ترافیک به عنوان یکی از معضلات شهرهای امروز، علاوه بر اتلاف وقت، سلامت روان شهروندان را به مخاطره انداخته و شهر مهاباد نیز از این قاعده مستثنی نیست، ترافیک سرسام آور مهاباد به ویژه در مرکز شهر دیر زمانی است تبدیل به یک بحران و باری بر دوش شهروندان شده است.
تاخیرهای مکرر همراه با اعصابی بهم ریخته، چهره هایی برافروخته ناشی از عصبانیت و معطل شدن در ترافیک، بوقهای ممتد خودروها برای مردم شهر تبدیل به عادتی روزانه شده است و گاه این عصبانیتها منجر به درگیری لفظی نیز میشود.
خیابانی در شهر مهاباد نیست که از معضل ترافیک بی نصیب مانده باشد، این معضل باعث شده صبح، ظهر، بعدازظهرها و حتی شب هنگام، زمان زیادی از وقت مردم پشت خودروها تلف شود.
خیابانهای مهاباد چه در مرکز شهر و چه در حاشیه از عرض مناسب برخوردار نیستند و شهر بشدت از کمبود کمربندی و مسیرهای فرعی رنج میبرد، در این بین سد معبر در میادین جنوب شهر و عدم رعایت توقف و پارک ممنوع در مرکز شهر و همچنین عدم رعایت حق تقدم از مواردی است که در بیشتر خیابانهای شهر زمینه ایجاد ترافیک را فراهم کرده است.
مکانیابی مدارس، مراکز آموزشی، بانکها، ادارات و مراکز درمانی به ویژه مطبهای پزشکی از موارد دیگری است که ترافیک مهاباد را بهشدت تحت تأثیر قرار داده، به نحوی که در ساعات اولیه صبح، ظهر و عصر شاهد ایجاد راهبندان یک ساعته خیابانهایی هستیم که این مراکز در آن وجود دارند.
موارد ذکر شده تنها بخشی از معایب ساختاری شهر مهاباد است که حل آنها فعلا ممکن نیست ولی در این بین نیز برخی رفتارهای رانندگان به تشدید ترافیک در شهر دامن زده و شهروندان خواستار حل آن شدهاند.
مدت زیادی است که شهروندان مهابادی خواستار حضور فیزیکی پلیس در خیابانها شدهاند و دلیل آنها تدثیر حضور فیزیکی ماموران در کاهش ترافیک است. در این اواخر تاحدودی شاهد حضور نیروهای راهنمایی و رانندگی در چهارراهها و برخی تقاطعها هستیم، اما شهروندان میگویند کافی نیست و باید بازهم افزایش یابد.
مسوولان از نصب دهها دوربین کنترل ترافیک در میادین و چهارراههای شهر خبر دادهاند ولی بازهم مشکلاتی در خیابانها وجود دارد که تنها با نصب دوربین حل نمیشود.
توقفهای کوتاه چند ثانیهای، چند دقیقهای و پارکها دوبل خودروها یکی از عوامل اصلی ایجاد ترافیک در خیابانهای مرکز شهر است، به نحوی که یکی از لاینهای خیابان عموما به محل پارک خودروها تبدیل شده و گاها شاهد اشغال لاین دوم توسط خودروهایی هستیم که برای مراجعه به مغازهها ایجاد راهبندان میکنند.
این وضعیت در ساعات پایانی بازار، به ایجاد ترافیکهای سنگین در بیشتر خیابانها تبدیل میشود و امری که نیازمند همراهی شهروندان و مسوولیت پذیری اجتماعی در قبال روانسازی ترافیک است.
بیشتر رانندگان تصور میکنند که مشکلاتی جدی برای وقت دارند و برای همین امر برای چند دقیقه بصورت دوبله خودرو را پارک میکنند، درحالیکه بیشتر شهروندان شرایطی مشابه دارند.
در ماههای گذشته طرح انتقال خودروهای پارک شده بهوسیله جرثقیل با استقبال شهروندان اجرایی شد اما چند ماهی است که از آن خبری نیست، به گفته مسوولان این اقدام اگرچه موثر بوده اما مشکلاتی هم داشته است.
