تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۱۹
طلاق زمینه‌ساز بیماری‌های روان‌تنی در فرزندان می‌شود
لیلا اصلانی
طبق پژوهش ها بین تجربیات آسیب زا مانند طلاق والدین و شدت علائم جسمی ارتباطی مثبت وجود دارد. تجارب نامطلوب کودکی، منجر به افزایش خطر ابتلا به حملات صرع روانزاد، میگرن، رفتارهای پرخطر برای سلامت حتی در بزرگسالی می­شود. هر قدر کودکان توانمندی اجتماعی کمتری در برابر حوادث منفی زندگی داشته باشند آسیب پذیرتر هستند و شکایات جسمی بیشتری را نسبت به سایر کودکان گزارش می‌دهند.
هنوز هم بسیاری از افراد جامعه فرزندان طلاق را در گروه اقشار آسیب دیده دسته بندی می کنند.سن فرزندان در هنگام طلاق ،میزان آگاهی و اجتماعی بودن آن ها و همچنین نحوه برخورد والدین و اطرافیان از مواردی هستند که می توانند در شدت آسیب های ناشی از این اتفاق تاثیر گذار باشند.«دکتر امید رضائی روانپزشک، فلوشیب بیماری­ های روان ­تنی و عضو دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی» در گفتگوی پیش رو درباره دلایل ایجاد این نوع از آسیب های احتمالی توضیخ می دهد.
 آقای دکتر از نظر شما به عنوان یک روانپزشک طلاق می­تواند باعث چه آسیب هایی شود؟
طلاق و جدایی والدین بر کودکان، خانواده، اقتصاد و اجتماع تأثیربه سزایی دارد. جدایی از همسر بر اساس مقیاس هولمز و راهه که ارزیابی دگرگونی های زندگی و تاثیر یر سلامتی است  طلاق را دومین عامل استرس‌­زا بعد از مرگ همسر معرفی کرده است. بنابراین جدا از آسیب‌­های اقتصادی اجتماعی این استرس می­تواند سلامت جسم و روان زوجین را به مخاطره بیندازد. در عین حال  طلاق خود یک راه حل نهایی در مواردی است که مشاجره، بحث و اختلاف یک استرس مزمن و طولانی  و عدم رضایت زناشویی را ایجاد می­کند  و محیط نامناسبی را برای رشد بهینه فرزندان فراهم می­کند که خود نیز تاثیر مستقیم بر سلامت جسم و روان دارد. بنابراین طلاق می­تواند از آسیب بیشتر زوجین و فرزندان کمک کند.
با توجه به این توضیحات آیا این که همه فرزندان طلاق در معرض این آسیب های روان تنی قرار می گیرند درست است ؟این نوع از آسیب ها شامل چه مواردی می شود ؟
ابتدا این مسئله را دوباره خاطر نشان می­کنم که قبل از طلاق نیز این بچه­‌ها در فضای امن و راحتی زندگی نمی‌­کرده‌­اند. اختلاف والدین و تعارضات آنها، شاهد بحث و مشاجرهای تکراری والدین و گاها خشونت آنها نسبت به هم و یا فرزندان، زمینه را برای مشکلات جدی در آنها فراهم ساخته است و اگر طلاق نیز صورت نگیرد این بچه ها به شدت آسیب دیده اند که در زندگی آینده آنها قابل مشاهده می­باشد. پس چندان غیر قابل تصور نیست که فرزندان طلاق پرخاشگر باشند یا از اضطراب و افسردگی رنج ببرند. اختلالات خوردن نیز در این کودکان دیده می­شود. اختلال سلوک که الگوی رفتاری پایدار و تکرار شونده شامل نقض حقوق اساسی دیگران و تجاوز از هنجارهای اجتماعی متناسب با سن کودک یا نوجوان تعریف شده است در فرزندان طلاق بیشتر دیده می­شود از پیامدهای اختلال سلوک می­توان به  ناتوانی در حل مسئله، عزت نفس پایین، رفتارهای پرخاشگرانه و ناسازگارانه، ضعف در عملکرد تحصیلی و ناتوانی در مهارت­های اجتماعی کلامی و غیرکلامی اشاره کرد و به طور کل به دلیل نبودن فضای امن و آرام قبل از طلاق والدین شدت مشکلات فرزندان طلاق از بچه هایی که یکی از والدین خود را از دست داده‌­اند بیشتر می­باشد.
