هاژه ـ ترکیه و رئیس جمهور فعلی؛ زمانی از سوریه به عنوان کشور دوست یاد می کردند، اما همزمان با بروز وقایع و رویدادها و منفعت طلبی گروههای تروریستی و بعضی کشورهای منطقه در سوریه رویای دیرینه ی اردوغان نیز به میان آمد تا بر پیچیدگی های موجود در بحران سوریه بیفزاید و آرزوی قدرت بزرگ منطقه ای(امپراطوری جدید عثمانی) و حذف کشورهای صاحب نفوذ در خاورمیانه، اردوغان را در دام افراط گری و سیاست های غیر مسئولانه انداخت که مواضع و سیاستهای دوپهلو در قبال داعش، اعمال فشار بر کشورهای اروپایی بوسیله مهاجران، شروع تسویه حسابهای سیاسی در داخل کشور با قدرتهای سیاسی نوظهور و دیرینه و شروع عملیات نظامی در استانهای کردنشین ترکیه از جمله ی این اقدامات برای رسیدن به رویای خود ساخته خود بود که همواره مورد انتقاد کشورها و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفته است.
شروع اقدامات مداخله جویانه ترکیه در کشور دوست قدیمی و دشمن فرضی جدید، همواره بر ادامه افراط گری ها افزوده است که ایجاد تنش با یکی از 2 قدرت برتر جهانی و قدرت بزرگ منطقه ایی روسیه بر سر ساقط کردن جنگنده آن کشور در حین عملیات در خاک سوریه و عدم حمایت و همگامی جامعه جهانی با عمل انجام شده از سوی ترکیه به نقطه عطفی برای تغییر موضع کشورها و مقامات بلندپایه غربی و خاورمیانه در قبال ترکیه تبدیل شد.
اظهار نظرهای صریح و بدون پرده وزیر امور خارجه روسیه در افشای همکاری نظامی و اقتصادی ترکیه با داعش و متهم کردن ترکیه به انتقال تروریست ها به اروپا در جهت تامین منافع این کشور از سوی پادشاه اردن، همزمان با انتقادهای احزاب داخلی به سیاستهای شکست خورده اردوغان و دولتش، نه تنها او را به چهره منفور بین المللی تبدیل نمود بلکه تصویر کشورهای جهان را از ترکیه ای اروپایی به کشوری مستبد و تندرو و نامسئول تبدیل کرد. مواضع سرسختانه اردوغان و دولت ترکیه در این اواخر در قبال بحران سوریه و وحشت گردشگران از ناامنی و انجام عملیات تروریستی و هشدارهای مکرر و پیاپی آمریکا، روسیه و سایر کشورهای جهان و منطقه در خصوص سفر به ترکیه، شکستی بزرگ برای سیاستهای بلند مدت این کشور از جمله؛ پیوستن به اتحادیه اروپا را رقم زد که دوباره با مواضع سرسختانه رئیس دولتی مواجه شده که در رویای خود غرق شده و با اعمال کارتهای فشار بر دیگر کشورها سعی در رسیدن به اهدافش را دارد، غافل از آنکه واکنشهای تند به اقدامات و تصمیمات او در خارج می تواند به واکنش ها و انتقادهای داخلی نیز دامن بزند، از جمله این واکنش ها می توان به: انتقاد و هشدارهای مکرر احزاب داخلی و سازمانهای حقوق بشری به سیاستهای شکست خورده اردوغان اشاره کرد، در مقابل این انتقادات؛ اجرای سیاست های نادرست و تند دولت که با دستگیری های گسترده ی سیاستمداران، اعضای احزاب و تشکل های مردمی، دانشگاهیان و توقیف و تصرف نشریات همراه بود، گواهی بر شکست سیاست ها و ایجاد تنش و بروز جنگهای داخلی در ترکیه است.
در تازه ترین بررسی های بعد از وقوع حملات تروریستی، پیش بینی بسیاری از کارشناسان به واقعیت پیوست و این زنگ خطری برای کشورهای غربی بود، طوریکه چراغ سبز خود را به گروه های کورد برای تصرف مرز 75 کیلومتری داعش با ترکیه نشان دادند و خواستار عدم مانع تراشی ترکیه در این عملیات شده اند که به نوعی می تواند خواسته ای عیان و معنادار برای ترکیه و همچنین تلنگری در خفا و دال بر شکست سیاستهای اردوغان و دولتش، آنهم برای گروههایی سیاسی-نظامی که همواره اردوغان آنان را دشمن شماره یک خود و دولتش معرفی کرده است. از دلایل این خواسته از سوی غرب به این نکته برمی گردد که در تازه ترین بررسی ها مشخص شده که تروریستهای داعش از مرز 75 کیلومتری خود با ترکیه به عنوان کانال ورود مهمات و آذوقه و همچنین به عنوان پلی برای ورود به اروپا و حملات تروریستی استفاده کرده اند که با واکنش مقامات غربی روبه رو شده و همزمان ترکیه نیز با اخراج مهاجران از ترکیه به سوریه سعی در منحرف کردن و اعمال فشار به غرب دارد که این عمل نیز بی پاسخ نمانده و انتقاد و محکومیت سازمان عفو بین الملل و سازمانهای حقوق بشری را درپی داشته است.
به نظر می رسد این کنش و واکنش های دولت ترکیه با غرب جدا از اینکه اردوغان و دولتش را به انزوای داخلی، منطقه ای و بین المللی کشانده، نتوانسته به اهداف خود و رویای خود(تشکیل امپراطوری جدید عثمانی) نیز نزدیک سازد و پیامدهای این بازی سیاسی بدون فکر و خلاقیت ترکیه در این مدت، به ضربه زدن به صنعت گردشگری و نابودی زیرساختهای آن، انزوا ، منفوریت اردوغان در خارج و کاهش محبوبیتش به کمترین میزان در چند ساله گذشته و... ختم شده، که می تواند درسی بزرگ برای اردوغان با احتمال وقوع جنگ داخلی در ترکیه و نقش برآب شدن تمام آرزوهای خود و کشورش باشد. حال باید دید مردم و احزاب ترکیه و جامعه بین الملل چه واکنشی به این جریانات نشان می دهند و کشور ترکیه در آینده ی نزدیک شاهد چه تغییراتی خواهد بود. هرچند با نبود افقی روشن برای گفتگوهای صلح بین دولت و گروههای شبه نظامی و اتخاذ سیاستهای سرسختانه دولت در مقابل رویدادها و اتفاقات داخلی و خارجی کم و بیش شاهد تغییر موضع های کوتاه مدت و نمایشی و گردشی در سیاست خارجی دولت ترکیه و آرزوهای اردوغان خواهیم بود که در غیر اینصورت وخیمتر شدن بیشتر اوضاع داخلی و انزوا و منفوریت بیشتر ترکیه در عرصه داخلی و خارجی دور از ذهن نیست.