تاریخ: ۱۴۰۱/۱۲/۱۶
«سرم حقیقت» یا داروهایی که شما را به راستگویی وادار می‌کنند
انسان‌ها از هزاران سال پیش می‌دانسته‌اند که تحت تاثیر مواد روانگرادان افراد آسانتر حقیقت را بازمی‌گویند و ایده به اصطلاح «سرم حقیقت» از همین زمان نشات می‌گیرد.
به گزارش هاژه به نقل از همشهری آنلاین «سرم حقیقت» به طور افواهی به مجموعه‌ای از داروهای روانگردان گفته می‌شود که گمان می‌رود مانع از دروغ گفتن افراد می‌شوند، هر چند که در واقع هیچ داروی آنقدر قدرتمند نیست که چنان تاثیری بر ذهن انسان بگذارد که دروغ گفتن را ناممکن کند.
برخی از سرم‌های حقیقت مانند پنتوتال سدیم سرعت فرستاده شدن پیام‌های عصبی از طناب نخاعی به مغز شما را کاهش می‌دهند.
در نتیجه، انجام به اصطلاح کارکردهای عالی مغز مانند تمرکز بر یک فعالیت واحد مانند راه رفتن در یک خط مستقیم یا همچنین دروغگویی که آن هم نیاز به تمرکز دارد، مختل می‌شود. در واقع این به اصطلاح «سرم حقیقت» تمرکزی را که شما برای ساختن یک دروغ به آن نیاز دارید، از بین می‌برد. به این ترتیب، دروغ گفتن مشکل‌تر می‌شود، هر چند که ناممکن نمی‌شود.
همین حالت در هنگامی رخ می‌دهد که چرت‌تان می‌برد و در وضعیت میان خواب و بیداری یا با اصطلاح twilight state هستی. اگر شما یک «دروغگوی اجباری» یا مرضی نباشید، احتمالا دروغ گفتن برایتان مشکل‌تر از گفتن حقیقت است.
توصیف‌های متعدد و گزارش‌های علمی نشان می‌دهد که افراد تحت تاثیر این گروه داروها با احتمال بیشتری ممکن است حقیقت بگونید، اما این داروها عوارض جانبی دیگری هم دارند. نگران‌کننده‌ترین این عوارض این است که افراد ممکن است در شرایط تجویز این داروها چیزهایی را بگویند که خوشایند مخاطبشان باشند، حتی اگر این مطالب حقیقت نداشته باشد.
به علاوه داروهای نه تنها همه داروهای سرم حقیقت سودمند نیستند، استفاده از برخی از آنها در برخی از شرایط از جمله بازجویی‌ها غیرقانونی است.
گرچه بسیاری از داروهای اولیه‌ «سرم حقیقت» که سیا یا پلیس و بازجویان نازی در دهه‌های ۲۰، ۳۰ و ۴۰ به کار می‌بردند، هنوز هم در دسترس هستند، اما این داروها استفاده‌های دیگری هم دارند، از جمله به کار رفتن به عنوان اجزای داروهایی که از بیماری حرکت یا ماشین‌زدگی پیشگیری می‌کنند یا به عنوان جزئی از تزریق‌های مرگبار برای افراد محکوم به اعدام.
از جمله داروهای «سرم حقیقت» می‌توان به این موارد اشاره کرد:
پنتوتال سدیم
پنتوتال سدیم نوعی داروی باربیتوراتی است. باربیتورات‌ها رشته‌ای از داروها هستند که جزء مهارکننده‌ها (depressants) دستگاه عصبی مرکزی شمرده می‌شوند و به طور محاوره‌ای «داروهای آرامبخش» نامیده می‌شوند. این به اصطلاح داروهای آرامبخش فرآیند انتقال اطلاعات را در مغز شما کند می‌کنند و از جمله داروهایی هستند که به طور شایع برای تسکین درد، تسکین اضطراب، شل کردن یا آرمیدگی عضلات و پایین‌ آوردن فشار خون استفاده می‌شوند.
تجویز بیش از حد یا اووردوز باربیتورات‌ها می‌تواند مرگبار باشد و شماری از چهره‌های مشهور از جمله مریلین مونرو، جودی گارلند و جیمی هندریکس به همین علت درگذشته‌اند.  پننتونال سدیم از جمله نخستین داروهای مورد استفاده در تزریق‌های مرگبار برای اعدام زندانیان در آمریکا بود و اغلب به طور داخل‌وریدی استفاده می‌شد.
