ترجمه از انگلیسی : جلال شریفی
رئیسجمهور ترکیه بایستی از تحت فشار قرار دادن کردها دست کشیده و به دنبال بازگشایی گفتگوهای صلح با آنها باشد.
برای سالهای بسیاری، دستورالعمل ترکیه برای مبارزه با ناسیونالیسم کردی، امتناع از پذیرش وجود کردها بوده است. حتی تبلیغات دولتی ترکیه در مبارزه نیروهای نظامی ترکیه با حزب کارگران کردستان (PKK)، مدعی بودند که، کردها به عنوان زیربخش ترکها بوده و زبان آنها از استفاده رسمی ممنوع شده و لهجه ترکی به حساب میآمد. به اعتبار رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، هرگز این مسایل فانتزی به ذهنش خطور نکرده است. حزب عدالت و توسعه او (AKP)، مذاکرات صلح را با عبدالله اوجالان بنیانگذار PKK و کردهای میانهرو، دنبال کرد. متاسفانه، در سالهای اخیر، همانطور که جهان با تراژدی در حال وقوع در عراق و سوریه روبهرو شده است، آقای اردوغان نیز، دستاوردها را به کناری نهاده و جنگ ترکیه با مبارزان کرد را به صورت بسیار کشنده و خطرناک از سرگرفته است.
صدها نفر کشته شدهاند که بسیاری از آنها را شهروندان مدنی تشکیل میدهند. در حدود 200 هزار نفر آواره شده و علاوه بر این، فشار ترکیه بر چند میلیون آواره سوریه نیز صورت گرفته است. در سرتاسر نواحی جنوب- شرق حکومت نظامی اعلام شده است. ارتش از تانکها و توپها بر علیه مبارزان PKK که در استحکامات انباشته از مواد منفجرشونده سنگر گرفتهاند، استفاده میکند. بخشهایی از دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین در جنوب شرقی ترکیه، مشابه زمینهای بیابانی و مملو از خردهسنگ شهرهای سوری مانند حلب شده است.
بیشتر این سرزنشها متوجهPKK است. تابستان گذشته، این حزب با کشتن نیروی نظامی ترکیه و پلیس این کشور در تلافی تبانی دولت ترکیه با دولت اسلامی (داعش)، این جنگ دوباره آغاز شد. جهادیهای دولت اسلامی در حضور کامل نیروهای ترکیه، به دنبال نابودی کامل کوبانی، شهر کردنشین تحت محاصره در سوریه بوده و عملیات انتحاری را بر علیه فعالان کردی در شهر کردنشین ترکیه (سوروچ Suruc) انجام دادند. با شکستن آتشبس، حزب کارگران کردستان، این گمانهزنیها را افزایش داده که، جنگ موفق کردها علیه دولت اسلامی در سوریه را به ترکیه منتقل کند.
آیا عمل حزب کارگران کردستان یک یورش هیجانی بوده و یا به صورت عمدی صورت گرفته است. این موضوعی است که، اردوغان برای پایان دادن به گفتگوهای صلح با کردها از آن بهرهبرداری سیاسی کرده و کمپین تمام عیاری نظامی را به راه انداخته است. با بازی کردن با ناسیونالیزم ترکی، وی توانست مشکل حزب AKP در انتخابات ماه نوامبر را به عقب براند اما، این بازگردانی به طور کلی برای ترکیه بسیار ترسناک است. دموکراسی ترکیه تحت فشار قرار گرفته است. هر کسی از جمله سیاستمداران کرد میانهرو منتقد جنگ بودهاند، مورد آزار و اذیت دولت قرار گرفتهاند. استقلال رسانهها به خاموشی گراییده است. ترکیه به عنوان پایگاه ثبات در خاورمیانه، درگیر جنگ در حال گسترش این منطقه شده است.
آقای اردوغان ممکن است که هرگز این اسطوره را نپذیرفته باشد که، کردها وجود ندارند. اما وی تسلیم یک توهم متفاوت شده که، میتواند ناسیونالیزم کردی را با استفاده از زور به پایان رساند. همین حالا هم، ترکیه زمان زیادی را در تلاش برای انجام این کار، از دست داده است. بازگشت به سیاست سرکوب، به ویژه زمانی که کردها اقلیت بزرگ را شکل داده و کنترل نواحی را در سوریه و شمال عراق بدست بگیرند، تقریبا بیتاثیر خواهد بود. در مقابل، آقای اردوغان در دور بدطینت آشنا گیر خواهد افتاد و تلاشها برای از بین بردن مبارزان، کردهای میانهرو را نیز به جبهههای دیگری سوق خواهد داد.
حزب PKK نیز تا اندازهای در توهم است. ترکیه هرگز اجازه نخواهد داد که بخش کردی این کشور جدا شده و به جنگجویان این حزب اجازه فعالیت نظامی، همانند فعالیتهای انجام شده توسط این حزب در دهه 1990 را نخواهد داد. آمریکا نیز با وجود اینکه کردها را قابل اعتمادترین نیروها در جنگ علیه دولت اسلامی در سوریه و عراق میداند، اما اجازه بیثابتی در کشور ترکیه به عنوان متحد حیاتی ناتو در منطقه را نمیدهد. آنچه که آمریکا و اروپا بیشتر نیازمند آن هستند، متوقف کردن سیل مهاجران و آوردن صلح به سوریه هستند.
پیکان سلاحها به سمت دیگر
بازگشت به گفتگوهای صلح بر پایه خودمختاری بیشتر برای کردها در داخل ترکیه که مورد قبول آقای اوجالان نیز هست، به عنوان تنها راهحل ممکن پیشنهاد میشود. غرب بایستی بر هر دو طرف درگیر یعنی کردها و ترکها به جای جنگ با یکدیگر، بر جنگ با دولت اسلامی پافشاری کند. اگر آقای اردوغان بر دامن زدن به جنگ در سوریه اصرار ورزد، پایان دادن جنگ داخلی سوریه غیرممکن خواهد بود.
منبع: مجله اکونومیست