بدون شک قبل از جان باختن مظلومانۀ تعدادی از کولبران مناطق مرزی کوردنشین که زیر بهمن سنگین دفن و جان خود را تنها برای شصت هزار تومان کرایۀ حمل دادند، واژۀ کولەبر به گوش مرکزنشینان آشنا نبود اما به لطف شبکههای اجتماعی، این خبر بطور گسترده منتشر شد تا آنان نیز با رنج و مشقت کولبران مرزنشین آشنا شوند. به زعم بیانات رھبری کە منظور از مبارزه با قاچاق کالا را مقابله با کولەبران نداشتند، متأسفانه هنوز در قاموس برخی مسئولین واژۀ "کولهبر"ی که صرفاً برای تأمین هزینه زندگی، یکسری ملزومات ابتدایی زندگی را در مرز جابجا میکند همان قاچاقچیای است که دیگر به آن شرایط سخت عادت کرده !
تأمین هزینه زندگی از راه جابجایی کالا توسط مرزنشینان محدود به سالهای اخیر نیست و این نوع از امرار معاش به دهها سال پیش برمیگردد. حتی بیش از سه دهه پیش و در خلال زمامداری رژیم بعث صدام که حضور غیرقانونی تبعۀ ایرانی به مثابه جاسوسی برای کشور متبوع بود، کسبه و تجار شهر بانه کالاهایی از جملە پستە و پوشاک به سلیمانیه حمل و از آنجا سیگار، چای، خرما و سیب لبنان با خود میآوردند. این نوع امرار معاش محدود به یک نقطۀ جغرافیایی در جهان سوم یا در حال توسعه هم نمیـشود چنانکه مرزهای برخی کشورهای اروپا و امریکا کریدور تبادلات غیر قانونی میباشند که عبور مهاجران غیرقانونی، مواد مخدر، داروها و عاج فیل در صدر این تبادلات هستند.
کولبران سالهاست بدور از نظر مرکزنشینان، با گذر از لابلای کوهها و درههای طاقت فرسای آلوده به مینهای دوران هشت سال جنگ تحمیلی امرار معاش، و با کوهی از مشکلات مختص به خود دست و پنجه نرم میکنند. مرزنشینانی که بیش از هشت سال زیر آتش جنگ بسر بردند و زندگیشان دستخوش جنگ تحمیلی بوده اکنون ناچاراً با دستمزدی ناچیز تن به طاقت فرساترین کارها میدهند تا شکم خانواده را سیر کنند. به دلیل عدم سرمایهگذاری و نبود اشتغال پایدار در این مناطق، همواره جوانانی با تحصیلات آکادمیک یا اشخاصی سالخوردە و مریض به علت فقر به معابر و بازارچههای مرزی بمنظور کولبری روی میآورند.
برخی اوقات سود حاصل از حمل بار کولبران از دە ھزار تومان تجاوز نمیکند چراکه بیشتر سود کولەبری بە جیب افرادی دیگری میرود. با وجود اینکە کولبران از شدت فقر بە چنین کاری روی میآورند اما در صورت مسدود شدن معابر مرزی، از این درآمد ناچیز ھم محروم میشوند. دقیقاً یکسال پیش (در زمستان سال 1394) بود که معابر مرزی برای چند ماە بروی کولبران بستە ماند و کالاھای فروشندگان پشت مرزھا انبار شد که به خواست شهروندان و پیگیری برخی از مسئولین محلی، با اعمال یکسری قوانین جدید بازگشایی شد.
کارھای طاقتفرسا در این مناطق محدود بە چند سال گذشته نیست چراکه در گذشته نیز ھزاران تن از ساکنان این مناطق مرزی برای تأمین هزینه زندگی بصورت خانوادگی به کورهھای آجرپزی و خشتبری و چیدن میوە در باغھای استانهای مرکزی یا اطراف پایتخت روانه شده بودند. دستمزدهای اندک باعث شده بود کە بە تصمیم سرپست خانوادە کلیە اعضا بصورت دستەجمعی تن بە کار دھند. اما آنچە طی چند سال اخیر در حال رخ دادن است تبدیل پدیدۀ کولهبری بە شغلی نامتعارف است کە به لحاظ اجتماعی با شأن و منزلت انسان منافات دارد و هموار ساختن چنین پدیدەای صرفاً با حمایت از طرحھای کشاورزی و کارگاھی، ایجاد کارخانەجات تولیدی - صنعتی و اشتغالزایی پایدار ممکن است تا به معضل بیکاری پایان دهد.
نوسانات ارزی و بروز جنگھای داخلی در کشورهای همسایه، بیرونقی فراگیر را در بازارھا بە دنبال داشتە است و از طرفی، کاھش نقدینگی از اتفاق شوم تورّم کاسته اما قدرت خرید را تا حد زیادی از مردم سلب کرده است با این وجود تولد شغلی بە نام کولەبری در عصری کە سپری میکنیم مایە سرافکندگی خواھد بود.
برای اینکە چشمھا و گوشھا بە چنین اتفاقات ناگواری عادت نکنند و واژۀ کولبر اذهان را به یاد مرزنشینان رنج کش نیاندازد و سطح زندگی مرزنشینان نیز ارتقا یابد نیازمند راھکارھای علمی است بگونەای کە امرار معاش ساکنان این مناطق با شرایط جغرافیایی ساماندھی شود.