عنوان یک فلوشیب بیماریهای روان تنی چه نوع از بیماری های روان تنی در بچه هایی که والدین آنها از هم جدا شدهاند ر ممکن است دیده شود؟
 طبق پژوهش ها بین تجربیات آسیب زا مانند طلاق والدین و شدت علائم جسمی ارتباطی مثبت وجود دارد. تجارب نامطلوب کودکی، منجر به افزایش خطر ابتلا به حملات صرع روانزاد، میگرن، رفتارهای پرخطر برای سلامت حتی در بزرگسالی می­شود. هر قدر کودکان توانمندی اجتماعی کمتری در برابر حوادث منفی زندگی داشته باشند آسیب پذیرتر هستند و شکایات جسمی بیشتری را نسبت به سایر کودکان گزارش می‌دهند. از مشکلات روان تنی در کودکان می­توان از مشکلات گوارشی نظیر دل درد، اسهال یا یبوست، تهوع و یا استقراغ،  مشکلات پوستی، احساس درد در دست یا پا قفسه سینه، سر درد،  مشکلات ادراری و ... نام برد که در این کودکان دیده می­شود.
آیا زوجینی که بعد از یک زندگی مشترک از هم جدا می شوند نیز ممکن است به بیماری های روان تنی دچار شوند؟
وضعیت تاهل در سلامت جسم نقش مهمی دارد اما پژوهش های جدید نشان می دهند که نه فقط وضعیت تأهل، بلکه این رضایتمندی زناشویی است که منجر به سلامت می شود. به عبارت دیگر، اگرچه ازدواج برخی فواید فیزیکی و روان شناختی دارد، اما این منفعت ها به افراد متأهل خشنود و راضی محدود می شوند. از طرفی کیفیت رابطه زناشویی به طور مثبتی با میزان سلامت عمومی، مصونیت بیشتر، ایمنی و وجود آنتی بادی های بیشتر علیه عوامل و بررسی و عملکرد بهتر سیستم قلبی عروقی رابطه دارد. همانطور که گفته شد نابسامانی زناشویی و طلاق بعد از مرگ ناگهانی در خانواده، از مهمترین عوامل تنش زا می باشد. تاثیر این نابسامانی در وضعیت زن و مرد متفاوت است. زنان بیشتر به ناراحتی های روان شناختی، افسردگی و اختلالات جسمی خفیف دچار می­شوند در حالی که مردان نسبت به بیماری های مرگباری چون ناراحتیهای قلبی، عروقی و سرطان آسیب پذیرتر هستند.
چه باید کرد تا فرزندان با وجود جدایی والدین از یکدیگر آسیب کمتری را متحمل شوند؟
چند نکته مهم وجود دارد که بهتر است قبل از تصمیم به طلاق افراد به آن توجه نمایند. اول اینکه اگر با همسر خود دچار مشکل و تعارض هستند بحث و مشاجرات­ تکراری کمکی به حل مسئله نمی­کند و بهتر است برای اختلافات خود از یک زوج‌­درمانگر کمک بگیرند در صورتی که مشکل به دلیل مزمن شدن و یا مشکلات شخصیتی یک یا هر دو نفر قابل درمان نباشد طلاق می­تواند از آسیب بیشتر جلوگیری نماید و حنما قبل از طلاق نیز با روانشناس مشاوره صورت بگیرد تا با حداقل آسیب به خود و فرزندان طلاق انجام پذیرد.
 
مرجع : ایرنا زندگی