صحبت از نوجوانان و دوستیهایشان که میشود خانوادهها بلافاصله از تأثیر منفی نوجوانانِ همسال بر یکدیگر حرف میزنند و گلایه میکنند که این رفاقتها موجب رفتارهای ضداجتماعی، مصرف مواد و حرکات نابهنجار در نوجوانانشان میشوند. این حساسیتها به تأثیر منفی نوجوانان همسال قابلدرک است، چراکه نوجوانان عموماً در برابر فشار همسالان آسیبپذیرترند و ممکن است، در مسیر کسب استقلال بیشتر، روابطشان با خانوادهها متشنج شود. اما این دوستیها، در کنار این معایب، یک مزیت مهم هم دارند، مزیتی که نهتنها خطرناک نیست، بلکه برای رشد سالم نوجوانان ضروری نیز هست.
مارتا میکلیکوسکا و لوری تیلتون-ویور، سایکی—تأثیر نوجوانانِ همسال روی یکدیگر معمولاً آوازۀ خوشی ندارد. بهوفور میشنویم که جوانان یکدیگر را مورد آزار و اذیت قرار میدهند و رفقا با هم مواد میکشند یا وقتشان را در شبکههای اجتماعی هدر میدهند. به پدر و مادرها توصیه میشود مراقب باشند همسالانْ فرزندانشان را به موقعیتهای پرخطر نکشانند یا آنها را تشویق به رفتارهای نابهنجار نکنند. به نوجوانان هشدار داده میشود که مبادا وارد جمعهای ناباب شوند. فیلمها و رمانهای بیشماری تعاملات پرخطر همسالان را مورد تأکید قرار دادهاند و مقالات علمی درمورد اینکه چگونه همسالان رفتارهای ضداجتماعی و مصرف مواد را تسهیل میکنند نوشته شده است.
این حد از توجه به تأثیر منفی همسالان در دوران نوجوانی قابل درک است: نوجوانی برههای است که بسیاری از افراد، خصوصاً در برابر فشار همسالان، آسیبپذیر هستند، تا حدودی به این علت که همسالان در نوجوانی، در مقایسه با سایر مراحل زندگی، گروه مرجع مهمتری هستند. نوجوانان هر روز بیشتر به همسنوسالانشان رو میآورند و همیشه احتمال این هست که رابطهای که با والدینشان دارند، در مسیر کسب استقلال بیشتر، متشنج شود. از این گذشته، نوجوانان هنوز در حال کسب کنترل شناختی1 بر رفتارها و احساسات خود هستند؛ این یعنی جو مشکلآفرین همسالان میتواند خطرناک و هدایت آن سخت باشد.
مارتا میکلیکوسکا و لوری تیلتون-ویور، سایکی—تأثیر نوجوانانِ همسال روی یکدیگر معمولاً آوازۀ خوشی ندارد. بهوفور میشنویم که جوانان یکدیگر را مورد آزار و اذیت قرار میدهند و رفقا با هم مواد میکشند یا وقتشان را در شبکههای اجتماعی هدر میدهند. به پدر و مادرها توصیه میشود مراقب باشند همسالانْ فرزندانشان را به موقعیتهای پرخطر نکشانند یا آنها را تشویق به رفتارهای نابهنجار نکنند. به نوجوانان هشدار داده میشود که مبادا وارد جمعهای ناباب شوند. فیلمها و رمانهای بیشماری تعاملات پرخطر همسالان را مورد تأکید قرار دادهاند و مقالات علمی درمورد اینکه چگونه همسالان رفتارهای ضداجتماعی و مصرف مواد را تسهیل میکنند نوشته شده است.
این حد از توجه به تأثیر منفی همسالان در دوران نوجوانی قابل درک است: نوجوانی برههای است که بسیاری از افراد، خصوصاً در برابر فشار همسالان، آسیبپذیر هستند، تا حدودی به این علت که همسالان در نوجوانی، در مقایسه با سایر مراحل زندگی، گروه مرجع مهمتری هستند. نوجوانان هر روز بیشتر به همسنوسالانشان رو میآورند و همیشه احتمال این هست که رابطهای که با والدینشان دارند، در مسیر کسب استقلال بیشتر، متشنج شود. از این گذشته، نوجوانان هنوز در حال کسب کنترل شناختی1 بر رفتارها و احساسات خود هستند؛ این یعنی جو مشکلآفرین همسالان میتواند خطرناک و هدایت آن سخت باشد.
