تاریخ: ۱۴۰۲/۲/۷
اعتماد بنفس فرزندان با شادی مادران ارتباط دارد
شادی و نشاط، عامل اولیه تغییر و تحول حیات اجتماعی انسان هاست و به یکی از شاخص های توسعه در جوامع مختلف تبدیل شده است.
در یک مطالعه پژوهشی ، محققان بر نقش قابل توجه مادران بر تزریق شادی در محیط خانواده و اهمیت آن در پرورش فرزندانی دارای اعتماد به نفس بالا و آماده برای مقابله با مشکلات زندگی تاکید کرده اند.
شادی و نشاط، عامل اولیه تغییر و تحول حیات اجتماعی انسان هاست و به یکی از شاخص های توسعه در جوامع مختلف تبدیل شده است. از بُعد سیاستگذاری اجتماعی نیز شادکامی مساله بسیار مهمی است، زیرا هر قدر ملتی شادتر باشد، احساس رفاه بیشتری نیز خواهد داشت.
از این منظر شادکامی به باور برخی از اندیشمندان حوزه سیاست اجتماعی، خود از مولفه های رفاه اجتماعی و از منظر برخی غایت سیاست اجتماعی است که در آن نیازهای فرد، تامین شده و مسائل او مدیریت و مرتفع شده اند و در نتیجه احساس شادکامی و خرسندی می‌کند.
هرچه محیط زندگی لذت بخش تر باشد به طور چشمگیری با شادکامی و رضایت از زندگی بیشتری همراه است.
 
بنابر نظرات متخصصان، شادکامی چندین جزء اساسی را در بر می‌گیرد که عبارتند از:
۱) جزء هیجانی که بر اساس آن، فرد شادکام از نظر خلقی شاد و خوشحال است؛
۲) جزء اجتماعی که بر اساس آن، فرد شادکام، روابط اجتماعی خوبی با دیگران دارد و می تواند از آن ها حمایت اجتماعی دریافت کند
 ۳) جزء شناختی که باعث می شود فرد شادکام، اطلاعات را به روش خاصی پردازش، تعبیر و تفسیر کند تا در نهایت باعث ایجاد احساس شادی و خوش بینی در او گردد.
نظریه پردازان و پژوهشگران حیطه های علوم زیستی و علوم انسانی سعی کرده‌اند منابع موثر بر عوامل شادمانی را معرفی کنند. این منابع و عوامل در زیر مجموعه ای از عوامل خانوادگی، روانی، جسمانی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی مورد بحث قرار می گیرند.
با توجه به اهمیت بالای این موضوع، محققان دانشگاه یزد در یک مطالعه پژوهشی، نقش زنان را در شادکامی خانواده مورد توجه قرار داده و آن را به شیوه علمی بررسی کرده اند.
داده‌های مورد نیاز این پژوهش کیفی از طریق ۲۰ مصاحبه نیمه‌ساختاریافته در شهر یزد جمع‌آوری شده و در‌نهایت، با روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
یافته‌های این پژوهش نشان می دهد: موقعیتی که به‌وجود‌آورنده شادکامی خانواده از‌سوی زنان است با پذیرش و ایفای نقش مادرانگی و زنانگی انجام می‌‌شود. همچنین، کنار‌گذاشتن کلیشه‌های فرهنگی و مقابله با چالش‌های اقتصادی در رویارویی با اعضا باعث افزایش شادکامی خانواده می‌شود.
به گفته مسعود حاجی زاده میمندی، دانشیار و محقق دانشکده علوم‏ اجتماعی دانشگاه یزد و دیگر همکارش در این تحقیق، زنان شرکت کننده در پژوهش با ایجاد راهبردهای تعاملی و حمایتی خویش در خانواده و ایجاد فضای گفتمانی صمیمی، در‌پی ایجاد افزایش شادکامی در خانواده هستند.
به این معنا که زنان، همه توان خویش را به کار می‌گیرند تا محیط خانواده‌ای شاد و بانشاطی داشته باشند.
آنها می افزایند: زیرا این مادران، شادکامی اعضای خانواده را شادی خویش می‌‌دانند و ازنظر آنان وقتی‌ که همسر و فرزندانشان شاد هستند، آنان نیز احساس شادکامی می‌کنند. درواقع، شادی برای آنان در نهاد خانواده خلاصه می‌شود.
بر اساس نتایج این تحقیق که در فصل نامه جامعه شناسی کاربردی، متعلق به دانشگاه اصفهان منتشر شده اند، سیاست‌گذاران جامعه باید به نقش زنان بیش از پیش توجه کنند و با برگزاری کارگاه ها و آموزش های مختلف، چگونگی ایجاد محیط شاد را به آنان آموزش دهند، زیرا زنان یکی از ارکان اصلی خانواده هستند.
حاجی زاده میمندی و همکارش می گویند: درباره عملکرد خانواده، سبک های فرزندپروری، چگونگی ایجاد شادکامی، مدیریت مشکلات و پذیرش وظایف نیز باید به مادران آموزش داده شود، زیرا با داشتن خانواده شاد، جامعه ای شاد هم خواهیم داشت.
البته در این باره نباید فراموش کرد که مسئله مهم، مسائل سطح کلان جامعه هستند که اگر مشکلات اقتصادی خانواده ها و موقعیت فرهنگی جامعه بهبود یابد بر عملکرد مثبت خانواده ها اثر می گذارد.
به عقیده این محققان، اگر ارکان اصلی خانواده که والدین هستند، بتوانند محیط شاد و سالمی را برای فرزندانشان رقم بزنند، در نهایت خانواده شاد و سالم ایجاد خواهد شد که به دور از تنش‌ها و ناملایمت های بیرونی به دنبال پویایی و شکوفایی استعدادهای خویش هستند و این خانواده های سالم، به تبع، جامعه سالم و شهروندان شاد و سالم ایجاد خواهند کرد که خودباوری و اعتماد به نفس نسبت به پیشرفت و نظایر آن دارند و در آینده باعث توسعه جامعه می‌شوند.
این در حالی است که اگر والدین نتوانند آن گونه که شایسته است، محیط خانواده را کنترل کنند و محیط آرامش بخش و سالمی را برای اعضای خانواده خویش به وجود آورند، این خطر وجود دارد که کانون خانواده دچار مشکل گردد و از همین رهگذر، آسیب های اجتماعی مانند طلاق و اعتیاد گسترش یابند.