در یک دستاورد جدید و جالب توجه، دانشمندان مدعی شدند که ناحیه مغزی را پیدا کرده اند که هوسهای بارداری یا همان ویار را کنترل میکند.
وِیار یا گرسنگی انتخابی به هوسِ شدید نسبت به یک غذای خاص گفته میشود که با گرسنگی عادی متفاوت است و ما این وضعیت را خصوصاً با شرایطی که در زنان باردار میبینیم، میشناسیم. حالا دانشمندان میگویند که توانسته اند بخشی از مغز که وظیفه کنترل ویار بارداری را بر عهده دارد، شناسایی کرده اند. به گزارش هاژه به نقل از فرارو، در تحقیقات جدید صورت گرفته بر روی موش ها، دانشمندان توانستند بخشی از مغز را شناسایی کنند که به نظر میرسد این میلها را کنترل میکند. این دستاورد اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا میتواند در آینده اطمینان از سلامت بارداری افراد را تا حد زیادی ارتقا دهد و از بروز بسیاری از عوارض سلامتی ناشی از بارداری بکاهد
ویار غذایی، میل شدید به خوردن نوع خاصی از غذا است. این میل میتواند غیرقابل کنترل به نظر برسد، و گرسنگی فرد ممکن است تا زمانی که آن غذای خاص را دریافت نکند، ارضا نشود. این نوع هوسهای غذایی بسیار رایج است و یک مطالعه رسمی نشان میدهد که نود و هفت درصد از زنان چنین حالتهایی را در طول زندگی خود تجربه میکنند. البته این عارضه مختص به زنان نیست و مردان نیز بر اساس همین آمارها به میزان قابل توجهی آن را تجربه میکنند، اما توجه این تحقیق بیشتر بر ویار بارداری متمرکز است.
در آزمایشهایی جدیدی که اخیراً روی موشهای باردار انجام شد، این تیم متوجه تغییراتی در مدارهای پاداش مغز و همچنین نواحی مغز مسئول چشایی و سیستمهای حسی و حرکتی این موجودات به هنگام ویار بارداری شدند. به طور دقیق تر، در مسیر مزولیمبیک که مسئول رساندن ضربههای دوپامین و پاداش دادن به مغز برای اعمالش است، این تیم سطوح بالاتری از دوپامین و افزایش فعالیت گیرنده دوپامین D2R را در ناحیهای به نام هسته اکومبنس که در اصل بخشی از سیستم پاداش مغز است، شناسایی کردند.
روبرتا حداد توولی، نوروبیولوژیست از موسسه تحقیقات بیومدیکال آگوست پیای سانیر در اسپانیا، میگوید: «این یافته نشان میدهد که حاملگی باعث سازماندهی مجدد کامل مدارهای عصبی میان لیمبیک از طریق نورونهای D2R میشود. ما متوجه شدیم این سلولهای عصبی – و تغییر آنها – مسئول ویارهای غذایی هستند، زیرا وقتی ما فعالیت این سلولها را مسدود کردیم، اضطراب غذایی که در دوران بارداری معمول است، ناپدید شد.»
اگرچه این مطالعه به طور خاص موشها را مورد بررسی قرار میدهد، اما دانشمندان میگویند مغز موش و مغز انسان آنقدر اشتراکات زیادی دارد که آنها را قادر میسازد تا بررسی کنند که آیا همان نوع مکانیسم ممکن است برای مادران انسانی به هنگام ویار بارداری نیز رخ بدهد یا خیر. به عبارت دیگر، دانشمندان باور دارند که همین مکانیسم در مادران انسانی باردار به هنگام هوش بستنی، شکلات یا هر ماده غذایی دیگر رخ میدهد.
این تیم در تحقیق خود مینویسد؛ تصور میشود که ویار به طرق مختلف از رشد جنین حمایت میکند، اما مشکلات بالقوهای نیز وجود دارد چراکه خوردن غذاهای خوشمزه و پر کالری برای نوزادان و مادرانشان مضرات بالقوهای دارد. محققان در ادامه به مطالعه فرزندان موشهایی پرداختند که به آنها اجازه داده شده بود ویار خود را برای خوردن غذاهای شیرین افزایش دهند که نتیجه آن شناسایی تفاوتهایی در متابولیسم و مدارهای عصبی در نسل بعدی بود.
مارک کلارت، نوروبیولوژیست دانشگاه بارسلونا در اسپانیا میگوید: «این نتایج تکان دهنده بود، زیرا بسیاری از مطالعات قبلی در این زمینه بر تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر عادات دائمی مادر – مانند چاقی، سوء تغذیه، یا استرس مزمن – بر سلامت نوزاد متمرکز شده بود. حالا، این مطالعه نشان میدهد که رفتارهای کوتاه، اما مکرر مانند ویار میتواند به اندازه کافی در افزایش آسیب پذیری روانی و متابولیک فرزندان نقش آفرینی کند.»
در آزمایشات بعدی روی فرزندان موش ها، محققان مشکلات بالقوه افزایش وزن، اضطراب و اختلالات خوردن را شناسایی کردند. این موضوع نشانههای خوبی نیست و باید دید که این چگونه این موضوع میتواند به انسان منتقل شود. تیم پشتیبان این مطالعه امیدوار است که این تحقیق بتواند به دستورالعملهای تغذیهای برای مادران باردار کمک کند و تضمین کند که حتی اگر هر چند وقت یکبار در هوسهای غذایی خود زیادهروی کنند، رژیم غذایی کلی برای مادر و نوزاد سالم و خوب باقی بماند. به گفته محققان، مسئلهای مانند میل به غذا در دوره بارداری آنقدر اهمیت دارد که باید تحقیقات علمی زیادی در خصوص آن صورت گیرد، زیرا اکنونشواهد زیادی در دست داریم که این موضوع میتواند بر سلامت مادر و فرزندش تأثیرگذار باشد. کلارت میگوید: «افسانهها و باورهای عامیانه زیادی در مورد این ویار بارداری وجود دارد، اما واقعیت این است که مکانیسمهای عصبی که باعث ایجاد آن میشوند هنوز به طور کامل شناخته نشدهاند.» نتایج این تحقیق در نشریه معتبر Nature Metabolism منتشر شده است.