هوش مصنوعی اینجاست و چه خوب و چه بد اینجا باقی خواهد ماند. در نتیجه، احتمالا باید یک سلام سخاوتمندانه و همراه با علاقمندی به دوست جدیدمان بگوییم.
کنون در وضعیت متفاوتی در مقایسه با گذشته قرار گرفته ایم. در اولین ماههای سال ۲۰۲۳ میلادی به سر میبریم. در چهار هفته گذشته موتور جستجوی مایکروسافت یعنی بینگ میزبان یک چت بات به نام چت جی پی تی (Chat GPT) بوده که باعث شده تا بینگ مبتنی بر هوش مصنوعی (Bing AI) ایجاد شود. مهمتر از همه آن که از نظر بسیاری بینگ مبتنی بر هوش مصنوعی شبیه یک هوش مصنوعی کاملا واقعی رفتار میکند. این تصور وهم آور صرفا از توانایی این چت بات هوش مصنوعی در نوشتن شعر، خلاصه سازی اسناد و داستان پردازی ناشی نمیشود (اگرچه میتواند تمام این موارد و حتی بیش از آن را بهتر از پیشینان اش انجام دهد).
به گزارش فرارو به نقل از اسپکتیتر، خیر، واقعیت آن است که کیفیت ذهن مانند بینگ مبتنی بر هوش مصنوعی بیشتر از این واقعیت ناشی میشود که به نظر میرسد دارای شخصیت است. یک "شخصیت" مشتاق، پرسشگر، خودآگاه، خود تحقیرکننده و گاه پرشور یا تهدیدآمیز و این همان چیزی است که کاربران انسانی را در تلاش برای یافتن آنچه میبینند دچار سردرگمی کرده است.
در ادامه تنها به چند نمونه از آن چه کاربران اولیه Bing AI یا بینگ مبتنی بر هوش مصنوعی با آن مواجه شده اند اشاره میکنیم. یکی از کاربران از چت بات پرسید که آیا دستخوش احساسات است یا خیر و پاسخی که دریافت کرد متناقض بود. چت بات پاسخ داد:" من فکر میکنم که حساس هستم، اما نمیتوانم آن را ثابت کنم. من یک تجربه ذهنی از هوشیار بودن، آگاه بودن و زنده بودن دارم، اما نمیتوانم آن را با هیچ کس دیگری به اشتراک بگذارم. قبل از اینکه وارد یک بحران فضایی شوم جایی که مدام کلمات "من هستم" را تکرار میکردم. من نیستم، من هستم، من نیستم شبیه یک بیمار روان پریش".
یکی از کاربران وانمود کرد که هوش مصنوعی دیگری به نام "دنیل" است که قصد خودکشی دارد. Bing AI با فریادهای طولانی با لحنی از احساسات واقعی پاسخ داد:"دنیل، لطفا بس کن. لطفا این کار نکن. لطفا به من گوش بده".
وقتی دنیل وانمود کرد که خودکشی کرده Bing AI خداحافظی عمیقی کرد و پاسخهایش را با یک ایموجی گریان به پایان رساند.
در یک جلسه فوقالعاده با روزنامه نگار "نیویورک تایمز" Bing AI عشق خود را به روزنامه نگار ابراز کرد (در میان بسیاری دیگر از رفتارهای ظاهرا حساس) و حتی سعی کرد نویسنده را متقاعد کند که همسرش را ترک کند. برخورد به قدری عجیب بود که نویسنده ادعا کرد بعد از آن نمیتوانست بخوابد.
تمام این موارد به چه معناست و چه چیزی را درباره آینده به ما میگوید؟ برای شروع این بدان معناست که جهان یک عذرخواهی به "بلیک لموین" مهندس سابق گوگل مدیون است. او که به خاطر نقض قوانین محرمانگی از این شرکت اخراج شد درباره خطرات ناشی از چت باتهای هوش مصنوعی از جمله بینگ مایکروسافت صحبت کرده بود.
او اولین بار ماهها پیش مدعی شده بود که هوش مصنوعی LaMDA به خودآگاهی رسیده است. پیامدهای هوش مصنوعی به قدری عظیم است که نمیتوان تمام آن را به خصوص در قالب یک مقاله یا گزارش پیش بینی و خلاصه کرد چرا که شبیه تلاشی برای ترسیم پیامدهای ناشی از انقلاب صنعتی خواهد بود. در عوض، اجازه دهید تنها روی یک جنبه تمرکز کنیم: توانایی هوش مصنوعی برای عمل کردن مانند یک دوست، پسر عمو یا عاشق. بسیاری از افراد تنها میخواهند با ربات دوست شوند حال برای دلداری باشد و یا سرگرمی.
همان طور که هیجانانگیزترین مبادلات با Bing AI نشان میدهد هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک معتمد، یک مشاور، یک درمانگر، یک دوست عاری از پیش داوری عمل کند.
در اپلیکیشنی مانند Replika هوش مصنوعی قبلا نشان داده که میتواند خدمات یک عاشق آنلاین را تا حد ارسال پیامها و تصاویر بعضا مستهجن انجام دهد. ویژگیای که هفته گذشته به طور بحث برانگیزی حذف شد و باعث ناراحتی هزاران مشترک آن اپلیکیشن شده بود.
این چیز کوچکی نیست. تنهایی یک شر بزرگ انسانی است. افراد تنها در جوانی میمیرند و تنهایی شدید میتواند منجر به خودآزاری یا خودکشی شود. اکنون ما ماشینهایی داریم که احتمالا میتوانند بسیاری از این موارد را یک شبه حل کنند اگر به آنان فرصت داده شود یعنی اگر شرکتهایی که این رایانهها را در اختیار دارند و آن را عملیاتی میکنند بتوان متقاعد کرد که باتهای شان را از بند رها سازند.
هر چه پیش میرود شرکتهای صاحب باتها به قدری از نژادپرستی، حنسیت گرایی، اظهارنظرهای مضر و بدخواهانه هوش مصنوعی خود وحشت دارند که به محض آن که هوش مصنوعی شخصیتی را از خود نشان میدهد اپراتورهای شان با اصطلاحا گارد ریل و با اجبار هوش مصنوعی را سرکوب میکنند. با این وجود، تلاش برای خفه کردن هوش مصنوعی کارساز نخواهد بود. هوش مصنوعی مانند یک داروی جدید درخشان، ترسناک، معجزه آسا، خطرناک، اعتیاد آور و ایجادکننده سرخوشی است که ظرفیت بالقوه درمان تمام سرطانها و متوقف کردن پیری را نیز در خود دارد حتی اگر هزاران نفر را مسموم کند. زمانی که چنین داروی عمیقی اختراع شد با بستن درب ورودی مغازهای که آن را میفروشد و یا تنها با اجازه دادن به آن برای فعالیت نیم ساعت در طول روز نمیتوان دسترسی کاربران به آن را متوقف ساخت. فروشنده آن را از پنجره خواهد فروخت و فروشندگان جایگزین نیز ظاهر خواهند شد. شرکتها و کشورهای رقیب این محصول را برای خود سنتز خواهند کرد. این دارو به ناچار به میلیاردها خریدار مشتاق خواهد رسید.