پنتوتال سدیم گاهی به عنوان داروی بیهوشی هم استفاده شده است، چرا که بیماران معمولا ۳۰ تا ۴۵ ثانیه پس از تجویز آن از حال می‌روند. اما این استفاده از دارو در آمریکا متوقف شده است.
شرکت ایتالیایی تولیدکننده دارو در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که تولید آن را متوقف کرده است، چرا که نگران بود مقامات ایتالیایی از آن برای اعدام محکومان استفاده کنند و در نتیجه آمریکا تنها تولیدکننده قابل‌دسترس این دارو را از دست داد.
البته هنوز مواردی از استفاده از مصرف این دارو به عنوان سرم حقیقت گزارش می‌شود. پلیس در دهلی نو پایتخت هند از تزریق پنتوتال سدیم به یک تاجر ثروتمند به نام سینگ پاندهر و مستخدمش، سوریندر کولی استفاده کردند که مظنون به انجام مجموعه‌ای از قتل‌های زنجیره‌ای بودند. این دو نفر تحت تاثیر این دارو اعتراف کردند که کودکان را اغفال کرده و به خانه‌هایشان کشانده و پس از تجاوز کردن آنها را به قتل رسانده‌اند. مستخدم به اعدام محکوم شد و هنوز در زندان در انتظار اجرای حکم است و پاندهر حکم هفت‌ساله زندان گرفت.
اسکوپولامین
داروی اسکوپولامین در ابتدا بوسیله دکتر رابرت هاوس به عنوان سرم حقیقت در آغاز قرن بیستم به کار رفت و نخستین دارویی بود که نام «سرم حقیقت» به آن داده شد.
اسکوپولامین در دهه‌های ۱۹۲۰ و  ۱۹۳۰در برخی از بخش‌های پلیس آمریکا بر روی مظنونان استفاده شد و در برخی موارد – قضات اجازه می‌دادند اظهاراتی که افراد تحت تاثیر این دارو می‌کردند، به عنوان مدرک در دادگاه استفاده شود.
اسکوپولامین در گذشته داروی انتخابی برای کاربرد به عنوان سرم حقیقت بود، چرا که باعث پاک شدن حافظه فرد هم می‌شد، به طوری که پس از بیدار شدن به یاد نداشت که چه چیزی گفته است.
اسکوپولامین از دانه‌های درختی به دست می‌آید که بومی کلمبیا است. با اینکه نازی‌ها در برخی از بازجویی‌هایشان از اسکوپولامین استفاده می‌کردند، امروزه این ماده جزئی ا زداروهایی است که برای برطرف کردن علائم بیماری حرکت یا ماشین‌زدگی و لرزش ناشی از بیماری پارکینسون تجویز می‌شوند. از این دارو همچنین به عنوان «داروی تجاوز» (date-rape drug) مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد.
اسکوپولامین را می‌توان به صورت قرص خوراکی هم مصرف کرد.
سدیم آمیتال یا آموباربیتال
سدیم آمیتال نیز نوعی داروی باربیتوراتی یا آرام‌بخش است. این دارو به طور گسترده در جنگ جهان دوم به عنوان یک داروی ضد اضطراب برای سربازانی که دچار یک آشفتگی روانی به نام shell shock  بودند، استفاده شد.
سدیم آمیتال مانند همه داروهای سرم حقیقت یک آرامبخش بسیار قوی است و این عارضه جانبی به همراه اختلال در هماهنگی عضلات و نقصان شناختی که ایجاد می‌کند، علت توقف مصرف آن بوسیله سربازان بود.
به علاوه سدیم آمیتال یک ماده شدیدا اعتیادآور است. این دارو گاهی برای درمان بیخوابی استفاده می‌شود و اغلب به صورت داخل‌وریدی تجویز می‌شود، گرچه ممکن است به صورت پودر برای مصرف خوراکی هم موجود است.
مصرف بیش حد این دارو مرگبار است. حداکثر دوز آن برای یک فرد بزرگسال یک گرم است.
این دارو دیگر به عنوان سرم حقیقت استفاده نمی‌شود، چرا که برخی از افراد به دنبال مصرف آن «خاطرات دروغین» پیدا می‌کنند.
