دکتر هدایت صبوری
مرکز ام آر آیِ مهاباد شروع به کار نموده است. امری که باید آن را به فال نیک گرفت و به تلاش های دست اندرکاران در جهت بنای این مرکز دست مریزاد گفت. بلاشک کوشش مسئولان اجرایی و انتخابی شهرستان در این رابطه قابل توجه و شایسته ی قدردانی است. از مدت ها پیش راه اندازی این مرکز به خواست اغلب شهروندان تبدیل شده بود و گشایش آن را باید پاسخی درخور به این خواست عام دانست.
در ضرورت فعالیت مرکز ام آر آی در مهاباد و لزوم افزایش مراکز مشابه در شکل خصوصی یا دولتی آن شک و شبهه ای نمی توان روا داشت. پزشکان و اهل فن بر نقش و اهمیت این مراکز واقفند و سخن در این باب در زمره ی بدیهیات است. اما در این بین نکته ی مغفول برجسته سازی راه اندازی این مرکز و فراموشی انبوه مشکلات مهاباد در حوزه ی سلامت و بهداشت است. براستی در سیستم سلامت مهاباد موضوعی مهم تر از ام آر ای نیست که بتوان به واسطه ی آن خدمات بیشتری به مردم ارائه داد؟ شکی نیست که وجود ام آر ای برای این شهر بسیار واجب است، اما تمرکز بر آن و در پیش گرفتن سیاست تبلیغی در پیرامون آن موجب غفلت از سایر مسائل و موضوعات کلیدی شده است.
حوزه سلامت در مهاباد به جد دچار کمبود و نقصان است. پزشکان و افراد شاغل در این حوزه بر این امر به خوبی آگاه هستند. در سال های اخیر توسعه ی فیزیکی مراکز درمانی آنچنان اندک و ناچیز بوده که می توان آن را چیزی نزدیک به صفر دانست. تنها بیمارستان این شهر یادگاری از عهد قدیم است با صد در صد اشغال تخت- این بیمارستان نه تنها محل رجوع شهروندان مهاباد است، بلکه به صورت قطب درمانی شهرهای جنوب استان درآمده است- با چشم پوشی از آمار مراجعان شهرهای اطراف و تنها بر مبنای جمعیت مهاباد به ازای هر 1200 نفر تنها یک تخت بیمارستانی در این شهر وجود دارد. این آمار به خوبی گویای محرومیت شدید مهاباد در این زمینه است.
متولیان سلامت در سال های اخیر بسیار وعده دادند که بر شمار تخت های بیمارستانی مهاباد بیفزایند، بیمارستانی نو برای مردم این شهر بنا کنند و بسی از این دست اقوال و وعده ها. پر واضح است که تمامی این وعده ها تنها در حد حرف باقی مانده اند؛ اسامی و عناوین پر طمطراقی همچون بیمارستان زاگرس، بیمارستان 360 تخت خوابی مهاباد که در سخنان مسئولان اجرایی و انتخابی به کرات شنیده می شود تنها اقوال شفاهی بوده اند یا در حد پاراف های برخی مسئولان فرادست بر حاشیه ی نامه های برخی دیگر. هر چند تلاش های کسانی چون نماینده ی فعلی شهرستان قابل تقدیر است، اما نقش سیاست تبعیض و نگاه تبعیض آمیز مسئولان استانی را باید بسیار پر اهمیت دانست.
بدیهی است که محرومیت مهاباد تنها در نابسندگی مراکز درمانی نیست. نگاهی به آمارهای موجود در بسیاری از شاخص ها: "منابع فیزیکی و انسانی سلامت"، " هزینه"، "پوشش خدمات مراقبت های اولیه سلامت" حاکی از وضع نابسامان مهاباد است. به عنوان نمونه نسبت تعداد پزشک به بیمار در مهاباد به ازای هر 1500 نفر یک پزشک است.
مسئولان استانی که باید نگاهی متوازن و برابر در اختصاص و توزیع منابع، امکانات و اعتبارات ملی داشته باشند خود به عامل توزیع نابرابر و مروج سیاست تبعیض تبدیل شده اند. مسئول ارشد اجرایی در حوزه ی سلامت استان در زادگاهش دانشکده پزشکی افتتاح می کند و وقتی به مهاباد می رسد احداث یک مرکز آموزشی درجه چندم را مشروط به بسترسازی می کند. همان مسئول چند بار خبر از شروع عملیات احدات بیمارستان جدید می دهد، نه یک بار، بلکه چندین بار. اما اتفاقی هم روی نمی دهد. ظاهرا وی صاحب سخن خود نیست.
راه علاج کمبود ها و مشکلات موجود در حوزه سلامت مهاباد در تجویز نسخه هایی چون طرح های هتلینگ یا ساخت بخش های کوچک تحت عناوین گوناگون در حول و حوش ساختمان این بیمارستان فرسوده نیست. این ها تنها مرهم هایی موقت برای تسکین درد است. لازم است یک برنامه ی استراتژیک در حوزه سلامت شهری مهاباد طراحی نمود و در چارچوب سیاست های ملی سلامت در جهت دستیابی به اهدافی مشخص و معین حرکت نمود. بی گمان تنها این گونه می توان از تحقق نسبی حق مردم بر سلامت سخن گفت و به سیاست تبعیض پایان داد.
مسئولانی که در سال های اخیر از احداث 500 تخت بیمارستانی برای مهاباد سخن گفته اند، از سرگرم سازی مردم با این اقوال و وعده ها طرفی نخواهند بست، تدبیر لازم است و اقدام عملی. مسئولان با در دستور کار قرار دادن ساخت یک واحد کوچک بیمارستانی 64 تختی و راه اندازی هر چه سریع تر دانشکده ی پرستاری و پیراپزشکی مهاباد- و نه یک مرکز درجه چندم آموزشی تحت عنوان مجتمع آموزش عالی سلامت - می توانند حسن نیت خود را نشان دهند و بر وضع غیر قابل پذیرش فعلی مهر خاتمت نهند.