحال کردن، یاری رساندن به همدیگر و رفت و آمدهای خویشاوندی اگر به درستی و از ته دل باشد.

چه خوب می شد اگر چشم و هم چشمی، رقابت نادرست، حرص دادن یکدیگر، به رخ کشیدن خیلی از مسایل به همدیگر و... نبود؛ فقط صفا بود و صمیمیت.

چه خوب می شد که معنای صله رحم را از محله های فقیر نشین و روستاییان عزیز یاد می گرفتیم که همچنان این سنت زیبا را به سادگی به جای می آورند و همدیگر را فراموش نمی کنند.

چه خوب می شد اگر یکدل و یکرنگ می بودیم، همدیگر را واقعا دوست می داشتیم، معنای واقعی مهمان را درک می کردیم و به فلسفه مهمانی رفتن پی می بردیم.

کاش به گذشته نگاهی می انداختیم و از بزرگ ترهای خود درس می گرفتیم، آن هم درس معرفت، محبت و عاطفه، احترام، مردانگی، خوب بودن و کمک به هم نوع را.

... عمر آدمی کوتاهست، پس به یاد هم باشیم و در کنار هم باشیم.