تاریخ: ۱۳۹۵/۱/۱۶
هیچ اطلاعی از "جمعی از شهروندان مهاباد" در دست نیست!
سیاوش احمدی

سیاوش احمدی

"جمعی از شهروندان"، چند کلمه ای آشنا برای مردم مهاباد! اما این آشنایی تنها با واژه هاست نه با درون مایه آنها، چند ماه قبل از انتخابات و حتی در دوره ثبت نام کاندیداهای مجلس شورای اسلامی در مهاباد دور اکثر  میدان های اصلی شهر بنرهایی حاوی مضامینی تشکر آمیز از نماینده فعلی مهاباد (آقای احمدی) به خاطر عملکرد ایشان در رابطه با احداث مرکزMRI، پیشرفت چند دهم درصدی ساخت دانشگاه علوم انسانی و یا تغییر این دانشگاه به پیراپزشکی، آسفالت چند کیلومتری راههای روستایی، اختصاص رشته ی زبان و ادبیات کوردی به دانشگاه آزاد مهاباد و... بود.

 

این جمعی از شهروندان با هویت نامعلوم هر چه به انتخابات نزدیک تر می شدیم احساس دینشان بیشتر شده و باهیجان بیشتری وظیفه ی خود را در قبال فعالیت های نماینده به انجام می رساندند، اما به محض پایان انتخابات مجلس این احساس دین در آنها فروکش کرد و میدان های شهر هم از نبود بنرهایی با ابعاد آنچنانی نفس راحتی کشید. نتیجه‌ی انتخابات مجلس مهاباد دراین دوره نوعی تجربه جدید و به نوعی واکنش به نتایج انتخابات دوره‌ی گذشته‌ی مجلس و شورای شهر بود.

مردم مهاباد که سالیانی نه چندان دور رکورد دار عدم مشارکت در انتخابات در ایران بودند دراین دوره به صورت نسبی مشارکت بهتری در انتخابات داشتند که از دلایل تغییر رویکرد مردم این شهر می توان به چند مورد اشاره کرد: تجربه ی عدم مشارکت سبب راهیابی افرادی ناکارآمد به پست های اجرایی شده بود که از این فضای حداقلی موجود برای دریافت مطالبات مردم هم هیچ گونه بهره ای نبرده و با پیشبرد اهداف شخصی و گروهی نوعی دلسردی و ناامیدی بر فضای سیاسی و اجتماعی شهر حاکم کردند، بنابراین به نظر می رسد که مردم این شهر از تجربه عدم مشارکت نتیجه گرفتند که نه تنها نتوانستند مطالبات بیشتری دریافت کنند بلکه با ورود افراد غیر متخصص و موج سوار به پست های اجرایی هم چون نمایندگی مجلس و یا شورای شهر از دست یابی به همان مطالبات حداقلی هم باز ماندند، دلیل دیگر این تغییر رویکرد را می توان واکنش به بنربازها و موج سوارها نام گذاری کرد، استفاده از روش های عامیانه هم چون بنر زنی، مظلوم نمایی، خود را از قشر محروم جامعه نامیدن و... نوعی به بازی وسخره گرفتن شعور اجتماعی مردم بود که خشمی نهان در وجود بدنه اجتماع بوجود آورده بود که پای صندوق های رای این خشم را با رقم زدن این نتایج بروز دادند، دلیل سوم هم که حایز اهمیت است می توان واکنش مردم به عشیره گرایی ذکر کرد هرچند تحریک احساسات طایفه ای و عشیره ای در این انتخابات نیز کم نبود و تا حدی در رتبه بندی کاندیداها خود را نمایان ساخت اما من حیث المجموع شکست عشیره گرایی رقم خورد، چرا که هم چون سمی است برای شهروندسازی و مانعی بزرگ برای داشتن جامعه ای واحد با خواست های مشترک، مردم به خوبی به ضربه ای که از بی تفاوتی نسبت به این عشیره گرایی و دسته بندی طایفه ای و تیره ای در انتخابات گذشته‌ی شورای شهر خورده بودند پی برده و ترس از تکرار این تجربه ی ناکارآمد آنها را پای صندوق های رای کشاند تا به همه عاشقان کرسی های اجرایی و آنها که رویای راهیابی به اهداف شخصی از راه بازی با احساسات عشیره ای را در سر دارند بفهماند که با تمام محدویت ها و کارشکنی هایی که عده ای با استفاده از نفوذشان برای تایید صلاحیت و راهیابی افراد اصلح انجام دادند باز حس هم بستگی و پویایی در بدنه ی این اجتماع زنده است و مردم با بازی های سیاسی آشنایی کامل پیدا کرده و از وضعیت موجود می خواهند حداکثر مطالباتشان را به دست بیاورند.

درپایان لازم است که به بنر بازها یاد آورشویم که شهرهایی کوچک هم چون نقده صاحب مرکز MRIشدند اما قرارداد پیمانکار مرکز مهاباد در حال لغوشدن بوده و فعلا امیدی به افتتاح این مرکز حداقل در چند ماه آینده نیست، درمورد تدریس زبان کوردی هم گویا هنوز در حد همان مصوبه ی شفاهی در یک جلسه دوستانه باقی مانده و نشانی از اجرایی شدن این مصوبه دیده نمی شود، دانشگاه علوم انسانی هم که تا چند ماه قبل دوستان پیشرفت فیزیکی آن را در حد دهم درصد دنبال کرده و نوید پذیرش دانشجو در ترم های آینده را می دادند گویا هنوز به آن مرحله نرسیده است!

در جمع بندی موضوع به این نکته باید اشاره کرد که با توجه به انتخابات پیش روی شورای شهر موج سوران، گروه گرایان و کرسی دوستان باید خوب توجه کنند که راهیابی به این پست ها از طریق روش های عامیانه در این شهر سخت شده است و دیگر وقت آن رسیده که فضا برای نخبگان، متخصصان و اندیشمندان مردمی باز شود تا بتوانند اندک دردی از دردهای این مردم بکاهند، هم چنین منتخب فعلی مجلس در این شهر هم باید از این تجربه نهایت استفاده را برده و هوشیار باشند که بدنه ی فعال جامعه به آن پختگی لازم رسیده و لحظه به لحظه درحال رصد عملکردشان هستند و اگر نمی خواهند با تجربه تلخ دوستان برخورد کنند می بایست مطابق معیارهای قشر فعال و نخبه و ناظر جامعه عمل کنند، قشری که از دل عموم بیرون آمده اند وثابت کرده اند که می توانند اراده شان را به عمل تبدیل کنند، قشری که گرفتار باند بازی ها نشده و فکر ورود به جمع های منفعت طلب را ندارند، بلکه آرزو و آرامش آنها درگرو عدالت، رفاه و سعادت کل مردم است نه تنها یک طیف خاص.