اجرا انتقال خودرو به پارکینگ در مهاباد و یا بسیاری از شهرهای دیگر همواره دچار خلاءهای قانونی است و در شهرهای کوچک ازجمله مهاباد بدلیل آشنایی افراد با یکدیگر آنگونه که لازم است رعایت نمیشود، از سویی دیگر انتقال خودروی پارک شده که از ترمز دستی برای توقف خودرو استفاده کرده نیازمند تجهیزات ویژه دیگری است، مگر اینکه خودرو در محل به وسیله قفلهای ویژه توقیف شود تا راننده از طریق مراجع قضایی فک پلمب خودرو را پیگیری نماید.
اجرای توقیف خودروهای پارک شده در محلهای ممنوع، زمانی کارایی دارد که تعداد خودروهای متخلف در یک خیابان بیش از چند مورد نباشد و در شرایطی که یک لاین خیابان به کلی اشغال شده، توقیف خودروهای پارک شده شاید ساعتها طول بکشد که اقدامی طاقت فرسا است.
بررسیهای میدانی نشان داده که عبور از چراغ قرمز و عدم رعایت حق تقدم در پل آموزش و پرورش و سهراهی بیمارستان یکی از عوامل اصلی ایجاد گره ترافیکی و راهبندان در این 2 نقطه است، امری که با حضور فیزیکی پلیس تقریبا پایان مییابد و بلافاصله بعد از عدم حضور فیزیکی پلیس شدت مییابد.
اگرچه برخی معایب ساختاری شهر را نمیتوان تغییر داد، اما آسیبهای مواردی از این دست را میتوان با چند ثانیه صبر و خویشتنداری تا حدود زیادی کاهش داد.
قانون مداری، صبر داشتن و خویشتنداری موضوعی نیست که تنها با یک یادآوری در افراد تقویت شود و نیازمند تقویت فرهنگ رانندگی و ترافیکی است.
اگرچه فرهنگسازی همواره مفید واقع میشود اما نمیتوان تنها به آن بسنده کرد چراکه متولی فرهنگسازی در شهر مشخص نیست، تمامی ادارات بر آن تأکید دارند اما هیچ ردیف بودجهای به آن اختصاص ندارد و بیشتر مسوولان میگویند رسانهها فرهنگ سازی کنند، پاسخی که حاکی از شانه خالی کردن در برابر مسوولیت است.
در نگاه کلی و در بیشتر جوامع مسوولیت پذیری و مشارکت به یکی از اصول تربیتی کودکان تبدیل و در محیط خانواده و مدرسه این امر نهادینه میشود، اما در بیشتر شهرهای کشور به این موضوع آنگونه که لازم است بها داده نمیشود و در سطح مدیریتی کشور و شهر نیز برنامه و بودجهای به آن اختصاص نمییابد و اگر هم اختصاص یابد کارایی لازم را نخواهد داشت.
اولین مورد مسوولیت پذیری شهروندان در قبال ترافیک را باید قانونمداری دانست و بعد از آن خویشتنداری و صبر را به عنوان ردههای دوم مسوولیت تلقی کرد چراکه بیشتر دلایل ترافیک فعلی شهر مهاباد را باید ناشی از قانونگریزی تعدادی از رانندگان دانست.
خانواده یکی از موثرترین مراکز برای تقویت قانونمداری، صبر و خویشتنداری در افراد است، اما نهادینه کردن این ویژگیها باید از کودکی آغاز گردد. مراکز دیگری همچون مدارس در جایگاه دوم قرار دارند و همزمان با آن باید فرهنگسازی از طریق رسانههای جمعی تداوم یابد، چراکه همه شهروندان به رسانه و یا شبکههای جمعی دسترسی ندارند و شاید علاقهای به مشارکت هم نداشته باشند.
در کوتاه مدت حضور نیروی پلیس در شهر مهاباد یک ضرورت است و در میان مدت باید برخی نواقص و مشکلات ساختاری شهر ازجمله سد معبر، توسعه کمربندی در حاشیه شهر و پیادهراهها در مرکز شهر در دستور کار جدی قرار گیرد. در بلند مدت نیز تمرکز زدایی ادارات، بانکها، مراکز درمانی و مدارس و ورزشگاه از مرکز شهر، ایجاد هستههای جدید تجاری و اداری و پزشکی و حتی ورزشی در دستور کار مسوولان قرار گیرد.