بازیهای رایانهای
بازیهای رایانه ای در دنیای امروز نقش بسیار مهمی در رشد و تربیت کودکان دارند و تاثیر آنها بر روی کودکان و نوجوانان غیر قایل انکار می باشد. این بازیها یکی از ارمغانهای فناوری برای بشر است که شکل مسلط بازیها در زندگی کودکان و نوجوانان شده است و به شکل بی رویه استفاده از این بازیها بین کودکان و نوجوانان رو به افزایش است. می توان گفت امروزه میزان علاقه کودکان به بازیهای مجازی نسبت به بازیهای غیر مجازی پیشی گرفته و این موضوع می تواند زمینه شکل گیری شخصیت کودکان در آینده باشد. این بازیها شبیه تیغه دولبه می باشند و می توانند برای کودک مفید یا مخرب باشند. استفاده کودکان از موبایل، تبلت و سایر وسایل مجازی اجتناب ناپذیر است و در صورتی که نتوان شرایط فعلی را کنترل کرد م تواند تاثیرات بسیار مخربی داشته باشد و باعث ایجاد مشکلات رفتاری و بروز آسیبهای جدی در کودک گردد. این بازیها به رغم مزایایی که دارد اگر درست مدیریت و نظارت نشود و در دست صاحبان قدرت برای به دست آوردن قدرت، پول و به کرسی نشاندن اهداف خود باشد که متأسفانه امروزه یکی از اهداف اصلی سازندگان این بازیها مواردی از این دست است میتواند مشکلات عدیده ای برای بشر به وجود آورد که این مشکلات میتوانند جرقه ای برای جرم و جنایتهای بعدی باشند.
اهداف بازیهای رایانه ای
آیا صرف هزینه های هنگفت، کشت و کشتار و خشونت در این بازیها فقط برای تفریح است و اهداف دیگری در پشت آن سازمان دهی نشده است؟ آیا بازیهای خارجی که از فرهنگ غربی نشأت گرفته و جای بازیهای سنتی را به سرعت گرفته و فرهنگ غرب را برای کودکان و نوجوانان جذاب جلوه میدهد..
آیا این بازیها غیر از سرگرمی هدف دیگری را دنبال نمیکند؟ آیا رسانهها بی طرفانه و بدون جهت گیریهای سیاسی، ایدئولوژیکی و ... فقط در پی رضایت مخاطبان خود هستند تا آنان را با برنامههای متنوع سرگرم کنند؟
باید گفت که بازیهای رایانه ای در حال حاضر فقط سرگرمی نیستند بلکه تبدیل به یک ابراز هدفدار شده اند. و توسط کشورهایی که پیشرفت زیادی در فناوری دارند برای سرکوب دولتها استفاده میشود در واقع دولتهای غربی با هدف
سرنگونی فرهنگ کشورها بهترین گزینه یعنی تولید بازیهای رایانهای را انتخاب کردهاند.
تأثیر گذاری بالای این بازیها بر روی مخاطبان، این بازیها را به ابزار مؤثری برای آموزش، آگهی، ترویج مذاهب، بهره گیری های سیاسی، شستشوی مغزی، به دست آوردن سودهای کلان و ... تبدیل کرده است. بسیاری از این بازیها دارای محتوا و پیام سیاسی هستند و کاربران را در مسائل سیاسی و اجتماعی دخالت میدهند و در این جریان سیاست مورد پذیرش خود را به آنها القا میکنند.
رسانهها و یک سویه نگری
بازیهای هر کشوری تا حد زیادی تابع فرهنگ و ارزشهای همان کشور است و سعی در ترویج عقاید و ارزشهای همان مرزوبوم را دارد و نوعی ترویج فرهنگی در این بازیها به چشم میخورد که این بازیها در بعضی موارد مروج و مبلغ ارزشهای کشورهای سازنده خود هستند.
مالکیت رسانهها به خصوص بازیهای رایانهای الکترونیکی توسط کشورهای غربی خصوصاً ایالات متحده آمریکا مانع تکثر و تنوع فرهنگی میشود و یک سویه نگری را سبب میشود این معضل نگرانیها فراوانی را برای اکثر کشورها به وجود آورده است. طبق تحقیقات صورت گرفته بیشترین حجم مطالب خشونت آمیز از طریق رسانهها توسط ایالات متحده منتشر میشوند این در حالی است که برنامههای آمریکایی صادر شده به دیگر کشورها نسبت به برنامههای پخش شده در ایالات متحده خشونت کمتری دارند.
در حقیقت تمرکز مالکیت رسانهها توسط غرب فرهنگ ساخته و پرداخته آن ها را که نوعی ترویج فرهنگ و خواسته های آنان هستند در کشورهای دیگر سرازیر میکند فرهنگ و تمدنی که شاخصه بارز آن خشونت، کشتن، قمار و برهنگی است. این امر مانع از آن است که کشورها بتوانند ارزشها و مقدسات خود را حتی برای کودکان و نوجوانان کشور خود ترسیم کنند و آن ها را از فرهنگ و تمدن خودشان آگاه کنند. در واقع آنان با فرهنگی آشنا میشوند که شاید کمتر شباهتی با ارزشهای آن ها دارد و آنها را شیفته فرهنگ و ارزشهای خود میکنند.
در واقع رسانهها وسیلهی خاصیه برای بیان اهداف و اندیشه های کشورهای سازنده این بازیهاست که به عنوان قابل نفوذترین، کم هزینه ترین و مؤثرترین حربه برای القای اندیشههای خود به کشورهای دیگر به کار میرود یعنی فرهنگ و تمدن صاحبان رسانه که مثل سیلاب ویرانگر وارد کشورهای مخاطب این بازیها میشود و در این بین همانند سیل ویرانگر تمام فرهنگ و تمدن کشور مقصد را ویران و فرهنگ خود را به عنوان فرهنگ برتر که پیشرفت و توسعه را در گروه چنین فرهنگ و طرز تفکری میداند تا به شیوهای کاملاً تدریجی و نرم ذهن کاربر را نسبت به فرهنگ خود بدبین و مانعی برای پیشرفت جلوه دهد و در عوض فرهنگ و تمدن خود را به عنوان فرهنگ غالب ترویج کند که در این روش حساسیت افراد نسبت به ارزشهای خود به پایینترین حد ممکن میرسد.
در پایان امید است ،با توجه به حساسیت موضوع گفته شده، نسبت به نظارت جدی بر محتوای این بازیها ، و آگاه سازی مناسب کودکان و نوجوانان ،از آسیب های روانی ،فکری،اجتماعی،فرهنگی و.... برای آنان جلوگیری شود.