با این وجود، دید بیشازحد منفی به تأثیر همسالان بر نوجوان میتواند گمراهکننده باشد -و ممکن است باعث شود والدین و مربیان قابلیت آن را در کمک به رشد سالم نوجوان نادیده بگیرند. بهعنوان مثال، نوجوانان ممکن است تحت تأثیر همسالان خود به رفتارهای جامعهپسند ازجمله کارهای داوطلبانه رو بیاورند. احتمالاً شما هم مواردی را به خاطر بیاورید که بعضی از دوستان نوجوانتان شما را ترغیب کردهاند تا به دیگران کمک کنید، خواه کمک به دانشآموزی دیگر در انجام تکالیفش باشد یا همیاری در توزیع غذا میان نیازمندان. در دو دهۀ گذشته، محققانی که تأثیر همسالان را مورد مطالعه قرار میدهند به روابط با همسالان بهعنوان عاملی ضروری برای تحولات مثبت خوشبینتر شدهاند. درحالحاضر ما شواهدی در اختیار داریم مبنی بر اینکه دوستان همچنین میتوانند خطر ابتلا به مشکلات روانی را کاهش داده و حس هویتداشتن را در جوانان تقویت کنند. تأثیر دوستان میتواند بهمرور زمان انباشته شده و به پایهریزی سلامت روان و روابط در بزرگسالی کمک کند. روابط مثبت با همسالان در دورۀ نوجوانی موجب میشود افراد در ادامۀ زندگی روابط عاشقانۀ رضایتبخشتر و کارآمدیِ شغلیِ بیشتری داشته باشند.
تأثیر مثبت بسیاری از دوستیهای دورۀ نوجوانی تا حدودی مربوط به نقش این روابط در بهبود تواناییهای بینفردی نوجوانان است. در این میان، مهمترین توانایی بینفردی همدلی است -همدلی یعنی توانایی درک وضعیت روانی طرف مقابل، در احساسات دیگری شریکشدن و خوبی دیگری را خواستن. همدلی یکجور «چسب اجتماعی» است که به پایدارماندن روابط، تعاملات ارتباطیِ مثبت و مدیریت موفق تعارضات کمک میکند. جای تعجبی ندارد که پژوهشها نشان میدهند افراد همدل، در مقایسه با سایرین، یاریرسانتر و مهربانتر بوده و بیشتر اهل همکاری هستند و کمتر احتمال دارد برای دیگران مزاحمت ایجاد کنند.
دوستیها چگونه باعث پرورش حس همدلی میشوند؟ طبق نظریۀ یادگیری اجتماعی، دوستان همدل برای نوجوان نقش الگو را دارند. تعامل مکرر با دوستان همدل برای نوجوانان فرصتهایی فراهم میکند تا ببینند و الگو بگیرند از کسانی که دغدغههای همدلانه دارند، گفتوگوی نوبتی میکنند، و از منظر دیگران به مسائل مینگرند. وقتی دوستی به دوست دیگر واکنشی همدلانه نشان میهد (مثلاً بعد از اینکه دوستش با او درددل میکند)، این رفتار حمایتگرانه قلمداد میشود و میتواند رشتۀ دوستی را محکمتر کند و احتمال بروز رفتارهای همدلانۀ بعدی را بین دوستان افزایش دهد. علاوهبراین، خودافشایی متقابل بین دوستان این امکان را فراهم میکند که از افکار، نیتها و احساسات دیگری باخبر شوند. همۀ ما میدانیم که حفظ روابط دوستانه در طول زمان نیازمند این است که یاد بگیریم درمورد نیازهای همۀ افراد گفتوگو کنیم.
اخیراً ما پژوهشی انجام دادیم که کمک میکند چگونگی تأثیر دوستی بر پرورش همدلی در دوران نوجوانی را بهتر درک کنیم. ما پرسشنامههای مربوط به ۳۱۸ نوجوان سوئدی را، که محققی به نام اریک آمنا و تیمش در دو نوبت و به فاصلۀ یک سال جمعآوری کرده بودند، بررسی کردیم. هر نوجوان حداکثر ۸ نفر از دوستان مدرسه اش را نام میبرد، و اگر دوستش هم این دوستی را تأیید میکرد، ما این دو دانش آموز را یک جفت دوست به حساب میآوردیم. همچنین به این جفتهای دوستی گزارههای معینی دربارۀ همدلی دادیم و این افراد، بسته به اینکه این گزارهها تا چه حد دربارۀ شخص خودشان صادق است، نمره دادند. این پرسشها دو نوع همدلی را میسنجیدند: یکی دیدگاهگیری2، یعنی توانایی دیدن مسائل از دریچۀ نگاه دیگران (مثلاً: «گاهی اوقات سعی میکنم به مسائل از دید دوستم نگاه کنم تا او را بهتر درک کنم»)؛ و دیگری نگرانی همدلانه (مثلاً: «وقتی میبینم کسی دارد مورد سوءاستفاده قرار میگیرد، دلم میخواهد از او دفاع کنم.