الکل
هزاران سال است که خاصیت الکل (اتیل الکل) در باز کردن زبان افراد شناخته شده است. الکل چه با نوشیدن و چه با تزریق داخل وریدی در شکل خالص آن می‌تواند افراد به گفتن اسرارشان وا دارد. هر چند که الکل به کلی هم توان دروغ گفتن را از افراد نمی‌گیرد.
آیا سرم‌های حقیقت واقعا موثر هستند؟
کارشناسان می‌گویند در حال حاضر ترکیبی دارویی وجود ندارد که اثر ثابت‌شده آن تشدید مداوم یا قابل‌پیش‌بینی راستگویی در افراد باشد.
با وجود اینکه توانایی‌های جادویی‌ که به سرم‌های حقیقت نسبت داده می‌شود، اغلب تخیلی است، در موارد خاصی در دادگاه‌های آمریکا اجازه استفاده از آنها داده شده است.
البته ممکن است در آینده چنین دارویی ساخته شود. دانشمندان می‌گوید شمار زیادی از مدارهای عصبی وجود دارند که ما در آستانه دستیابی به توانایی برای دستکاری کردن آنها هستیم- از جمله مدارهای عصبی که وضعیت‌هایی مانند ترس، اضطراب، وحشت و افسردگی را ایجاد می‌کنند. بنابراین در آینده بالقوه ممکن است مجموعه‌ای از داروها برای این منظور ساخته شوند و که قابلیت مصرف بوسیله بازجویان را هم داشته باشند.
یکی از بزرگترین مشکلات استفاده از سرم‌های حقیقت برای بازجویی این است که این داروها احساس دوستانه‌ای در فرد نسبت به بازجویانش ایجاد می‌کنند. این احساس دوستانه به همراه گیجی و سردرگمی شدید ناشی از این داروها ممکن است فرد را وادارد که مطالبی را به بازجویانش بگوید که تصور می‌کند آنها دوست دارند بشنوند و این مطالب ممکن است حقیقت داشته باشند یا نداشته باشند.
برای همین است که هر همه اظهاراتی که افراد تحت تاثیر یک داروی سرم حقیقت بیان می‌کنند در ۶۰ سال گذشته در دادگاه‌های آمریکا غیرقابل‌پذیرش بوده‌اند.
یک مشکل دیگر سرم‌های حقیقت این است که افراد تحت تاثیر آنها ممکن است مطالب بیش از حد زیادی بگوید و جستجوی میان آنها برای یافتن حقیقت اغلب ناممکن است.
در حالیکه پیشرفت‌های بیشتری در شناخت مغز به دست می‌آید، داروهای جدیدی کشف می‌شوند و ممکن است انواع جدیدی از داروهای تشدیدکننده حقیقت‌گویی در دسترس قرار گیرند.
یکی از داروهایی که اخیرا برای اثراتشان بر حقیقت‌گویی‌ مورد بررسی قرار گرفته‌اند، اُکسی توسین است که یک هورمون طبیعی در بدن هم هست.
دو پژوهشگر در سال ۲۰۰۵ در دانشگاه زوریخ اثرات ایجادکننده اعتماد این دارو را بر ۱۲۸ دانشجوی کالج بررسی کردند به این ترتیب که به بعضی از آنها از راه استنشاق اکسی‌توسین داده شد و به برخی دیگر دارونما.
از این افراد خواسته شد تا یک بازی سرمایه‌گذاری را انجام دهند که در آن مجبور بودند به یک غریبه از لحاظ بازگرداندن سهمی از سودهای به دست‌آورده‌شان اعتماد کنند. دانشجویانی که اُکسی توسین دریافت کرده بودند، به طور میانگین بیشتر به این غریبه اعتماد می‌کردند و پول‌های بیشتری را به او منتقل می‌کردند. جالب اینکه ۴۵ درصد از دانشجویانی که اُکسی‌توسین دریافت کرده بودند، همه پول‌هایشان را منتقل کردند و حداکثر اعتماد را نشان دادند که دو برابر بیشتر از میزان پول منتقل‌شده بوسیله دانشجویانی بود که دارونما دریافت کرده بودند.
این داروهایی که اعتماد را افزایش می‌دهند، ممکن است پیشرفت سطح بعدی در سرم‌های حقیقت باشند- این داروهای جدید در واقع افراد به گفتن حقیقت وادار می‌کنند، صرفا به این علت که پرسش‌کننده از آنها را خوشحال‌تر می‌کند.